به گزارش ایسنا و به نقل از امآیتی نیوز، «هانا مونگویا فلورس»(Hannah Munguia Flores) دانشجوی دانشگاه «امآیتی»(MIT) است که در مقطع کارشناسی ارشد مهندسی و فناوری و سیاست هوافضا تحصیل میکند. او در بیشتر روزها به مطالعه چرخه کربن میپردازد و محصولات پایدار را جستجو میکند که میتوان آنها را به سوختهای زیستی برای موتور موشک تبدیل کرد. فلورس در اواخر تابستان، هواپیماهای جنگنده کاغذی را با کلاژی از دانهها و جلبکهایی تزئین کرد که آنها را در رایانه خود طراحی کرده بود.
فلورس در طول تابستان، دوره «خلق هنر برای دانشمندان: مواد، فرآیندها و رله اطلاعات» را زیر نظر «تیموتی لی»(Timothy Lee) مربی و هنرمند گذرانده است. این دوره که در «استودیوی هنر امآیتی»(انجمن هنر دانشجویی سابق) برگزار میشود، از دانشمندان و مهندسان دعوت به عمل میآورد تا راههای جدیدی را برای تجسم و بازنمایی تحقیقات خود کشف کنند.
فلورس گفت: مشاور دانشگاهی از من خواست که چرخه کربن را نقاشی کنم و متوجه شدم که بخشی از آن را فراموش کردهام. من طی این دوره توانستم در فضاهای خالی نقاشی کنم. من آموختم که راههای بیشتری برای تحقیق کردن وجود دارد و صرفا پشت میز نشستن نیست.
منتقل کردن ایدههای انتزاعی
طی هشت جلسه تابستانی، فلورس و دانشجویان هم دوره او یاد گرفتند که آثار هنری را در رسانههای گوناگون خلق کنند. برخی مانند فلورس، هنر دیجیتال را با برشهای کاغذی ادغام کردند. دیگران در حوزه انیمیشن یا نقاشی با رنگ روغن مشغول شدند. در روند یادگیری خلق آثار هنری، همه زبان جدیدی را به دست آوردند که به آنها کمک کرد تا تحقیقات خود را بیان کنند و دیدگاه جدیدی را در زمینههای تحصیلی انتخابی آنها ارائه داد.
تیموتی لی گفت: این دوره در مورد طراحی کردن تجسم داده یا تصویرسازی پزشکی نیست، بلکه در مورد گرفتن آن اطلاعات و دادهها و تفسیر کردن آنها در یک زمینه جدید است تا دادهها به یک اثر هنری تبدیل شوند و چیزی را انتقال بدهند که دادههای خام ممکن است منتقل نکنند.
لی یک هنرمند میانرشتهای است که آثار او، مضامین مربوط به سیاست نژادی، مهاجرت و مواردی از این دست را بررسی میکنند و یک راهنمای ایدهآل برای دانشجویانی به شمار میروند که میخواهند علایق خود را در تحقیق و هنر ادغام کنند. او کارشناسی علوم اعصاب، زیستشناسی و هنر استودیویی را در در «دانشگاه وسلین»(Wesleyan University) گذراند و مدرک کارشناسی ارشد خود را از «دانشگاه گلداسمیت لندن»(Goldsmiths University of London) دریافت کرد.
لی که تابستان آینده قرار است پروژه بزرگی را در موزه هنرهای زیبای بوستون ارائه کند، گفت: این دوره به طور طبیعی برای من پیش آمد و هر دو علایق من، یعنی علم و هنر را در هم میآمیزد. این دو رشته اغلب به عنوان متضاد کامل معرفی میشوند و ظاهرا از نیمکرههای متفاوت مغز استفاده میکنند اما میتوانند رابطه متقابل داشته باشند و یکدیگر را تغذیه کنند.
تبدیل کردن دادهها به بینش هنری
دوره «خلق هنر برای دانشمندان» فقط برای افراد تازه کار حوزه هنر نیست. لی به دانشجویان توصیه میکند که مهارت و تجربه خود را در خلق آثار هنری نشان دهند یا پیش از ثبت نام کردن در این دوره، در کلاسهای مقدماتی طراحی یا نقاشی شرکت کنند. در اولین جلسه کلاس، لی از دانشجویان میخواهد در مورد جنبههایی از پژوهش خود فکر کنند که بیشتر از آنها لذت میبرند و سپس توضیح بدهند که وقتی در حال فکر کردن به آن جنبهها هستند، چه نوع تصاویری به ذهنشان خطور میکند.
