هفت روز پس از آغاز طوفان الاقصی و گسترش جنگ و کشتار در غزه که به نسلکشی بیشتر شبیه است و آواره شدن نیم میلیون نفر در غزه که روزی هزار تن بمب از سوی اسرائیل بر سر آنها ریخته میشود و نیز هشدار سازمان بهداشت جهانی درباره اوضاع وخیم بیمارستانها و مراکز درمانی و بسیاری وقایع تلخ دیگر هنوز محمود احمدینژاد، رییسجمهور پیشین و طرحکننده دیدگاه انکار هولوکاست، سعید جلیلی دبیر اصولگرای پیشین شورای عالی امنیت ملی که تا پیش از این مواضع ضد اسرائیلی وی زبانزد بود و البته شیرین عبادی، برنده نوبل صلح که در آمریکا به سر میبرد، هیچ سخنی در حمایت یا رد آنچه در فلسطین و غزه میگذرد، نگفتهاند. بااین حال سکوت این چهرهها تاکنون بسیار بحثبرانگیز بوده است؛ چه آنکه خانم عبادی در آمریکاست و محمود احمدینژاد دیروز به مکزیک رفت و در ۶ روز گذشته هیچیک سخنی در این خصوص بیان نکردند. «محمود احمدینژاد» و «سعید جلیلی» هر دو از یک خاستگاه سیاسی فکری به قدرت رسیدند. هر دو بارها عدالت و برابری و تبعیض را نه فقط در ایران بلکه در جهان دستمایه سخن خود قرار دادند و بارها از فلسطین دفاع کردند و مخالفان اصلاحطلب خود را به صفت اینکه انقلابی نیستند و غربزده هستند تحت فشار قرار میدادند. اکنون در حالی که عموم اصلاحطلبان، چه افراد و چه احزاب به حمایت از مردم غزه بر خاستهاند که اصولگرایان شاخصی چون سعید جلیلی سکوت پیشه کردهاند تا جایی که در تصاویری که روز گذشته از تظاهرات ایرانیان در حمایت غزه منتشر شد، عکسی از سعید جلیلی دیده نشد. محمود احمدینژاد نیز در کشور سرسبز گواتمالا از اهمیت آب! سخن میگوید اما درباره جان انسانهای بیگناهی که این روزها کشته میشوند، سکوت کرده است.
واضع دیدگاه «انکار هولوکاست»
مورد «محمود احمدینژاد» در میان این سه نفر البته خیلی هم خاص است؛ احمدینژاد اساسا زمانی اسطوره سیاسی جریان مقاومت بود و تندترین و رادیکالترین اظهارنظرها را در مورد اسرائیل و واقعه هولوکاست مطرح میکرد. به گونهای برخی رسانههای مشهور جهان، پیش از سفرهای او برای شرکت در نشست سالیانه مجمع عمومی سازمان ملل، گزاره «آتشبازی احمدینژاد» را برایش به کار میبردند. احمدینژاد سال ۱۳۸۴ که به عنوان ششمین رئیس جمهور ایران انتخاب شد، در جمع مردم زاهدان، واقعه «هولوکاست» _ که در تاریخ به کشتار دسته جمعی یا نسلکشی نزدیک به ۶ میلیون یهودی اروپایی طی جنگ جهانی دوم به دست آلمان نازی اطلاق میشود - را «افسانه» خواند. او همچنین در سال ۸۸ و در کنفرانس دوربان ۲ از به کاربردن واژههایی همچون «مشکوک» و «مبهم» برای اشاره به هولوکاست که در متن سخنرانی ارائه شده از سوی ایران به سازمان ملل وجود داشت، خودداری کرد و به جای آن از عبارت بحث برانگیز و جنجالی «سوءاستفاده از هولوکاست» استفاده کرد. او حتی از دولتهای غربی چند سوال پرسید که این سوالات به بهانه اهانتآمیز بودن بیپاسخ ماند؛ اینکه «چرا اجازه تحقیق در باب هولوکاست داده نمیشود؟ چرا اجازه داده نمیشود تا یک گروه متخصص حقیقتیاب مساله را بررسی و نتیجه را به جهانیان اعلام کند؟ چرا از سایر قربانیان جنگ دوم جهانی (حدود ۶۰میلیون نفر) سخنی گفته نمیشود؟» و سوال دوم او این بود که «چرا به بهانه هولوکاست باید یک رژیمی در سرزمین فلسطین تشکیل بشود؟ چرا اروپائیان از خودشان سرزمینی به اسرائیل نمیدهند؟ اگر اروپاییان یهودیان را کشتهاند، چرا تاوانش را فلسطینیان پس میدهند؟»
احمدینژاد در سال ۹۲ در آخرین سخنرانی روز قدس خود در مقام رییس جمهور از طرح شعار نفی هولوکاست دفاع کرد و با بیان اینکه «چرا آنقدر حساسیت وجود دارد و اجازه نمیدهند که در این راستا تحقیقات آزاد انجام شود؟» گفت که «آنها که مدعی آزاداندیشی هستند وقتی به کشورهای دیگر میرسند، معتقدند که باید اجازه داده شود تا تمام اندیشههای منحط هم ترویج شود اما وقتی بهخودشان میرسد چه شلوغ میکنند»
اما اکنون و با گذشت یک هفته از جنگ اسرائیل و حماس و جنایتهای این رژیم که طبق گزارش رسانه و تحلیلگران در تاریخ درگیریها و نزاع این دو بیسابقه بوده، احمدینژاد «سکوت» اختیار کرده و هیچ واکنش و اظهارنظری نه در فضای مجازی و نه در رسانهها و نه در مجمعی عمومی و ... از او منتشر نشده است.
سکوت احمدینژاد سوژه برخی چهرههای سیاسی هم شده است؛ به گونهای که «رحمتالله بیگدلی»، فعال سیاسی در دو توئیت جداگانه به سکوت احمدینژاد درباره جنایت اسرائیل واکنش نشان داد و در این راستا نوشت که «صدای نانسی عجرم بلند شد، اما صدای آرزوکننده محو اسرائیل نه!» او در ادامه توئیت نخست خود نوشت: «احمدینژاد طبق پیشبینی سفیر انگلیس، رئیس دولت ایران شد و ۸ سال با اتخاذ مواضع تند علیه رژیم صهیونیستی هزینههای سنگینی را بر کشور تحمیل کرد! اما امروز که رژیم صهیونیستی غزه را ویران کرده نهتنها این رژیم را محکوم نکرده بلکه به گواتمالا، کشور نزدیک به رژیم صهیونیستی سفر کرده است؟» بیگدلی، نماینده پیشین مجلس در توئیتی دیگر آورده است: «نانسی عجرم، خواننده زن مسیحی و برخی زنان پورناستار دنیا هم صدایشان در حمایت از مردم فلسطین و علیه رژیم صهیونیستی بلند شد اما صدایی از محمود احمدی.نژاد (صباغیان سابق) و آرزوکننده محو اسرائیل در دوران ریاستش در نیامد!»
