به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، سخنان دیروز مولود چاووش اوغلو وزیر امور خارجه ترکیه در مورد سیاست خارجی و موقعیت این کشور در معادلات و موازنات منطقه ای و جهانی، بازتاب گسترده ای در رسانه ها پیدا کرد.
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در کانال تلگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)
مولود چاووش اوغلو در زادگاه خود آنتالیا و در جمع پرشور شاخه جوانان حزب عدالت و توسعه سخنرانی کرد. جوانان آن قدر پرشور بودند و شعار سر می دادند که ده ها بار سخنان وزیر را قطع کرده و به ابراز هیجان و سردادن شعار دسته جمعی پرداختند.
شاید به خاطر همین فضای هیجانی و حماسی بود که مولود چاووش اوغلو گفت:«ترکیه، حالا کشور قدرتمندی است که در بازی های دیگران نقش نمی گیرد. ترکیه، کشور قدرتمندی است که خودش بازی سازی می کند. حتی از این نیز فراتر رفته ایم و در صحنه هایی که علیه منافع کشورمان عمل کنند، بازی های دیگران را به هم می زنیم و خراب می کنیم.»
به عبارتی روشن، وزیر امور خارجه ترکیه اعلام کرده که ترکیه در بازی های طراحی شده دیگران جای نگرفته و در قد و قواره یک بازی ساز، عمل می کند. اما شواهد میدانی و موقعیت ترکیه در منطقه با حرف چاووش اوغلو منطبق نیست.
نگاهی تحلیلی به سخنان چاووش اوغلو نشان می دهد که این مفاهیم قبلاً نیز در حزب عدالت و توسعه از زبان مقامات این حزب بیان شده و بر آن تاکید شده است. اما حالا دستگاه دیپلماسی ترکیه در آستانه مواجه شدن با سیاست های دولت جدید آمریکا، یک بار دیگر بر این مساله تاکید می کند که تبدیل به یک قدرت بازی ساز شده است.
قدرت منطقه ای، قدرت جهانی
در دورانی که احمد داود اوغلو به تازگی از مالزی به ترکیه بازگشته و در مقام یک استاد دانشگاه، تحلیل گر و تئوریسن روابط بین الملل، در روزنامه ینی شفق قلم می زد، کمتر کسی می توانست تصور کند که او قرار است کل بازی سیاست خارجی ترکیه را از نو معماری کند. اما این اتفاق افتاد و اتاق فکر حزب عدالت و توسعه به این نتیجه رسید که اظهارات داود اوغلو در مورد اهمیت پس زمینه های تاریخی و تمدنی در سیاست خارجی، می تواند جان دوباره ای به سیاست خارجی ترکیه بدهد. بنابراین، ابتدا او را همچون یکی از مشاورین عبدالله گل برگزیدند و پس از مدتی کوتاه، داود اوغلو با پست «سفیرکبیر» به عنوان مشاور رجب طیب اردوغان به نهاد نخست وزیری راه پیدا کرد.
داوداوغلو در تحلیل ها و سخنرانی های خود، با تمسک جستن به مفاهیم تاریخی و حماسی و ضرورت توجه به میراث سیاسی و تمدنی اسلام، سلجوقی و عثمانی، رفته رفته مفاهیمی همچون «تبدیل شدن ترکیه به قدرت منطقه ای» و سپس «تبدیل شدن ترکیه به قدرت جهانی» را در رسانه ها و افکار عمومی و حتی در برخی محافل سیاسی و دانشگاهی جا انداخت.
بر اساس این باور و تصور، ترکیه با تکیه بر عوامل مهم و استراتژیکی همچون جغرافیای سیاسی دریا پایه، قرار گرفت در نقطه تلاقی دروازه های شرق و غرب، تکیه بر میراث دینی و فکری اسلامی، تکیه بر جایگاه تاریخی سلجوقی و عثمانی و ثبت خاطرات تاریخی نفوذ سیاسی و فکری در جغرافیای گسترده خاورمیانه، شرق مدیترانه، آفریقا، بالکان و سرزمین های عربی، می تواند یک قدرت جهانی شود.
