به گزارش همشهری آنلاین، دست اندکاران کنسرت «خاطره سازها» که طی روزهای اخیر در مجموعه تالار وحدت کنسرت ۲ روزهای را در روزهای بیست و چهارم و بیست و پنجم مهر ماه تدارک دیده اند، پس از برگزاری بخش اول نشست رسانهای خود در بخش دوم این جلسه خبری به ارائه نقطه نظراتشان درباره این رویداد موسیقایی ویژه و همچنین فرآیند فعلی تولید و عرضه آثار مرتبط با موسیقی پاپ پرداختند. فرآیندی که به گفته آنها اکنون در شرایط پیچیده و نابسامانی قرار گرفته که میبایست برای برون رفت از آن به فکر راه حل درستی بود.
محمدرضا چراغعلی سرپرست گروه، سجاد عزیزی آرام تهیه کننده، قاسم افشار خواننده، مهدی مقدم خواننده و علی آهنگی رهبر ارکستر این کنسرت، در بخش دوم این نشست رسانهای ضمن ارائه تاریخچهای از نحوه فعالیتهای خود در حوزه موسیقی پاپ به بیان تفاوتهای برگزاری کنسرت در سالهای قبل در مقایسه با این سالها پرداختند.
تشریح تفاوتهای موجود میان موسیقی مبتذل و موسیقی نشاط آور، انتقاد از گسترش بی رویه اجرای «پلی بک» در کنسرتها و بی اهمیتی نهادهای ناظر در این زمینه، فقدان حمایت لازم از سوی تهیه کنندگان مطرح موسیقی پاپ از آثار جدی و فرهنگ محور توسط خوانندگان پیشگام این گونه موسیقایی، هزینه سرسام آور تبلیغات آثار موسیقایی در پلتفرمها و فضای مجازی، فقدان نظارت کیفی برای ارزیابی کیفیت برگزاری کنسرتهای موسیقی پاپ از سوی مراجع دولتی از جمله نکاتی بود که در بخش دوم نشست رسانهای کنسرت «خاطره سازها» مطرح شد.
مهدی مقدم از خوانندگان مطرح موسیقی پاپ ایران در این بخش از نشست ضمن ارائه توضیحاتی درباره غیبت طولانی مدت خوانندگان دهه هفتاد و هشتاد موسیقی پاپ، گفت: قبل از سالهایی که بنده به فعالیت مشغول باشم، خوانندگان بسیار ارزندهای در موسیقی پاپ ایران کارهای ارزشمندی را تولید کردند که مردم نیز آن کارها را دوست داشتند. در ادامه هم خوانندگانی چون من وارد این فرآیند شدیم که مخاطبان به اصطلاحمهدی مقدم: کنسرتهایی که در تهران برگزار میشود، سود چندانی به همراه ندارد و این شهرستانها و تورهای خارج از کشور است که برای خوانندگان منبع درآمد خوبی است «تین ایج» هم همراه این مسیر شدند.
اما نمی دانم چه اتفاقاتی افتاد که جریانی اجازه نمیداد تا ما به کارمان در عرصه موسیقی ادامه دهیم. شرایطی که عمده آن در حوزه ممیزی و نظارت اتفاق افتاد و گاه ماجرا را به سمتی هدایت میکرد که یکی از آلبومهای من با وجود تلاش برای به روز شدن، حتی تا سه سال در نوبت دریافت مجوز میماند. شرایطی که موجب شد تا به واسطه ممنوع الکاری ما، افراد دیگری رشد کنند و فضایی را فراهم سازند تا آنچه ما فکر میکردیم به عنوان موسیقی سالم به مخاطبان انتقال میدهیم، به فراموشی سپرده شود.
وی افزود: شما فکر میکنید خوانندهای چون قاسم افشار بدش میآید تا در یک برنامه زمان بندی شده مشخص تک آهنگ تولید کند؟ فکر میکنید او دوست ندارد به واسطه تواناییهایش در عرصه خوانندگی آهنگ نشاط آور و شاد تحویل مخاطبان بدهد؟ اما وقتی او و خوانندگان نسل من طی یک مقطع زمانی در منگنه قرار گرفتیم و دیگر اجازه کار کردن نداشتیم از جریان اصلی موسیقی پاپ فاصله گرفتیم و برخی از خوانندگان وارد مسیر اصلی مارکتینگ موسیقی پاپ شدند که ترانههایشان سرشار از کلمههای نامناسب است.
باور کنید ما هم دوست داشتیم همچنان به کارمان در موسیقی ادامه دهیم اما در یک زمانی که بدون دلیل موجه ممنوع الکار شدیم به یکباره ترمز محکمی بر فعالیتهایمان گرفته شد که گویی در این عرصه زیادی هستیم. شما مطمئن باشید اغلب عزیزانی هم که در این سالها به فعالیت مشغول هستند تا میتوانند هزینه میکنند تا کارشان دیده شود. کنسرتهایی که در تهران برگزار میشود، سود چندانی هم برایشان به همراه ندارد و این شهرستانها و تورهای خارج از کشور است که برای خوانندگان منبع درآمد خوبی است. به هر ترتیب این عزیزان بدون اینکه مشکلات نسل من را داشته باشند، به کارشان ادامه دادند اما ما نتوانستیم در این عرصه با اقبال نسل امروز مواجه شویم.
