خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: وقتی سخن از جنگ میکنیم بیشتر جنگهای مدرن به ذهن متبادر میشود جنگی که در آن کشوری با استفاده از تجهیزات نظامی خود کشوری دیگر را مورد حمله قرار میدهد یا کشوری که مورد حمله قرار گرفته و عزم خود را برای دفاع از کیان و هستی خود جزم میکند. اما در روزهای اخیر شاهد نبردی بودیم که هیچکدام از استراتژیستهای جنگهای نوین نمیتوانند آن را در قالب تئوریهای پذیرفته شده جنگی تحلیل کنند.
یک گروه شبهنظامی با امکاناتی بسیار پائینتر از حریف، اما با اعتقادی راسخ به عظمت ملت خود از باریکهای در ساحل شرقی مدیترانه، «بزرگترین زندان روباز جهان» سر برمیآورد و آتش بهاختیار به دشمنی یورش میبرد که تا بن دندان، مسلح به تسلیحات متعارف وغیرمتعارف است.
در اینجا گروه مبارز، نه از نام دهان پرکن دشمن میهراسد و نه از هیمنه پوشالی آن، بلکه با عزمی قوی به نیروهای خصم حملهور میشود تا به بیش از نیم قرن جنایت آن علیه برادران و خواهران خود پاسخ دهد.
تاریخ ورق می خورد. شاهد روزهایی هستیم که به آینده منطقه شکل خواهد داد. ظرف چند ساعت انبوهی از محاسبات و معادلات بسیار قدرتمند یک کشور اشغالگر اشتباه از آب درمی آید. آتش از همان نقطهای شعلهور می شود که، به غلط، گمان میکردند برای همیشه خاموش شده است.
درباره نبرد «طوفان الاقصی» صحبت میکنم. حمله ای بزرگ و تاریخی به محاسبات دشمن صهیونیستی. چنین ضربهای از روز اشغال تاکنون بیسابقه بوده است. اسراییل هنوز حتی نتوانسته آنچه را در چند ساعت با آن مواجه بوده، فهرست کند. روح این نبرد حملهای به تمامی محاسبات اسراییل بود. به همین دلیل درباره این جنگ باید با احتیاط و با احترام قلم زد و به شجاعت کسانی که در جبهه حق جنگ ماشه چکانده اند ایستاده ادای احترام کرد.
این جنگ دستاوردهای بزرگی داشته است؛ شکست افسانه شکست ناپذیری اسرائیل و شکست یکی از قدرتمندترین ارتشهای جهان و منطقه غرب آسیا، شکست سیادت و اشراف اطلاعاتی موساد، تحقیر قومی که عادت به تحقیر دیگر ملتها دارد، معرفی اسرائیل به عنوان سرزمینی ناامن برای یهودیانی که به دنبال سرزمینی امن هستند، کشته شدن بسیاری از شهروندان و نظامیان اسرائیلی.
اسارت و حس حقارت
اما علاوه بر این دستاوردها یکی از دستاورد مهم، اسارت تعداد زیادی از نظامیان و شهرک نشینان اسرائیلی است. این دو گروه، کسانی هستند که در حین اینکه در قلمرو خود قدم میزنند آزادانه و با خونسردی تمام آدم می کشند. آنها بر اساس آموزههای تلمودی دیگران را حیوان می پندارند و بهخود حق میدهند به اعراب و فلسطینی ها به عنوان موجودات متحرک شلیک کنند.
اما با توفانی که از سواحل شرق مدیترانه و نوار غزه آغاز شد کشتی سرنوشت در مسیر دیگری به حرکت درآمد و به گونهای تحقیر شدند که تاکنون چنین حس حقارتی را تجربه نکرده بودند.
رژیم صهیونیستی که بزرگترین گروگانگیریها را در کارنامه خود دارد و بیش از نیم قرن است که میلیونها فلسطینی را در گروگان خود دارد این بار خود در تله گروگانگیری گروگانهای خود افتاد. یکی از بزرگترین آسیبهایی که میتواند به جامعه یهودیان، و شهرکنشینان داخل سرزمینهای اشغالی وارد شود این است که این حس را داشته باشند که بار دیگر ممکن است اسیر شوند.
اما این بار موضوع اهمیت ویژهتری هم دارد. مقامهای اسرائیلی تائید میکنند که در میان گروگانها از شهروندان آمریکایی، و احتمالاً بریتانیایی نیز حضور دارند. این مسئله نشان میدهد که اسرائیل نه تنها از سوی شهروندان خود تحت فشار است بلکه از سوی بزرگترین متحد خود هم تحت فشار قرار دارد. بدون شک احساس بیکفایتی این رژیم در نگاه آمریکا که نتوانسته امنیت شهروند متحد خود را هم تامین کند می تواند تبعاتی برای دولت نتانیاهو، که جو بایدن بارها با او در تنش بوده، داشته باشد.
