«حسن علایی فعال» نویسنده و پژوهشگر حوزه ادبیات پایداری، در خاطره ای از سردار سلیمانی می گوید: حضور مستشاری ایران در سوریه به خواست دولت آنجا نظامی شده بود. اما به دلایلی از جمله امنیتی، رسانهای نکرده بودند. تا اینکه در سال ۹۲ اتفاقی رقم خورد و یکی از فیلمبردارهای ایرانی حاضر در سوریه که در حال ساخت مستندی بود، توسط تروریستهای تکفیری به شهادت رسید و دوربین او به دست دشمن افتاد. آنها هم فیلم را در اختیار شبکه بیبیسی قرار دادند و مدعی شدند طبق این فیلم، ایران در سوریه حضور نظامی دارد و حضورش مستشاری نیست. این فیلم مستند پخش شد و در بوق و کَرنا هم کردند. دقایقی از فیلم، نیروهای نظامی ایران را نشان میداد.
وی افزود: پس از این اتفاق، در شورای مدیران روابط عمومی سپاه فیلم را دیدیم و جلسه گذاشتیم چه عکس العملی در این خصوص نشان دهیم. من نکتهای به دوستان گفتم: عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد! تا امروز ما در سطح مسئولین نظامی و سیاسی در خصوص حضور نظامی مان صحبتی نکرده بودیم، اما الان که اینها دارند اینطوری برخورد میکنند ما اتفاقاً بیاییم و به صورت رسمی اعلام کنیم که چقدر در جنگ سوریه نقش داریم و حق مطلب را ادا کنیم.
علایی گفت: آن ایام بعضاً شهید هم داده بودیم اما حتی تشییعجنازه شهدای مدافع حرم هم بدون اعلام جزییات انجام میشد. مثل شهید شاکری و امثالهم که با عناوین دیگری خبر شهادتشان منتشر میشد. با این اتفاق و پخش فیلم گفتیم این شهدای عزیز واقعاً دارند جانفشانی میکنند اما چرا باید غریبانه تشییع شوند؟ یک زمانی مثل ۸ سال دفاع مقدس جنگ در خاک خودتان است، شما یک انگیزهای دارید مثل حفظ خاک و ناموس و ... اما اینکه یک نفر از خانه و زندگیاش بگذرد و هزاران کیلومتر آن طرفتر برود و دفاع کند، خیلی ایثار و از خودگذشتگی است!
این پژوهشگر گفت: یادم هست در آن جلسه گفتم حالا که این موضوع پیش آمده ما حداقل بگوییم این فیلم را با کیفیت بالا در سطح پایگاههای بسیج منتشر و پخش کنند تا اعلام کنیم قضیه این است و ایران فراتر از حضور مستشاری در سوریه وارد شده است. در آن جلسه بعضی از دوستان این نظر را پذیرفتند و بعضی نپذیرفتند و گفتند هنوز زود است و باید با نیروی قدس هماهنگ کنیم. آن زمان سردبیر پیام انقلاب و مسئول انتشارات بودم. ویژهنامه در خصوص جنگ سوریه آماده کردیم آن هم در شرایطی که هنوز آنقدر حضور شخص شهید قاسم سلیمانی آنجا مطرح نبود. براساس یک سخنرانی حاج قاسم در لشکر ۴۱ ثارالله در کرمان انجام داده بود، مطلب را جمع کردیم. درواقع سرفصلهای صحبت او را درآوردیم و طبق آن گفت و گو و مقاله تهیه کردیم و ویژه نامه حاضر شد.
علایی افزود: سپس در شورای سردبیری صحبت شد که روی جلد چه طرحی باشد؟ آن موقع سیاست ما اینطور بود که روی جلد پیام انقلاب عکس بعضی از شخصیتهای مطرح جهان اسلام مثل سیدحسن نصرالله، را میزدیم. پیشنهاد دادم در این شماره چون بحث نیروی قدس و مدافعان حرم است، ما عکس سردار سلیمانی را بزنیم، برخی از دوستان گفتند این خیلی رو بازی کردن است و نباید اینقدر شخصیت او واضح مطرح شود! اما من گفتم این نقطهعطفی در کار میشود.
وی تاکید کرد: خلاصه روی جلد را طراحی کردیم و یک عکس زیبا و تمام رخ سردار سلیمانی را زدیم. رئیس روابط عمومی سپاه سردار شریف بود، مجله را برایش فرستادیم تا تأیید کند و چاپ کنیم. او گفت: چهکار میکنید؟! عکس سردار سلیمانی؟! گفتم: آقا، این کار میگیرد، نگران نباشید! خلاصه این مجله چاپ شد و یک نسخه خدمت سردار سلیمانی رفت. آنجا ایشان در یک جلسه با خنده به آقای شریف میگوید؛ آقا، چهکار کردی؟! و ضمنی این قضیه را تأیید کرده بود البته، بعد از این قضیه ما یکی از مسئولین نیروی قدس را دعوت کردیم و گفتیم حضور نظامی ایران در سوریه دیگر مطرح شده است، ما کدام بخشها را میتوانیم در رسانه مطرح کنیم؟ اینطوری که نمیشود، داریم هزینه میکنیم و شهید میدهیم بعد هم میگوییم حضورمان مستشاری است! خلاصه بحثهایی داشتیم و او گفت چه بخشهایی را میشود رسانهای کرد و چه بخشهایی را نمیشود رسانهای کرد و ما تقریباً یک خطی پیدا کردیم. این قضیه دیگر به سمت و سوی رسانهای شدن رفت و هویدا شدن نقش ایران در سوریه و عراق.
2727