به گزارش اقتصادنیوز، از منظر سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل حمله های 7 اکتبر شکستی دردناک بود. اسرائیل با این باور که تهدیدهای حماس قابل پیشبینی و مهار بود، احتمالا تواناییهای فنی و اطلاعاتی- انسانی اش را صرف تهدیدات به ظاهر مهمتر کرده است.با این همه گروهی مدعی اند که چنین شکستی صرفا نشان از نقایص درون سازمانی نهادهای اطلاعاتی ندارد و می تواند غالگیری از عملیات فریب باشد. طبیعتا پنهان کردن حمله ای با این مقیاس و پیچیدگی و توسل به تاکتیک های غافلگیرانه در میانه هشدارهای فراوان، نشان دهنده افزایش چشمگیر قابلیت های اطلاعاتی و امنیتی حماس در سال های اخیر است. چنین تواناییهایی مشخصه گروه های دیگری هم بوده، گروهی که حماس، نه تصادفی، بلکه عامدانه روابطش را با آن اصلاح کرده است؛ مراد از این گروه حزبالله است.
اسرائیل امروز در حال آمادگی برای چیزی است که از زمان عقب نشینی اش از غزه در سال 2005 به دنبال اجتناب از آن بوده: تهاجم زمینی و جنگ همه جانبه با حماس. اما با شروع جنگ در جنوب، سوال دیگری در شمال مطرح می شود: حزب الله چه خواهد کرد؟ این گروه لبنانی پیشتر در میانه درگیری های اسرائیل و حماس گام هایی محتاطانه برداشته است. اما آنگونه که فارن افرز مدعی است، سیاستگذاران اسرائیلی و آمریکایی نباید این خطر را نادیده بگیرند که جنگ طولانیمدت باعث میشود حزبالله محاسباتش را تغییر دهد؛ گزاره ای که منجر به تسریع درگیری و تبدیل آن به نبردی سراسری خواهد شد.
فارن افرز مدعی است، حماس و حزبالله مدتهاست از حمایت ایران بهرهمند شدهاند. با این همه اعضای حزبالله به واسطه ورود به جنگهای عراق، سوریه و یمن، و همچنین «نبرد در سایه» با سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل، تجربه نظامی قابلتوجهی به دست آوردهاند. تخصص حزب الله در حوزه های اطلاعات، فعالیت های ضد جاسوسی، امنیت عملیاتی، به ویژه برای حماس ارزشمند بوده است. به ادعای فارن افرز، جنبه های کلیدی حمله حماس به اسرائیل در اتاق عملیات بیروت تحت نظارت حزب الله شکل گرفته است؛ ادعایی که هنوز تایید نشده است.
با این همه حزب الله ممکن است خواهان ورود مستقیم به جنگ نباشد. پیشتر در سایر درگیریهای میان اسرائیل و حماس، حزبالله از این گروه فلسطینی حمایت سیاسی کرده و گاه به گاه حملات فرامرزی را برای نشان دادن عزم خود انجام داده ، اما در بسیاری موارد در حاشیه مانده است. اما امروز حزب الله چند دلیل برای حمله دارد، نخست: حزب الله هنوز در حال بهبودی پس از یک دهه جنگ منطقه ای است. آنگونه که فارن افرز مدعی است،دبیر کل این جریان می خواهد از صرف نیروی انسانی و موشک برای نبردی که برای حزب الله وجودی نیست، اجتناب کند. در نهایت، نیروهای نظامی و تسلیحات پیشرفته اش را برای حفظ قدرت، بازدارندگی اسرائیل به کار گیرد.
فعل و انفعال های اولیه حزب الله نشان دهنده تمایل به خویشتن داری است. روز یکشنبه این گروه در مزارع شبعا با نیروهای اسرائیلی دست به تبادل آتش زد. پس از آن اسرائیل واکنش نشان داد و پس از آن حزب الله در پاسخ به جای تشدید حملات هدفمند علیه نظامیان اسرائیلی، گزینه بمباران تاسیسات نظامی اسرائیل را برگزید، این وقایع نشان میدهد که حزب الله به فعل و انفعال های اسرائیل مطابق با قوانین بازی پاسخ مناسب می دهد.با این حال، خویشتن داری اولیه نباید دلیلی برای رضایت خاطر باشد. چنین تقابل آتشی می تواند زمینه ساز محاسبات نادرست و درک نادرست از معادلات شود، به ویژه در زمان تشدید تنشها.
اشتباه محاسباتی به خودی خود خطر نیست. با این همه اگر جنگ بین اسرائیل و حماس شدت یابد، این احتمال وجود دارد که حزبالله احتیاط را کنار گذاشته و به شکل مستقیم درگیر شود. این امر به ویژه در صورتی محتمل خواهد بود که اسرائیل در غزه درگیر جنگ شهری شود. در شرایطی که نظامیان اسرائیلی در حال کوبیدن پاهایشان بر زمین هستند و تلفات در نوار کوهستانی افزایش مییابد، حماس برای درخواست کمک از متحدانش دلیلی موجه و قابل قبولی دارد.
گروهی از تحلیلگران مدعی اند، حزب الله ممکن است ارزیابی اش از توانایی های اسرائیل را تغییر دهد. شکست نظامی و اطلاعاتی این بازیگر در روزهای اخیر احتمالا قدرت بازدارندگی اش را تضعیف کرده. با گرفتار شدن سربازان اسرائیلی و حواس پرتی نهادهای اطلاعاتی این بازیگر، رهبران حزب الله ممکن است برای حمله مستقیم به شمال اسرائیل فرصت را مناسب ببیند.به ادعای گروهی از ناظران، دستگاه نظامی این بازیگر - پیاده نظام، اپراتورهای ویژه، و نیروهای موشکی، موشکی و پهپادی - برای این سناریو آموزش دیده، جهتگیری کرده اند.
یک حمله به سرعت میتواند بحران را تشدید کند، بدون اینکه مانع از تبدیل شدن آن به جنگ منطقهای تمامعیار شود. تواناییهای حزبالله به این گروه اجازه میدهد از طریق زمین، دریا و هوا با پشتیبانی توپخانه و مهمات راکتی حمله کند. موشک های دقیق می توانند تأسیسات نظامی و اطلاعاتی اسرائیل و زیرساخت های کلیدی را هدف قرار دهند و حتی به مکان های حساس در اورشلیم و تل آویو برسند. اسرائیل نیز به نوبه خود، عملیات هوایی ویرانگر را در سراسر لبنان به راه خواهد انداخت. حامیان حزبالله – از ایران و سوریه گرفته تا شبهنظامیان شیعه در عراق و شاید تا افغانستان و پاکستان – تحت فشار قرار خواهند گرفت که به این جنگ بپیوندند. و این فرضیه را باید لحاظ کرد که در صورت تداوم این شرایط، ایالات متحده به راحتی می تواند به داخل کشیده شود و نیروها و تاسیساتش در سراسر خاورمیانه با حملات مواجه شوند.چنین سناریوی وحشتناکی قابل اجتناب است.