انتقاد از اجرای موسیقی مبتذل در سالنهای بزرگ
سجاد عزیزی آرام ترانه سرا و تهیه کننده کنسرت هم پس از صحبتهای مهدی مقدم اظهار کرد: هیچ کس مخالف برگزاری و اجرای موسیقی سرگرم کننده و نشاط آور نیست. من هم فکر نکنم در جایی گفته باشم که موسیقی باید عاری از شادی و نشاط باشد. من فقط از «موسیقی مبتذل» گفتم که این هم کلیدواژه بدی نیست. مبتذل یعنی دمِ دستی، یعنی بی ارزش؛ من از چنین واژههایی حرف زدم کهسجاد عزیزی آرام: متأسفانه در این سالها ماجرای برگزاری کنسرتها برعکس شده و خوانندگان بزرگ در سالنهای کوچک و خوانندگان کوچک در سالنهای بزرگ میخوانند زیبنده موسیقی ما نیست. بنده باز هم تکرار میکنم با اجرای موسیقی در ارکسترها و کنسرتهای بزرگ مخالف نیستم که در آن هزاران نفر بیایند و به تماشای چنین کنسرتهای بنشینند. بحث اصلی من فرصت دادن بیش از حد به اجرای موسیقی مبتذل در سالنهای بزرگ است. بحث من صدور مجوز برای اجرای موسیقی در سالنهای بزرگی است که عمدتاً به درد اجرا در کافه میخورند. اجراهایی که بسیاری شأن در قرق سالن میلاد نمایشگاه، برج میلاد و تالارهای بزرگی است که هزینههای بسیار گزافی هم دارند. من حتی از برخی دوستان شنیدم که هزینه اجاره بهای یکی از همین تالارها ۵۰۰ میلیون تومان و با خدمات بیشتر ۶۰۰ میلیون تومان است. آیا من میتوانم چنین هزینهای را برای این سالن متقبل شوم؟ باور کنید بحث من محتواست. بحث من تاکید روی موسیقی است که اکنون نشاط بخش نیست، مبتذل است.
وی ادامه داد: متأسفانه در این سالها ماجرای برگزاری کنسرتها برعکس شده و خوانندگان بزرگ در سالنهای کوچک و خوانندگان کوچک در سالنهای بزرگ میخوانند و این درد بسیار بزرگی است که موجب شده فرق میان موسیقی مبتذل و موسیقی نشاط آور وارد تعاریف جدید و اشتباهی شود. به عنوان نمونه چند وقت پیش بود که محمد معتمدی همراه با یک گروه هلندی فیلمی را در صفحه مجازی خود منتشر کرد که در آن قطعهای ایرانی را اجرا میکرد. قطعهای که به قدری فرح بخش و نشاط آور بود که مخاطب از شنیدن آن لذت میبرد. اما عبارت «حالهای باحالِ نیمه کاره» و بسیاری از ترانههای دیگر این روزها چه نشاطی دارد؟ این مسائل باید حل شود. اینها چیزهایی است که واقعاً نشاط آور نیست، اینها تخریب است که متأسفانه در بزرگترین صحنهها مشغول اجرا هستند.
چند نکته درباره اپیدمی خطرناک پلی بک خوانی در کنسرتها
علی فرهنگی رهبر ارکستر کنسرت ستارگان موسیقی پاپ ایران هم با تأیید صحبتهای تهیه کننده کنسرت بیان کرد: یکی دیگر از معضلاتی که میتوانم در ادامه صحبتهای سجاد به آن اشاره داشته باشم موضوع «پلی بک» است که متأسفانه در بسیاری از کنسرتها مشاهده کردم. یعنی هم خواننده و هم نوازنده گویی کنسرتها را محلی برای ارائه شوی لباس و مد میدانند و کیفیت اجرای موسیقی اصلاً برایشان مهم نیست. کنسرتهایی که بسیاری شأن به لحاظ فروش در ردیف درجه یک ترین هستند اما به لحاظ کیفیت در نازلترین درجه ممکن قرار دارند.
در این کنسرتها همه چیز به «پلی بک» خلاصه میشود. خیلی از خوانندهها کلاً شو اجرا میکنند و من نمی دانم چرا هیچ شورایی نیست که وارد این جریان خطرناک در موسیقی شود؟ نیست. بارها هم دیدیم که فیلمهای این عزیزانِ پلی بک خوان بیرون میآید و بارها هم ضایع میشوند اما چه عجیب که هیچ نهاد نظارتی هم مانع تکرار چنین کارهایی نمیشود. انگار همه چیز روی صحنه اَداست. نه نوازنده مینوازد و نه خواننده میخواند. شرایطی که ما در این کنسرت تحت هیچ شرایطی نخواستیم و نمیخواهیم دوباره تکرار شود. چون اینجا سالن مُد نیست، سالن اجرای کنسرت است. اینجا سالنی نیست که هرکسی زیباتر بپوشد، محبوب تر است. برای ما اینجا سالنی نیست که در آن موسیقی با کیفیت بسیار خوب و حساب شده پلی بک میشود و جز نور و شو و اَدا چیز دیگری ندارند.
وی افزود: دقیقاً اینجاست که می فهم چرا بسیاری از دوستان تمایل ندارند با من و امثال من کار کنند؛ چون من نوازنده پلی بک و شو نیستم. این را هم می دانم که ایراد در هر کنسرتی ممکن است وجود داشته باشد و هیچ خوانندهای هم نیست که بگوید من تا به امروز فالش نخواندم. شرایطی که در هر کنسرتی میتواند در برگیرنده اتفاقات غیر مترقبه ای باشد که همه برآن آگاه هستند. اما حرف اصلی این است که چرا یک خواننده یا نوازنده به خود اجازه اجرای پلی بک بدهد.