لی گفت: این تمرین به دانشجویان کمک میکند تا به فرمولبندی یک روش برای مشاهده پژوهش خود بپردازند. آنها ممکن است از پیش بدانند تا چه اندازه کاری را که انجام میدهند، دوست دارند اما تمرین به آنها کمک میکند تا دلیل آن را بفهمند.
«مارسلو بارازا»(Marcelo Barrazza) دانشجوی مقطع فوق دکتری ستارهشناسی، از پیش یک نقاش با تجربه بود و در این دوره ثبتنام کرد. او دوره لی را به منظور کمک کردن به توسعه تجهیزات مؤثرتر برای نمایش دادن فرآیندی گذراند که سیارهها و منظومههای سیارهای توسط آن متولد میشوند.
بارازا که پژوهش مقطع دکتری خود را در «دانشگاه هایدلبرگ»(University of Heidelberg) آلمان انجام داده است، گفت: این فرآیندی است که همیشه در جهان اتفاق میافتد اما ما به ندرت میتوانیم روند شکلگیری را مشاهده کنیم. بیشتر اوقات ما با پیشبینیهای عددی کار میکنیم. من میخواستم راهی بیابم تا این فرآیندها را قابل مشاهده کنم و مفاهیم انتزاعی را به صورت یک موضوع ملموس ارائه بدهم.
پروژه بارازا یک نقاشی رنگ روغن بود و سیارهای را نشان میداد که از یک قرص گاز و غبار در حال چرخش شکل میگیرد. این قرص برای ستارهشناسان به عنوان قرص پیشسیارهای شناخته میشود.
تأثیر هنر بر آینده علم
هنگامی که دانشجویان یک موضوع و یک رسانه را انتخاب کنند، لی آنها را با آثار هنرمندان دیگر آشنا میکند که موضوعات و تکنیکهای مشابه را بررسی کردهاند. بیشتر جلسات کلاس با مجموعهای از تصاویر هنری پیشبینیشده آغاز میشود و لی از دانشجویان دعوت میکند تا در مورد ارتباط آثار ارائه شده با پروژههای کلاس فکر کنند. بارازا گفت: دیدن چنین هنرمندانی بسیار سودمند است.
«هریسون کنینگ»(Harrison Canning) روی مراحل اولیه یک انیمیشن رایانهای کار کرد تا ارتباط بین امواج مغزی و وضعیت ذهنی و احساسات شخص را نشان دهد. کنینگ که در زمینه ارتباطات در شرکت «بلک راک نوروتک»(Blackrock Neurotech) کار میکند، گفت: من در مورد اقیانوس با تمام جزر و مد سطح و جریانهای عمیق زیر سطح آن فکر کردم. این انیمیشن، حالتهای شاد و کمتر شاد چهره آواتارها و تصویر امواجی که با آن احساسات مطابقت دارند، کنار هم قرار میدهد. این راهی برای بررسی کردن ایدههای پیچیده است تا آنها را در دسترستر، ملموستر و انسانیتر کند.
لی که چندین دوره را در استودیوی هنر امآیتی تدریس میکند و همچنین مدرس دانشکده موزه هنرهای زیبا در «دانشگاه تافتس»(Tufts University) است، این دوره را دوباره در طول سال تحصیلی ۲۰۲۳-۲۰۲۴ ارائه خواهد کرد. او امیدوار است دانشجویان بیشتری یاد بگیرند که خود را هنرمند و دانشمند بدانند.
لی اضافه کرد: من معتقدم که خلق آثار هنری به مردم کمک خواهد کرد تا به شیوه جدیدی فکر کنند. این کار شما را به چالش میکشد که خود را رها کنید. به شما میآموزد که لازم نیست کارها همیشه به صورت خطی انجام شوند. از شما میپرسد که چگونه میتوانید یک عنصر انتزاعی مانند داده را در اختیار بگیرید و از مهارت خود در هنر، برای انتقال دادن آن به قلمرو درک استفاده کنید. هنرمندان زیادی هستند که مرزهای بین فناوری، علم و هنر را محو میکنند و چه جایی بهتر از امآیتی برای انجام دادن این کار وجود دارد؟
انتهای پیام