نقد جلیلی به اصلاحطلبان
جلیلی بسیاری از وقایع در طول این سالها به خصوص زمانی که دبیر شورایعالی امنیت ملی بود از سکوت غرب و آمریکا و همراهی آنان با جنایات رژیم صهیونیستی در غزه انتقاد میکرد و آن را بیانگر تناقض آشکار ادعاهای کشورهای غربی در خصوص اجرای دموکراسی در منطقه ارزیابی میکرد. او چه در بیانیهها، چه در سخنرانیهای محافل دانشگاهی و چه در دیدارهای رسمی با همتایان خارجی خود یا مقامات بلندپایه برخی کشورها همواره از رفتارهای اسرائیل در مقابل فلسطینیان، صفت جنایت را به کار میبرد. جلیلی بارها تاکید میکرد آمریکا که دارای مناسبات راهبردی با رژیم صهیونیستی است، شریک جنایات این رژیم در غزه بوده و نمیتواند مدافع دموکراسی در منطقه باشد. او حتی دولتهای غربی را نیز حامی رژیم صهیونیستی میدانست و بر این اعتقاد بوده که باید پاسخگوی خونهای به ناحق ریخته شده زنان و کودکان فلسطینی در غزه باشند. پیشینه و ایدئولوژی سیاسی جلیلی که به جبهه پایداری نزدیک است، هماره از محور مقاومت دفاع میکرد و فلسفه وجودی آن را در منطقه و جهان اسلام علیه رژیم صهیونیستی میداند. جلیلی در سالهایی که سوریه با بحران سیاسی داخلی و حضور مخرب و ویرانگر داعش در این کشور دست و پنجه نرم میکرد، معتقد بود که دولت و ملت سوریه هزینه حمایت از مقاومت فلسطین را میپردازند. اما سکوت او در این روزها که غزه توسط اسرائیل به خاک و خون کشیده شده و البته حماس - به عنوان یکی از محورهای مقاومت در منطقه - در تقابل با این رژیم پیروزیهای چشمگیری به دست آورده و دست به عملیاتی بیبدیل در تاریخ جنگها و درگیریهای محور مقاومت فلسطین با اسرائیل زده است، بسیار عجیب است. بر مبنای سنت فکری و ایدئولوژی سیاسی جلیلی، او هماکنون باید در بیانیه یا اظهارنظر خود بار دیگر جنایات اسرائیل را تقبیح یا محکوم میکرد همچنین به تمجید عملیات طوفان الاقصی تحت زعامت حماس میپرداخت. اینکه سعید جلیلی در روزهایی که تمامی رسانهها و شخصیتهای مهم سیاسی و مقامات بلندپایه کشورها و سازمانهای مختلف در جهان سخنان، تحلیلها و اخبار خود را به این موضوع اختصاص دادهاند، سکوت چهره سیاسی - ایدئولوژیکی چون سعید جلیلی با هیچ منطقی نمیتواند سازگار باشد.
سکوت برندگان نوبل صلح
در میان چهرههای دیگری که این روزها سیاست سکوت پیشه کردهاند، میتوان به «شیرین عبادی» اشاره کرد که به لحاظ حقوقی واجد آن است که در این خصوص سخن بگوید. شیرین عبادی، حقوقدان، فعال حقوق بشر، مدرس دانشگاه و از بنیانگذاران کانون مدافعان حقوق بشر است. او نخستین قاضی زن در ایران است که رئیس دادگاه بوده و نخستین ایرانی است که جایزه صلح نوبل گرفته است. کمیته جایزه صلح نوبل در سال ۲۰۰۳ میلادی جایزهاش را به دلیل تلاش عبادی برای ترویج مردمسالاری و رعایت حقوق بشر در ایران به ویژه در مورد حقوق زنان و کودکان به او اهدا کرد. در سال ۲۰۰۴ میلادی مجله فوربز او را یکی از «صد زن قدرتمند جهان» معرفی کرد. عبادی در طول سالهایی که به خارج از کشور مهاجرت کرده، همواره پای ثابت بسیاری از بیانیهها و کمپینهای حقوق بشری بوده است. بیانیهها و واکنشهای شیرین عبادی در طول این سالها موضوعات زیادی را در برمیگیرد؛ از کمپین یک میلیون امضا علیه حجاب اجباری در سال ۸۵ تا بیانیه او سال گذشته و در محکومیت برخورد حاکمیت با معترضان و بیانیههای سیاسی زیادی که او بسیاری از اعدامها را قتل دولتی تعبیر میکند. اما سکوت این حقوقدان آن هم در روزهایی که یکی از تاریخیترین جنایات دولت اسرائیل در غزه به وقوع پیوسته بسیار عجیب و مشکوک است.
219219