شاید برخی از دوستان در کنار چنین ادعایی از کلید واژه «سکوئنس (تکرار موتیف هایی که ممکن است به سمت بالا یا پایین در حال حرکت باشند)» استفاده کنند. نکتهای که من هم چنین کاری را انجام میدهم اما در حدی که فقط نقش فضاسازی را داشته باشد که اصلاً نامش پلی بک نیست. اما این دوستان بدانند که خیلی از خوانندهها کلاً شو اجرا میکنند و من نمی دانم چرا هیچ شورایی نیست که وارد این جریان خطرناک در موسیقی شود؟ شرایطی که بنده و همکارانم در این کنسرت همه تلاشمان را میکنیم تا یک اجرای درست و باکیفیت را تقدیم مخاطبان کنیم.
پسرم گفت: «بابا باید برای دیده شدن خرج کنی؟»
قاسم افشار از خوانندگان پیشگام و پرطرفدار موسیقی پاپ ایران که در کنسرت موسیقی «خاطره سازها» به همراه چنگیز حبیبیان، حمید غلامعلی و مهدی مقدم حضور پیدا کرده است، درباره برخی از انتقاداتی که نسبت به خوانندگان نسل اول موسیقی پاپ ایران مبنی بر به روز نبودن آنها مطرح میشود، گفت: من در نسل خودم خیلی انعطاف پذیر هستم منتها این انعطاف پذیری بسته به جنس صدای من، یک چارچوب مشخصی قاسم افشار: همین شرکتهای تولید و تهیه موسیقی که بسیاری شأن از دوستانم هستند حاضر به حمایت نیستند. این بحثی است که درخانه من با پسرم دارم و او میگوید: «بابا باید خرج کنی تا بتوانی دیده شوی. چون دیگر راهی باقی نمانده است.» دارد. من که «آراَندبی» نمیتوانم بخوانم، اما میتوانم به روز بخوانم؛ کما اینکه در همین چند سال آثاری را تولید کردم که تلاش کرده با ذائقه شنیداری مخاطبان امروز هم تراز باشد اما متأسفانه اگر با همین دست فرمان هم حضور داشته باشم، ماجراهای دیگری در راه است که نمیتوان آنچنان به آینده امیدوار بود.
وی افزود: اکنون ۲ کار تولیدی دارم که هر روز از صبح تا شب درگیر فیلمبرداری آن هستیم و من تقریباً ۱۴ ساعت در روز به صورت سرپا سر صحنه هستم. فرآیندی که دوست دارم اثر تصویری ارائه شده به بهترین شکل ممکن پیش روی مخاطبان قرار گیرد. اما مگر من از موسیقی چقدر درآمد دارم که باید ۴۰۰ میلیون تومان صرف ساخت تیزر و نماهنگ کنم. اصلاً گیرم که چنین کاری را انجام دهم، این نماهنگ را چه کسی و از چه مجرایی میتواند بشنود و ببیند؟ طبیعتاً اگر من هزینهای را بعد از تولید چند صد میلیونی نماهنگ صرف نکنم، بهترین کار و بهترین بازیگر را هم داشته باشم، نمیتوانم موفقیت چندانی داشته باشم چون غیر از چند سامانه خبری و تعدادی از خبرگزاریها و رسانهها هیچ مجرای دیگری در انتشار این کار به من کمک نمیکند.
این خواننده تصریح کرد: حتی اگر بخواهم این نماهنگ را در پلتفرمها و صفحههای پرطرفدار موسیقایی منتشر کنم باید یک دنیا پول تقدیمشان کنم. پس بدانید اگر منِ قاسم افشار خودم را به روز هم بکنم چون از من و هم نسلان من حمایتی نمیشود، پس قطعاً در دیده شدن و شنیده شدن بهتر با مشکل مواجه میشوم. پس چه فایدهای دارد که برای تولید هزینه کنم. حتی همین شرکتهای تولید و تهیه موسیقی که بسیاری شأن از دوستانم هستند حاضر به حمایت نیستند. این بحثی است که در خانه من با پسرم دارم و او میگوید: «بابا باید خرج کنی تا بتوانی دیده شوی. چون دیگر راهی باقی نمانده است.»
در جلسه قاسم افشار با مدیر دفتر موسیقی چه گذشت؟
خواننده آلبومهای «نازنین»، «قرمزته» و «برای خاطر تو» در ادامه این نشست رسانهای با بیان اینکه همه متولیان عرصه موسیقی در بخش خصوصی میتوانند به احیای خوانندگان تأثیرگذار و پیشگام موسیقی پاپ ایران کمک کنند، گفت: چندی پیش جلسهای با آقای اله یاری (مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) داشتم و در آن جلسه پیشنهاد دادم که به واسطه هماهنگیهایی که توسط مدیریت دفتر موسیقیقاسم افشار: تهیه کنندگان و برنامه گذاران حوزه موسیقی که خوشبختانه درآمد خوبی هم از کنسرتهایشان دارند، مجموعهای را راه اندازی کنند تا بخشی از درآمد حاصل از کنسرتهایشان برای حمایت از خوانندگان نسل اولی موسیقی پاپ ایران اختصاص پیدا کند انجام میشود، تهیه کنندگان و برنامه گذاران حوزه موسیقی که خوشبختانه درآمد خوبی هم از کنسرتهایشان دارند، مجموعهای را راه اندازی کنند تا بخشی از درآمد حاصل از کنسرتهایشان برای حمایت از خوانندگان نسل اولی موسیقی پاپ ایران اختصاص پیدا کند. زیرا معتقدم آنچه برای این عزیزان انجام گرفته و من بابت آن بسیار هم خوشحالم، مدیون نسلی است که با شجاعت تمام هموار کننده مسیری شدند که امروز در موسیقی پاپ ایران شاهد آن هستیم.