حال باید به این گروگانها کشته شدن شهروندان دیگر کشورها را هم اضافه کنیم. کشته شدن یک دختر آلمانی که برای شرکت در جشنی در یکی از شهرکهای اطراف غزه آمده بود و ناپدید شدن یک شهروند بریتانیایی. اهمیت بازگرداندن اسرای یهودی و حتی اجساد آنها به سرزمینهای اشغالی آنچنان اهمیت دارد که این رژیم همچنان به دنبال بازگرداندن رون آراد خلبان است.
رون آراد کیست؟
رون آراد کمک خلبان اسرائیلی است که در سوم مهرماه سال ۱۳۶۵ در جنوب لبنان هواپیمایش مورد اصابت موشک دوش پرتاب گروههای فلسطینی قرار گرفت و با کمک چتر نجات به همراه خلبان از مرگ حتمی رهایی یافت.خلبان با کمک بالگردهای اسرائیلی نجات یافت لکن وی به اسارت گروه مقاومت مومنه به فرماندهی مصطفی دیرانی (ابوعلی) درآمد.
دیرانی مسئول امنیتی جنبش امل نیز بود و بر اساس اطلاعات رسانه ای شده، تا سال ۱۹۸۹ این کمک خلبان اسرائیلی را در اسارت گروه تحت امر خود داشته است. ارتش و سازمان های اطلاعاتی صهیونیستی در طول مدت اسارت این کمک خلبان تلاش های بسیاری را انجام دادند تا از سرنوشت وی مطلع شوند؛ از جمله ربودن شیخ عبدالکریم عبید امام جمعه شهر جبشیت در جنوب لبنان و حتی خود مصطفی دیرانی.
شیخ عبدالکریم عبید ۱۵ سال و مصطفی دیرانی ۱۰ سال در بند صهیونیست ها بودند تا اینکه حزب الله یک سرهنگ اسرائیلی به نام حنان تننباوم را به اسارت گرفت و در سال ۲۰۰۴ با آنان و سایر اسرای فلسطینی مبادله کرد.
مسئولان صهیونیست در نتیجه بازجویی هایی که از افراد ربوده شده کرده اند، معتقدند رون آراد پس از مدتی به حزب الله و در نتیجه ایران تحویل گشته اما دیرانی این ادعا را تکذیب کرده است.
با گذشت مدت مدیدی از اسارت کمک خلبان مفقود شده اسرائیلی، بسیاری معتقدند رون آراد دیگر در قید حیات نیست اما مشخص شدن سرنوشت وی همچنان برای سران صهیونیست مهم است.
چانهزنی حماس با برگ گروگانها
حماس اعلام کرده که عدهای را به گروگان گرفته است. گرچه هنوز تعداد دقیق آنها اعلام نشده اما این مسئله میتواند قدرت چانهزنی آن را بالا ببرد.
گاردین نوشت: ممکن است بیش از ۱۰۰ گروگان اسرائیلی توسط حماس به غزه برده شده باشند که عملیات نظامی اسرائیل را برای آزادی آنها به شدت پیچیده می کند.
در حالی که سرهنگ جاناتان کنریکوس سخنگوی ارتش اسرائیل گفته است که تنها «تعداد قابل توجهی» از غیرنظامیان و سربازان اسرائیلی گروگان گرفته شده اند، اما برخی اخبار در اسرائیل، از احتمال اسارت دهها نفر حکایت دارد. رسانه ها برآورد میکنند که بیش از ۱۰۰ نفر گروگان گرفته شده اند.
سخنگوی ارتش گفت که برخی از گروگانها زنده و برخی دیگر مرده فرض میشوند، مطابق با رویه جناحهای شبهنظامی غزه برای گرفتن اجساد باید اسیران فلسطینی که در زندان های اسرائیل هستند آزاد شوند.
اگر به اهمیت فلسفه زیست و مرگ یک یهودی در اسرائیل و خاک شدن در آن سرزمین پی ببریم آنوقت میتوانیم به این نتیجه برسیم که بازگرداندن گروگانهای یهودی در دیگر سرزمین ها به اراضی اشغالی، از چه اهمیتی برخوردار است.
ضمن اینکه رژیم صهیونیستی برای جان شهروندانش ارزش زیادی قائل است زیرا آنها را با وعده آسایش و امنیت از نقاط دیگر جهان به شهرهای اشغال شده کشانیده است و اگر ۲ مولفه ذکر شده برای اشغالگران از بین برود، سکونت در سرزمین فلسطین از حیز انتفاع ساقط میشود.
این مسئله سبب میشود تا حماس در گفتگوهای آتی خود بتواند بیشترین توان چانهزنی را داشته باشد. احتمالاً جنبش مقاومت حماس خواهد توانست تقریباً تمامی خواسته های خود را بخصوص در آزادی زندانیان فلسطینی در زندانهای اسرائیل جامه عمل بپوشاند و این مسئله در آینده، این جنبش را در معادلات منطقهای در موقعیت برتری قرار خواهد داد.