ضرورت نهادینه کردن سبک زندگی ایرانی اسلامی برای تمدن سازی

خبرگزاری مهر سه شنبه 25 مهر 1402 - 15:29
به اعتقاد یک کارشناس مباحث نرم‌افزاری یعنی نهادینه کردن سبک زندگی ایرانی اسلامی و ارتباطات اجتماعی سالم برای تمدن سازی اهمیت بیشتری دارد.

به گزارش خبرگزاری مهر حرف از مهم‌ترین سند «آینده کشور» است. سندی که قرار است پیشرفت الگوی پایه اسلامی ایرانی در آینده کشورمان باشد؛ البته نه در آینده‌ای دور! بلکه آینده‌ای نزدیک که بتواند سند ۵۰ ساله کشورمان را اصلاح و تکمیل کند. درست مهرماه سال ۱۳۹۷ در چنین روزهایی بود که رهبر معظم انقلاب یکی از مهم‌ترین فراخوان‌های دوران رهبری خود را صادر کردند تا اهالی مجمع تشخیص مصلحت نظام، شوراهای عالی قوای سه‌گانه و حتی نخبگان حوزه دانشگاه گرد هم بیایند و سند آینده ایران را تکمیل کنند. هرچند قرار بود طی دو سال این سند به نسخه نهایی خودش برسد و کشور با ورود به قرن جدید در مدار برنامه‌ریزی‌ها و سیاست‌های کلان پیشرفت قرار بگیرد؛ اکنون از آن روز، پنج‌ساله گذشته است و هنوز نسخه نهایی سند منتشرنشده است!

البته برنامه پنج‌ساله ششم هم دو سال است که به پایان رسیده و کمتر از دو سال به پایان مدت‌زمان سند چشم‌انداز بیست‌ساله باقی‌مانده است! از سویی دیگر در همین وضعیت آشفتگی برنامه‌ای، تصمیم‌های مهم و بلندمدت و البته درستی گرفته‌شده است و اقدامات روبه‌پیشرفتی را شاهد بوده‌ایم خوب است بدانیم که این پیشرفت‌ها از دل برنامه‌ها بیرون نیامده است.

حالا رویداد «آینده نزدیک» بنا دارد به این وضعیت و آینده نزدیک ایران بین سال‌های ۱۴۱۰ تا ۱۴۱۴ بپردازد و ایده‌های برخی جوانان فعال در دانشگاه، حوزه یا حاکمیت را مرور کند تا محیطی برای گفتگو درباره آینده ایران شکل بگیرد. به همین منظور ستاد پیشرفت جامع منطقه‌ای ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره)؛ مجموعه گفتگوهایی پیرامون نظام برنامه‌ریزی کشور و تأثیر آن در آینده نزدیک ایران با عنوان برنامه تلویزیونی عصر پیشرفت؛ ترتیب داده است. در این پرسش و پاسخ‌ها، علاوه بر توصیف وضعیت موجود کشور به ایده‌های مهمانان برنامه برای تغییر و تحول در نظام برنامه‌ریزی فعلی پرداخته‌ایم.

نخستین مهمان این گفت‌وگو سید یاسر جبرائیلی رئیس مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی مجمع تشخیص مصلحت است. او آمده تا از بیم و امیدهای برنامه‌ریزی و پیشرفت کشور بگوید. دارای مدرک دکتری اندیشه سیاسی از پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است و دانشیاری پژوهشگاه علوم انسانی را نیز در کارنامه خود دارد.

جبرائیلی در همین گفتگو اعلام می‌کند که سند الگوی پیشرفت در آستانه ابلاغ به متولیان امر است. اگر هم به سند چشم‌انداز رجوع کنیم مفاهیمی در رابطه با علم و فن‌آوری، قدرت منطقه‌ای، سیاست خارجی و زیرساخت کشور وجود دارد که طی سال‌های اخیر پیشرفت‌های قابل‌ملاحظه‌ای در این زمینه‌ها داشته‌ایم.