وی افزود: آنچه گفتم فقط یک پیشنهاد بود که میتواند در جهت حمایتهای این نسل تلاشگر انجام شود. اصلاً بنده برای تولید پول و بودجه نمیخواهم اما این عزیزان حداقل میتوانند برای پخش مناسب قطعه من را کمک کنند. تولید را که خودم انجام میدهم، ولی این کمترین توقع یک خواننده پیشگام موسیقی پاپ است که از چنین حمایتی برای پخش برخوردار باشد. من همین حالا هم اگر بخواهم تازهترین موزیک ویدئو خودم را منتشر کنم، می دانم که از بین ۸۵ میلیون نفر فقط ۱۰۰ هزار نفر بیننده آن خواهند بود چون مطمئنم پخش خوبی ندارد.
سجاد عزیزی آرام هم در تأیید صحبتهای قاسم افشار ادامه داد: مساله دیگری هم در حوزه پخش آثار موسیقایی وجود دارد، اینکه شرکتهای مطرح حوزه پخش آثار که از بدنه قدرتمندی هم برخوردار هستند و به هر دلیلی هم نمیخواهند کار خوب شنیده شود، تمام تلاش خود را انجام میدهند تا به واسطه پول و قدرتی که دارند به محض انتشار تک آهنگی از قاسم افشار و خوانندگان معتبری چون او، چندین کار را به صورت یک جا منتشر میکنند تا این کارها پوشش دهنده کار خوانندگانی چون جناب افشار شود. پس میبینید که اگر پول هم باشد، اما اگر برخی از دوستان دوست نداشته باشند بازی جور دیگری طراحی میشود.
آقایان مدیر و تهیه کننده این پیشنهاد مهم را جدی بگیرید
مهدی مقدم در این بخش از نشست رسانهای کنسرت موسیقی «خاطره سازها» گفت: متأسفانه گویا قرار نیست از من و هنرمندانی چون قاسم افشار، چنگیز حبیبیان، حمید غلامعلی و بسیاری دیگر حمایتی شود چون اگر حمایتی انجام شود، کار خیلیها سختتر میشود. ما واقعاً نمیتوانیم با این شرکتها مبارزه کنیم. الان فقط فشار روی خوانندگان و نوازندگانی است که بسیاری شأن با مشکلات مالی زیادی روبرومهدی مقدم: اغلب دوستان نوازنده و خواننده زمانی میتوانند از حمایت بهره مند شوند که در بازی مافیایی حضور داشته باشند. شرایطی که به دلیل برخی از ابداعات آقایان که میگویند فلانی ستاره هست و فلانی نیست، کاری میکنند که یک خواننده و نوازنده دیگر توان حضور در مارکتینگ موسیقی را با وجود تمام تواناییهایش نداشته باشد هستند.
به خدا همه این دردها روزی در یک جایی می ترکد و همه متوجه مسائلی میشوند که واقعاً دیگر نمیدانیم به چه زبانی درباره آن صحبت کنیم. این واقعاً معضل دردناکی است که پول بین چند نفر تقسیم میشود چون برخی از دوستان واقعاً نمیگذارند که چنین روندی در طیف بیشتری از هنرمندان توزیع شود. همین صندوق و مجموعهای که آقای افشار از آن صحبت کردند واقعاً میتواند فضای جدید و مناسبی برای حمایت تهیه کنندگان از طلایه داران موسیقی پاپ ایران باشد که انصافاً زحمت زیادی در این عرصه کشیدند.
وی افزود: خیلیها برخی از نوازندگان و خوانندگان را تقبیح میکنند که چرا میروند و در رستوران و کافه نوازندگی میکنند؟ خب جواب این کنایه بسیار ساده است. چون شرافت دارند و میخواهند بدون گردن کج کردن و زیربار منت کسی رفتن هزینههای زندگی خود را تأمین کنند. آنها ناگزیرند که بروند و در مهمانیها و مجالس عروسی بخوانند و بزنند. وقتی دولت و افراد تأثیرگذار حوزه موسیقی از آنها حمایت نمیکنند چه راهی میتوانند برای بقا در موسیقی و تأمین معیشت داشته باشند؟ گویا اغلب دوستان نوازنده و خواننده زمانی میتوانند از حمایت بهره مند شوند که در بازی مافیایی حضور داشته باشند. شرایطی که به دلیل برخی از ابداعات آقایان که میگویند فلانی ستاره هست و فلانی نیست، کاری میکنند که یک خواننده و نوازنده دیگر توان حضور در مارکتینگ موسیقی را با وجود تمام تواناییهایش نداشته باشد.