این ایده های داود اوغلو در حالی پیگیری شدند که بعدها، اغلب کارشناسان سیاسی و تحلیل گران ترکیه، به این جمع بندی نهایی رسیدند که ایده و تفکر سیاست خارجی داود اوغلو در خصوص پرونده های مهم و حساسی همچون بهار عربی و تحولات آفریقا و نیز آینده سوریه، به شدت شکست خورده و هزینه های سنگینی را بر ترکیه تحمیل کرده است.
بنابراین سخنان مولود چاووش اوغلو را نیز باید در امتداد همان سخنان احمد داود اوغلو تحلیل کرد. داود اوغلو چند بار به شکلی اغراق آمیز، ترکیه را به عنوان کشوری وصف کرد که در مسیر تبدیل شدن به قدرت جهانی است، اما بعداً این رویه اصلاح شد و باز هم مفهوم قدرت منطقه ای از سوی او و همکارانش مورد استفاده قرار گرفت.
نگاهی به چند بازی و نقش ترکیه در 2 سال اخیر
الف) قدرت نمایی در سوریه: در سالیان 2018 و 2019 میلادی، شاهد اوج تحرکات ترکیه در سوریه بودیم. در تحلیل میزان اهمیت آن تحرکات باید گفت، نوع و ماهیت اهداف و قدرت نمایی های ترکیه، نشان داد که این کشور، در سوریه بیش از آن که به دنبال طراحی یک بازی منطقه ای و ارسال سیگنال به دنیای فرامرز باشد، پیام داخلی را در اولویت قرار داد. چرا که این تحرکات، پس از دو واقعه داخلی مهم نمایان شد:
1.کودتای نافرجام سال 2016 میلادی و شکست شاگردان فتح الله گولن در ساقط کردن رژیم سیاسی.
2.تغییر نظام سیاسی ترکیه از پارلمانی به ریاستی.
توجه به اهمیت این دو فاکتور مهم، نشان داد که رجب طیب اردوغان به عنوان رهبر حزب عدالت و توسعه و رئیس جمهور ترکیه، به شدت به دنبال بازسازی هیبت ارتشی بود که دقیقاً نیمی از ژنرال های آن به اتهام خیانت و کودتا علیه دولت مستقر و منتخب، زندانی شده و اعتبار آن زیر سوال رفته بود.
به همین خاطر، ترکیه برای حمله به نهادهای اقماری پ.ک.ک در شمال سوریه، شعار مهمی به نام «حفظ بقای ملی» را برجسته کرده و «بازی سازی» کرد. اما سوال اینجاست: آیا بازی حفظ شد؟ پاسخ این است که نتیجه گیری برای حفظ بازی، در حد نیم – نیم و نسبی بود. تهدیدات آشکار آمریکا و فراز و نشیب های دلاری، هزینه های سنگینی بر دستان ترکیه گذاشت و در نتیجه، ترکیه ناچار شد هم با آمریکا و هم با روسیه توافق کند.
ب) دکترین وطن آبی: سال 2020 میلادی برای ترکیه سال مهمی بود. چرا که در سال 2020 میلادی، ترکیه در حوزه شرق مدیترانه و همچنین در دریای سیاه، گام های تازه ای برداشت و صد البته، با چالش های جدیدی روبرو شد. ترکیه استراتژی توسعه قدرت و نفوذ در شرق مدیترانه را با نام دکترین وطن آبی مطرح کرده و معتقد است که در این حوزه نیز بازی سازی کرده است.