جبرائیلی برای اینکه از پیشرفت زیرساخت‌های ایران حرف بزند سراغ آمار و ارقام نمی‌رود و به مقاله‌ای از «جک استراو» وزیر امور خارجه وقت انگلستان اشاره می‌کند که طی سال ۹۱ یا ۹۲ به ایران سفرکرده بود و در روزنامه گاردین یا ایندیپندت نوشته بود: «از فرودگاه امام خمینی به سمت تهران حرکت می‌کردیم حجم زیرساخت‌هایی که در تهران ایجادشده بود من را شگفت‌زده کرد.»

اگرچه مشکلاتی در زمینهٔ برنامه‌ریزی وجود داشته و هنوز تکمیل‌نشده است اما در این مدت بیکار ننشسته‌ایم در زمینهٔ توسعه زیرساخت‌ها و قدرت منطقه‌ای بی‌نظیر عمل کردیم. برای تمدن سازی بنا به رهنمودهای رهبر معظم انقلاب سخت‌افزارهای اقتصادی و زیرساخت‌ها مهیا شده است؛ اما آنچه مهم‌تر است مباحث نرم‌افزاری یعنی نهادینه کردن سبک زندگی ایرانی اسلامی و ارتباطات اجتماعی سالم در استفاده از سخت‌افزارها است. در غیر این صورت که وضع کشور ما نیز شبیه به کشورهای سرمایه‌داری می‌شود. ما نمی‌خواهیم یک طبقه یک‌درصدی در جامعه شکل بگیرد که همان یک درصد مالک کشور باشند. مثلاً حکومت آمریکا اگرچه بزرگ‌ترین قدرت نظامی و اقتصاد دنیا را دارد اما وقتی وارد این کشور می‌شوید به خاطر نرم‌افزار معیوب مثل نشناختن انسان و فهم نادرست ازهستی، شاهدیم که مشکلات بزرگی برای مردم آمریکا و حتی مردم جهان ایجاد کرده است.

*مسئله چالش‌برانگیز همین بخش از ماجراست ازیک‌طرف پیشرفت‌های چشم‌گیری داریم درحالی‌که سازمان برنامه بودجه کشور آمار بالایی از ارزیابی برنامه توسعه نشان نمی‌دهد. حالا این سوال مطرح می‌شود که واقعاً کشور ما با مقوله برنامه‌ریزی دچار چالش است؟

ازنظر من ملاک سنجش پیشرفت کشور برنامه توسعه نیست. چون امروز فهرست بلند بالایی از موفقیت درزمینهٔ پروژه‌های سیاست خارجی و داخلی را شاهد هستیم که هیچ‌کدام ربطی به برنامه‌های توسعه نداشته‌اند. اگر بخواهید معیار را برنامه توسعه قرار دهید تابه‌حال فقط ۳۰ درصد از آن برنامه‌ها اجراشده است. پس این پیشرفت‌هایی که می‌بینیم چیست؟ وقتی دقت می‌کنید رابطه معناداری بین پیشرفت‌ها و برنامه توسعه پیدا نمی‌کنید. آنچه حالا به ذهنم می‌رسد این است که برنامه تنها باید مسیر انتقال از وضع موجود را به وضع مطلوب ترسیم کند.

جبرائیلی در پاسخ به این سوال که آینده نزدیک ایران را چطور می‌بینید؟ توضیح می‌دهد: نسبت به آینده نزدیک بسیار امیدوارم. به نظر من راهی نمانده است برای رسیدن به قله؛ گردنه آخر هستیم و این یعنی سخت‌ترین مرحله.

*این امیدواری از کجا سرچشمه می‌گیرد؟

طی سال‌های گذشته رهبر معظم انقلاب جنبش نرم‌افزاری و نهضت تولید علم را به راه انداختند. در سیاست خارجی حرکت‌هایی انجام‌شده است، همچنین زیرساخت مناسبی در کشور به وجود آمده؛ نیروی انسانی توانمند داریم و با همه این‌ها آمده‌ایم که در پیچ آخر به قله برسیم.