این خواننده بیان کرد: آقای آهنگسازی که میگویی شغلت بازگرداندن خوانندگانی است که قبلاً در بورس بودند و الان نیستند، میدانی شما خودت چند آهنگ ساختی و خواندی که «هیت» نشده اند. اگر بلدی باغچه خودت را بیل بزن و خوانندگان شریف این عرصه را وارد بازی مافیایی نکن. باور کنید همین مواردی که اشاره کردم فقط بخشی از مشکلات ما را تشکیل میدهد که میبایست توسط وزارت فرهنگ رصد شده و با کسانی که در این مقوله سنگ اندازی میکنند برخوردهای لازم صورت گیرد.
ضرر میکنم اما کنار نمی کشم!
سجاد عزیزی آرام نیز با اشاره به ضرورت افزایش حمایتهای دولتی از اجرای موسیقی سالم گفت: بدون هیچ تردید بخشی از موسیقی ما که نقش مهمی در توسعه فرهنگی کشورمان دارد، راهی جز حمایت دولت ندارد و همان طور که ارکستر ملی ما مشمول این حمایت است پس باید بخشی از موسیقی پاپ نیز تحت پوشش چنین پشتیبانیهایی قرار گیرد. اما معضل دیگری که طی ماههای اخیر در برخی کنسرتهای موسیقی پاپ دیده میشود، طراحی و اجرای فرآیندی به نام «بلیت بیرون کشیدن» است که شاید برخی آن را شنیده باشند.
به این معنی که وقتی مرحله فروش بلیت برخی از کنسرتها در یک سامانه باز میشود، به فاصله نیم ساعت اعلام میشود: «بلیت کنسرت مورد نظر تمام شد.» اما وقتی می آییم و تحلیل میکنیم، متوجه میشویم که برخی از دوستان خودشان بخش اعظمی از بلیت کنسرتها را از سایت بیرون کشیده اند و یا با ارائه تخفیفهای بسیار خوب به فلان ارگان و مجموعه، بخشی از بلیتها را فروخته اند که طبیعتاً همین روند موجب قرمز شدن صندلیها میشود. روندی که از نظر من آغاز یک بازی بسیار کثیف است.
نباید اجازه دهیم چون عدهای به لحاظ مالی قدرت زیادی دارند، بتوانند ما را حذف کنند. ما فقط پولمان کمتر است وگرنه به لحاظ کارآیی شاید قویتر هم باشیم. فرآیندی که امیدوارم مدیران نیز متوجه آن باشد و از این انگیزه فرهنگی حمایت بیشتری کنند موسیقی را به یک محفل خصوصی تبدیل کرده و چیزی را که برای مردم است تبدیل به بازی چند نفر میکند. جالب است که متأسفانه دربین برخی از تهیه کنندگان موسیقی شرایطی ایجاد میشود تا به فلان تهیه کننده بخندند که چرا فلانی بلیت بیرون کشیدن را بلد نیست و ما باید به او اجرای درست این فرآیند را یاد بدهیم.
وی افزود: من روز اول هم که با دوستان عزیزم برای برگزاری چنین کنسرتهایی جلسه گذاشتم گفتم که «ما یک عدد بلیت را هم بیخودی از سایت بیرون نمی کشیم.» چون معتقدم تعداد صندلی سبزرنگ در سامانه فروش بلیت کنسرت این بزرگواران، نشان دهنده فهم جامعه ما از موسیقی سالم است. حالا اگر دوست دارند بلیت را می خرند و اگر دوست نداشته باشند نمی خرند. قطعاً برای من به دلیل مخاطبان پرشماری که در کانون ادبی زمستان خدمتگزارشان هستم، پرکردن سالن کاری کمتر از نیم ساعت است.
حتی میتوانم کاری کنم که مخاطبان در کف سالن هم بنشینند. اما ما میخواهیم واقعیتها را پیدا کنیم تا بدانیم با خودمان «چند چند» هستیم و کجای کار قرار داریم. ما باید این مسیر را تجربه کنیم. بهتر بگویم یکی باید این مسیر را طی میکرد و به خوانندگان پیشگام موسیقی پاپ احترام میگذاشت. من به هر ترتیبی در این بازی افتادم و نمیتوانم از سیاستهای برخی دیگر از تهیه کنندگان محترم تبعیت کنم. حتی یکی از دوستانم میگفت: «سجاد تو باید ۳۰۰ میلیون تومان ضرر کنی و بعد بروی کنار»، من هم در جواب این دوست عزیز گفتم: «ضرر میکنم اما کنار نمی کشم.» او گفت: «سرمایه ات را از دست میدهی.» و من تنها به او یک جواب دادم؛ «خدا هست و خدا میرساند.»
عزیزی آرام تصریح کرد: ما کوتاه نمی آییم و به کار خود هم ادامه میدهیم. شرایطی که امیدوارم تأثیرگذاری خود را داشته باشد و نظر مردم هم در مسیر همراهی با ما قرار گیرد. زمانی که نیما یوشیج اولین شعر نیمایی را نوشت به او فحش میدانند، اما الان همه با احترام از او یاد میکنند. چون او برای شعر نیمایی جنگید و ثابت کرد که فضا برای شعر نیمایی وجود دارد. ما هم باید ثابت کنیم در جامعهای بزرگ شدیم که از کوچهها و خیابانهایش خاطرات ارزشمندی در ذهنمان به جای مانده و باید فرهنگ صحیح به این شهر برگردد. ما نباید اجازه دهیم چون عدهای به لحاظ مالی قدرت زیادی دارند، بتوانند ما را حذف کنند. ما فقط پولمان کمتر است وگرنه به لحاظ کارایی شاید قویتر هم باشیم. فرآیندی که امیدوارم مدیران نیز متوجه آن باشد و از این انگیزه فرهنگی حمایت بیشتری کنند.