کشف منابع نه چندان غنی گاز در دریای سیاه، با بزرگ نمایی و اغراق همیشگی رسانه های تحت امر حزب عدالت و توسعه، مهم تر از آن چه بود بازتاب داده شد و تلاش برای دستیابی به منابع نفت و گاز شرق مدیترانه و قبرس نیز، تا اینجای کار، نتیجه کاملی نداده و اتفاقاً چالش های مهمی برای ترکیه ایجاد کرده که برخی از آنها عبارتند از: تلاش فرانسه برای اقناع کشورهای اتحادیه اروپا به منظور تحریم اقتصادی ترکیه، جبهه گیری قبرس و یونان در برابر ترکیه، همدستی مصر و رژیم صهیونیستی برای دعوت نکردن ترکیه به مجمع گاز شرق مدیترانه، نفوذ رژیم صهیونیستی اسرائیل در یونان از طریق خرید بخش مهمی از سهام صنایع نظامی این کشور اروپایی و همچنین هشدار مداوم اتحادیه اروپا به ترکیه در مورد قبرس.
ج) لیبی: اگر چه لیبی نیز در عمل بخشی از برای ترکیه در شرق مدیترانه است اما ارتباط تنگاتنگ آن با پرونده های آفریقا و به ویژه اثرگذاری لیبی بر تونس، مصر و اخوان المسلمین، اهمیت این پرونده را بیشتر می کند. ترکیه بازی را در لیبی خیلی سریع پیش برد و با امضای توافق نامه امنیتی دریایی با دولت وفاق ملی، شرایط جدیدی به وجود آورد. اما در نهایت، نه توانست خلیفه حفتر را از میان بردارد و نه در حفظ قدرت فائز السراج، توفیق به دست آورد. از دیگر سو، در این پرونده، بین ترکیه و روسیه، تضاد منافع به وجود آمد و در این بازی نیز، نهایتاً یک نتیجه نسبی و نیم – نیم به دست آورد.
د) قفقاز: یکی دیگر از تحولات مهم مرتبط با منافع ترکیه در سال 2020 میلادی،تحولات جنوب قفقاز و پیروزی جمهوری آذربایجان بر ارمنستان بود. این واقعه مهم، توانست فضای بیشتری برای تحرک منطقه ای در اختیار ترکیه بگذارد و با طرح ایده گذرگاه نخجوان، این امکان فراهم شد که ترکیه به «جهانِ ترک» متصل شود.
اگر چه حمایت سیاسی و نظامی ترکیه و به ویژه استفاده از پهپادهای مسلح، نقش بی بدیلی در تغییر نتیجه جنگ داشت، اما واقعیت این است که تغییرات جغرافیایی جدیدی که در آن منطقه به وجود آورد، نه حاصل بازی سازی ترکیه، بلکه بخشی از نتایج حضور ترکیه در بازی بزرگ روسیه در منطقه بود و در شرایط فعلی نیز، این خواست و اراده بازیگر قدرتمندی به نام روسیه است که با توجه به اهمیت سود معاملات بزرگ حوزه ترانزیت انرژی، ترکیه را نیز وارد بازی کرده است.
در یک جمعبندی کلی باید گفت، سخنان وزیر امور خارجه ترکیه در مورد این که این کشور به یک قدرت بازی سازی تبدیل شده، با برخی محدودیت ها و مشکلات کنونی آنکارا، منطبق نیست.
به عنوان مثال، اقتصاد ترکیه در شرایطی است که با توجه به بدهی های سنگین، وابستگی به خارج و شوک های ارزی، نه تنها یارای آن را ندارد که بازی سازی کرده و بازی خود را حفظ کند، بلکه در مواقع خطر، ناچار می شود، بازی را جمع کند.
رویکرد محتاطانه ترکیه در قبال تهدیدات سیاسی و اقتصادی اتحادیه اروپا و آمریکا و نیز خارج نگه داشته شدن ترکیه از پروژه مشارکت در تولید جنگنده استراتژیک اف 35 و بی اعتنایی آمریکا به خواسته های ترکیه در دو حوزه حساس و مهم پرونده گولن و پرونده پ.ک.ک در سوریه، از دیگر واقعیت هایی است که نشان می دهد ترکیه می تواند در برخی بازی های بزرگ جهانی و منطقه ای، نقش ایفا کند اما خود به تنهایی و به شکل مستقل، نمی تواند هم طراح بازی باشد و هم نتایج بازی را به سوی نتیجه دلخواه خود، هدایت کند.
انتهای پیام/