*آیا برنامه‌ریزی را جزو لوازم اصلی برای رسیدن به قله نمی‌بینید؟ به نظر شما حلقه مفقوده‌ای دراین‌بین وجود ندارد؟

بله مشکلاتی دیده می‌شود مثلاً در برخی از برنامه‌ریزی‌ها متولی کار، مشخص نیست. معتقدم که در برخی موارد دچار وتوکراسی «وتوی اقدامات اکثریت توسط اقلیت» شدیم؛ یعنی هر نهادی به‌تنهایی قادر به حل هیچ مسئله‌ای نیست! اما همان نهاد به‌تنهایی می‌تواند در حل مسئله دیگران اختلال ایجاد کند.

*پیشنهاد شما در حل این مسائل به‌اصطلاح وتو کراسی چیست؟

یک شورای فرابخشی برای تدوین برنامه تشکیل دهیم طوری که نمایندگانی از مجلس، از دولت، از مجمع تشخیص مصلحت و از شورای نگهبان هم‌زمان بنشینند و طبق سیاست‌ها برنامه‌هایی را بنویسند. این پیشنهاد را قبلاً هم در قالب مقاله‌ای ارائه کرده‌ام.

*در مباحث اجرایی برنامه‌ها چه انتقادی دارید؟

طی سال‌های گذشته تضاد منافع در کنار گزاره‌های غلط شکل‌گرفته است طوری که اجازه تفکر را به مدیران نمی‌دهند. ذینفعان بزرگی در کشور وجود دارند که منافعشان با منافع مردم و نظام در تضاد است. منافع این‌ها ضد توسعه است. این‌ها رسانه دارند. قدرت دارند. زور و پول‌دارند و فقط منافع خودشان را دنبال می‌کنند.

*شما دقیقاً مشکل را کجا می‌بینید؟ واضح و شفاف‌تر بگویید

مشکل در نظم سیاسی کشور است اگر برگردیم به دهه ۶۰ نظم سیاسی کشور سه‌ضلعی بود به اسم «ایدئولوژی و تئوری»، «قدرت سیاسی» و «مدیریت اجرایی» و این سه ضلع در افرادی که متولی امور کشور بودند جمع می‌شد. امام خمینی (ره)، حضرت آقا رئیس‌جمهور وقت، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی همچنین شهید رجایی، شهید مفتح، شهید بهشتی، همه ایدئولوگ انقلاب بوده و هستند.

این روحانیت برای مردم مرجع فکری داشتند و می‌گفتند اقتصاد این باشد. سیاست این باشد. همان موقع مدیریت اجرایی کشور دستشان بود و قدرت سیاسی کشور را هم داشتند. مثلاً حضرت آقا رئیس‌جمهور وقت و خطیب نماز جمعه و عضو شورای مرکز حزب جمهوری اسلامی هم بود.

اما حالا این نظم سیاسی و این سه‌ضلعی به‌هم‌ریخته و گسسته شده است. طوری که ایدئولوگ‌ها و تئوریسین‌ها از قدرت فاصله گرفتند و برای جهاد تبیین کار می‌کنند. مدیریت اجرایی کشور هم به دست تکنوکرات‌ها داده‌شده است؛ افرادی با قدهای کوتاه و ضریب هوشی و قدرت راهبردی پایین؛ اما قابلیت سواری دادن به لایه پنهان قدرت را هم دارند با این شرایط قدرت سیاسی هم یک‌لایه عقب‌تر رفته است.

کارگزاران جمهوری اسلامی چقدر تعهد دارند؟ مطمئن باشید اگر آمریکا در داخل ایران آدم نداشته باشد پروژه‌هایش پیش نمی‌رود. نفوذ فکری خیلی شدید شده است.

*شما برای رسیدن به آینده نزدیک و روشن ایران چه پیشنهادی دارید؟

پیشنهاد من بازسازی نظم سیاسی با محور روحانیت مبارز است. منظورم از روحانیت مبارز به‌عنوان جامعه روحانیت نیست؛ بلکه به‌عنوان پدر معنوی انقلابی اسلامی که سالیان سال نقش‌آفرین جدی بوده است روحانیتی که مرجع فکری حزب‌اللهی‌ها است.

منبع خبر "خبرگزاری مهر" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.