کنسرت گذار و سالن دار ما تمام نشدیم
قاسم افشار هم در این بخش از نشست گفت: زمانی که ما در حوزه برگزاری کنسرتها فعالیت میکردیم، خیلی از این سالنهای پرجمعیت کنسرت نبود. اما خوشبختانه در این سالها به تعداد سالنهای برگزاری کنسرت اضافه شده که امیدوارم این روند همچنان ادامه داشته باشد. حالا هم من به عنوان قاسم افشار، به عنوان خوانندهای که خون دلهای زیادی با همراهی بسیاری از هم نسلانم در عرصه موسیقی پاپ خوردیم، انتظار دارم که از من برای برگزاری کنسرتم به جای دریافت اجاره ۳۵۰ میلیون تومانی، ۱۰۰ میلیون تومان دریافت کنند و به ماجرای کنسرت بنده بیزنسی نگاه نکنند. شما که پولتان را در میآورید. پس بهتر است کمی به ماجرای برگزاری این گونه کنسرتها مهربانانه تر نگاه کنید.
این خواننده پیشگام موسیقی پاپ کشورمان تصریح کرد: من با برخی از دوستان که میگویند، بنده و هم نسلانم تمام شدیم به شدت مخالفم. موسیقی و خوانندگی تمام نشدنی نیست و تا زمانی که یک خواننده بتواند به درستی بخواند این امکان را دارد که در جریان موسیقی نیز حضور داشته باشد و به طور حتم هر وقت نتواند درست بخواند باید این جریان را ترک کند. چه بسا یک هنرمند بتواند تا هفتاد سالگی هم بخواند. من بر این باورم نسل ما تمام نشده است. نسل ما فقط حمایت نشده است. ما کنار نرفتیم، کنارمان گذاشتند. حیف در روزهای برگزاری کنسرت هستیم وگرنه به شما اطلاعاتی میدادم که بدانید چگونه ما را کنار گذاشتند. اصلاً مگر ما دیوانه ایم که بخواهیم خودمان کنار بکشیم؟ یادم میآید در زمانی به من خبر رساندند که عزیزی در موسیقی فهرستی داشت که نام بنده هم در آن بود. او میگفت وقتی این عزیز به اسم تو رسید به راحتی گفت: «اینها دیگر برایشان بس است و باید بروند.»
تفکر ما در موسیقی پاپ وارد یک مسیر انحرافی شد
محمدرضا چراغعلی مدیر هنری کنسرت «خاطره سازها» هم که در بخش پایانی این جلسه حضور پیدا کرده بود، ضمن ارزیابی مختصری از شرایط این سالهای موسیقی پاپ ایران و حوزه برگزاری کنسرتها گفت: متأسفانه این روزها وقتی بحث موسیقی میشود، اولین چیزی که در اولویت قرار میگیرد، گلایه کردن است چون تفکری که ما به عنوان نسل پیشگام موسیقی پاپ ایران پس از پیروزی انقلاب داشتیم، با اتفاقاتی که حالا افتاده، دربرگیرنده «زاویه انحرافِ معیاری» بود که دو سر ضلع آن از هم جدا شد. به عبارتی از منظر ذهنی ما بین آن فرآیندی که ما دلمان میخواست و آن شرایطی که این سالها اتفاق افتاده فضایی پیش آمده که پذیرش آن برای من و هم نسلانم بسیار سخت است.
این مدرس و آهنگساز شناخته شده موسیقی پاپ ایران که میتوان از او به عنوان یکی از هنرمندان پیشگام این عرصه یاد کرد، در ادامه صحبتهای خود بیان کرد: تردید نداشته باشید هیچ کدام از ما در تضاد با موسیقی سرگرم کننده و تفریحی که مردم به آن نیاز دارند، نیستیم. قطعاً این جلوه از موسیقی باید وجود داشته باشد. آنچه من مطرح میکنم این است که اگر ۱۰۰ درصد موسیقی ما به این سمت هدایت شود، ممکن است با تعارضات زیادی مواجه شویم و موسیقی ایران فاقد یک هویت فرهنگی شود.
در واقع قسمت دردناک ماجرا همین جاست. ما نیاز داریم تا به مردمی که برای کلام و موسیقی ارزش قائل هستند و دوست دارند بعد از ترک سالن کنسرت، چیزی به وجودشان اضافه شود، موسیقی ارائه دهیم. متأسفانه ما در روزگاری هستیم که «من و توهای عاشقانه» تولید میشوند که اصلاً در درجه کیفی مناسبی قرار ندارند. متأسفانه این آثار به قدری دم دستی و سخیف هستند که حتی نمیتوانم آنها را در کنار خانواده ام گوش کنم. این مسیر واقعاً آن دغدغهای نبود که نسل من دنبالش بود.
وی با قدردانی از حمایت دفتر موسیقی وزارت ارشاد در برگزاری کنسرت موسیقی «خاطره سازها» توضیح داد: خوشبختانه به واسطه حضور آقای اله یاری در دفتر موسیقی وزارت ارشاد، حمایتهای خوبی از این کنسرت شد. کنسرتی که نهایت تلاش خود را انجام میدهد تا یک موسیقی پاپ محترم را پیش روی مخاطبان قرار دهد. اما ایرادی که به دفتر موسیقی وارد بود و هست، کم توجهی به ارائه شاخص و معیاری برای نزدیک شدن موسیقی پاپ ایران به استاندارهای لازم است. فرآیندی که باعث شده تا ما هیچ تغذیه مناسب فرهنگی را به نسل امروز ارائه ندهیم اما آنها را ممیزی کنیم.
اغلب شرکتهای موسیقی دغدغه فرهنگی ندارند
این آهنگساز که طی سالهای گذشته نقش مهمی در معرفی بسیاری از خوانندگان مطرح موسیقی پاپ ایران ایفا کرده، در ادامه صحبتهای خود با انتقاد از فرآیند تولید، بازاریابی و ارائه محصولات موسیقایی در کشورمان تصریح کرد: دوستی میگفت، راحت ترین راه ضربه زدن به یک صنعت، خودِ آن صنعت است. جملهای که به اعتقاد من در حوزه موسیقی نیز میتوان از آن استفاده کرد. موسیقی امروز در دنیا تبدیل به صنعتی شده که دربرگیرنده مؤلفههای بسیاری در حوزه اقتصاد هنر است و طبیعتاً اگر در این روند نباشد، تداومی هم نخواهد داشت. شرایطی که اکنون در جریان فعالیتهای موسیقایی کشورمانمحمدرضا چراغعلی: تفکری که ما به عنوان نسل پیشگام موسیقی پاپ ایران پس از پیروزی انقلاب داشتیم، با اتفاقاتی که حالا افتاده، دربرگیرنده «زاویه انحرافِ معیاری» بود که دو سر ضلع آن از هم جدا شد روند نامطلوبی را طی میکند و ما هم فقط گلایه میکنیم و انتظار هم نداریم که این وضعیت درست شود.
چراغعلی ادامه داد: یکی از مهمترین مشکلاتی که در موسیقی پاپ ایران وجود دارد، نداشتن «مدیا» است. به عبارتی اگر شما به عنوان یک هنرمند در مقام آهنگساز و خواننده و تنظیم کننده بهترین کار را تولید کنید اما مدیایی برای عرضه نداشته باشد، قاعدتاً اثرتان شنیده نخواهد شد. اکنون دوستانی در مارکت موسیقی موفق هستند که در فضای مجازی حضور مؤثری دارند. زیرا هرآنچه در گوشی تلفن همراه شما حضور پیدا کند، باعث دیده شدن آن محصول میشود.
فرآیندی که درکنار فقدان دغدغه مندی شرکتهای فرهنگی هنری تولید موسیقی که برایشان فرهنگ و هنر چندان مورد توجه نیست موجب ایجاد شرایط بسیار نامطلوبی شده که بارها و بارها درباره آن حرف زدیم. متأسفانه در این سالها دیگر برای بسیاری از تهیه کننده ها و صاحبان آثار موسیقایی مهم نیست که خواننده قرار است ۱۰ سال یا ۱۰ ماه در مارکتینگ موسیقی بماند. او فقط به فکر بهره برداری مالی از خوانندهای است که عمر هنری محدودی دارد. چرا که از نگاه تهیه کننده محترم چندین خواننده دیگر در نوبت هستند که به سراغ آنها میرود.
مدیر هنری کنسرت خاطره سازهای موسیقی پاپ در بخش دیگری از این نشست رسانهای با ذکر خاطرهای گفت: چندی پیش که از اوضاع و شرایط فعلی موسیقی پاپ رضایت نداشتم، دوستی به من گفت: «شما کنار دریا هستید و این شرایط هم موجی است که میآید و میرود. پس نگران نباشید.» البته من خیلی صبر کردم تا این موج تمام شود، اما تمام نشد. دوست دیگری گفت: «این موج آن قدر زیاد است که آرامش ساحل را از بین برده و هوا هم بسیار طوفانی است.» به هر ترتیب من بازهم می گویم که بنده مخالف موسیقی سرگرمی نیستم اما قرار هم نیست تمام بازار هدف ما، موسیقی سرگرمی باشد؛ بالاخره باید یک جایی حرف درستی زد.
شایسته سالاری، بیلبوردهای شهری و چند داستان دیگر
این مدرس و منتقد شناخته شده حوزه موسیقی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: بخش دیگری که میتوان درباره آسیبهای موجود در موسیقی پاپ ایران به آن اشاره داشت، خودسانسوری هنرمندان است. به طوری که گمان میکنند اگر حرف انتقادی را در حوزه موسیقی مطرح میکنند، این بیان موسیقایی به مثابه یک نقد سیاسی مطرح شده است. در حالیکه آنچه ما در یک کلام موسیقایی مطرح میکنیم اصلاً ربطی به سیاست ندارد. بله این درست که ممکن است برخی از نقدها متوجه مسئولان شود اما واقعاً نقد سیاسی نیست. اینها جزوی از رسالت هنر اجتماعی است که موجب میشود یک خواننده و آهنگساز فقط دنبال عاشق و معشوق نباشد.
چراغعلی تصریح کرد: تولید ترانههای عاشقانه واقعاً حد و اندازههایی دارد. چون باید به فکر معضلات اجتماعی هم باشیم و آن را با در نظر گرفتن الزامات قانونی و مواردی از این دست با زبان موسیقی مطرح کنیم. اگر همه این مسائل را در کنار هم بگذاریم، شاهد ملغمه ای خواهیم بود. بیلبوردهای سطح شهر مشخص کننده این است که چه کسانی مشغول برگزاری کنسرت هستند و چه کسانی درخانه هایشان نشستند. متأسفانه اکنون در شرایطی هستیم که موسیقی خوب در جایگاه خوبی قرار ندارد. نکتهای که نوک پیکانش به حوزه مدیریت بازمی گردد و ممکن است طرح آن به مذاق دوستان خوش نیاید.
چند پیشنهاد مهم برای برگزاری کنسرتهای پاپ
سجاد عزیزی آرام نیز در این بخش از نشست رسانهای کنسرت «خاطره سازها» با اشاره به راهکارهای برون رفت از شرایط انتقاد آمیز برگزاری کنسرتهای پاپ توضیح داد: به اعتقاد من در ابتدای امر باید فضای امنیتی از فضای فرهنگی چند گام عقب تر قرار بگیرد و چنین شرایطی بیخ گوش هنرمند نباشد. من بر این باورم اگر مدیریت فضای فرهنگی کشور دست خودِ مسئولان فرهنگی باشد تردید ندارم شرایط بهتری در این حوزه حاکم میعزیزی آرام: اصلی ترین موضوعی که میبایست در برگزاری کنسرتها به آن توجه داشت،
موضوع مهم «درجه بندی کیفی کنسرت ها» در همه بخش هاست. تا زمانی که موسیقی ما از درجه بندی کیفی برخوردار نباشد، همچنان پول و رابطه حرف اول و آخررا میزند شود. در واقع هرچه قدر این دافعه کمتر باشد، هنرمندان هم آرام تر به فعالیت هنری خود مشغول میشوند. دومین نکته ورود خط کشی شده، منطقی و براساس عدالت فعالان موسیقی کشور با نظارت دفتر موسیقی به عرصه تولید و عرصه آثار موسیقایی است. اینکه حساب و کتاب آدمها و شرکتهای موسیقی در دفتر موسیقی با یکدیگر فرقی نداشته باشد که فردی بگوید حق من بیشتر از فلانی است. زیرا همه در این عرصه مشغول کار هستیم. پس نباید حق من سلب شده و به فرد دیگری که مراوده بیشتری دارد، داده شود.
این شاعر و ترانه سرا تاکید کرد: سومین و اصلی ترین موضوعی که میبایست در برگزاری کنسرتها به آن توجه داشت، موضوع مهم «درجه بندی کیفی کنسرت ها» در همه بخش هاست. تا زمانی که موسیقی ما از درجه بندی کیفی برخوردار نباشد، همچنان پول و رابطه حرف اول و آخر را میزند. البته معضل دیگری که اکنون در حوزه کنسرتها وجود دارد و آن هم تصمیم گیری برخی از سالن برای کنسرت گذارهاست. در این چارچوب تا زمانی که شما به سالن برگزاری کنسرت مراجعه نکنی و مجوز کتبی سالن را را برای برگزاری برنامه دریافت نکنی، دفتر موسیقی به شما اجازه برگزاری کنسرت نمیدهد.
عزیزی آرام ادامه داد: این ایراد مهمی است که ما به دفتر موسیقی داریم. در حالیکه بنده پیشنهاد میکنم دفتر موسیقی اول کارهای ما را انجام بدهد و بعد امضای آخر را منوط به اجازه سالن دار کند. زیرا فرآیند فعلی صدور مجوز کنسرتها به شکلی است که من فرصت چندانی برای تبلیغات کنسرت نخواهم داشت و ناگزیرم در دو سه روز باقی مانده به اجرا گیشه و تبلیغات را باز کنم، ضررکنم و بعد کنار بکشم.
وی با اشاره به فرآیند فعلی واگذاری و نوبت دهی سالنهای برگزاری کنسرت توضیح داد: چندی پیش با مدیریت یکی از سالنهای بزرگ برگزاری کنسرت تماس گرفتم تا برنامه ریزی هایی را برای اجرا داشته باشم. آنها اعلام کردند قرار است درباره این موضوع جلسهای با تهیه کنندگان و شرکتهای برگزاری کنسرت برگزار شود که به شما برای حضورتان تماس میگیریم. البته کسی به ما زنگ نزد اما عدهای از دوستان شرکتهای معروف به این جلسه رفتند و برنامهها را تقسیم کردند.
مهدی مقدم هم در بخش پایانی این نشست گفت: تا زمانی که فساد مالی و تهاترهای عجیب و غریب در موسیقی وجود داشته باشد، تا زمانی که قبل از بازشدن سایتها، بلیتها فروخته شده اعلام شود ما شاهد تکرار داستانی پرغصه در فرآیند فعلی برگزاری کنسرتها هستیم و هیچ چیزی هم عوض نمیشود. کسانی هم که از این روند راضی هستند، اجازه ورود به کسی را نمیدهند. شرایطی که باعث میشود شما به دلیل حضور در خارج از محدوده مورد نظر، ضرر و زیانهای زیادی متحمل و در نهایت از گردونه خارج شوید. اگر ما در این شکل باشیم دردهای ما هم التیام پیدا نمیکند چون برای برخی از تهیه کنندگان بازیچه هستیم و کاری هم از دستمان برنمی آید.