به گزارش اقتصادنیوز، اگرچه پیشبینی جزئیات هنوز دشوار است، اما شواهد نشان می دهد اسرائیل در آینده نزدیک حمله زمینی به نوار غزه را کلید خواهد زد. طبیعتا در چنین شرایطی ارتش اسرائیل درگیر نبرد شهری در مقیاسی وسیع خواهد شد. نبردی که در جریانش اسرائیل می بایست به تاکتیک های پیچیده متوسل شده و حمایت های زمینی، هوایی و دریایی را به شکلی همزمان داشته باشد. سال 2015، ناتو جهت درک اهمیت درگیری های شهری، پروژه ای را کلید زد؛ پروژه ای که شامل چند دور بازی جنگی بود و 18 مرکز وابسته به سازمان آتلانتیک شمالی به همراه سازمان های فعال در حوزه های علم و فنآوری برای تعریف آن مشارکت داشتند. در این فرایند تحقیقاتی تاثیر فنآوری های نوظهور و مخرب بر عملیات شهری مورد بررسی قرار گرفت. یافتههای ناتو برای درک درگیریهایی احتمالی غزه شروع خوبی است.
حماس و اسرائیل هر دو دارای سامانه های دریایی هستند. نیروی دریایی اسرائیل مجهز به هواپیماهایی با سرعت بالا، قایق های موشکی انداز و قایق های گشتی و همچنین کشتی های جنگی و نیروهای ویژه دریایی است. حماس هم دارای کماندوهای نیروی دریایی است؛ گروهی که حمله ای دریایی را در ساحل زیکیم اسرائیل در جریان حمله 7 اکتبر رهبری کرد و پایگاهی نظامی در جنوب عسقلان را در اختیار گرفت. در این میان استقرار دو ناو هواپیمابر ایالات متحده در منطقه برای اسرائیل فرصت ساز شده، چرا که به واسطه آن می توانند موشک هایی را که سرزمین های اشغالی را هدف گرفتند را رهگیری کند. با این حال آنگونه که فارن افرز نوشته، گروه عملیات دریایی چین نیز در منطقه ای وسیعتر حضور دارد و هواپیماهای روسی با موشکهای دوربرد کینژال در حال استقرار بر فراز دریای سیاه هستند؛ درست در محدوده نیروهای دریایی فعال در غزه و ناوهای هواپیمابر ایالات متحده.گروهی از تحلیلگران مدعی اند، نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) به دلیل حضورشان در نبردهای شهری جنین در سال 2002و درگیری شان در جنوب لبنان و در طول جنگ با حزبالله در سال 2006، تجربه بسیاری دارند.
آنگونه که ناظران مدعی اند، هدف اصلی ارتش اسرائیل در غزه، جداسازی اعضای حماس از غیرنظامیان است. اما همین مولفه یکی از سختترین جنبههای نبرد شهری محسوب می شود. اواخر هفته گذشته، دانیل هاگاری، سخنگوی ارتش اسرائیل، مدعی شد که اسرائیل تلاش دارد تا غزه را به عنوان پایگاه حماس غیرقابل دفاع کند. این موضع نشان می دهد که تل آویو چندان برای جمعیت غیر نظامی اهمیت قائل نیست.با این حال، تلاشها جهت تشویق غیرنظامیان برای خروج از گذرگاههای رسمی یا کریدورهای بشردوستانه تعیینشده در صورتی موفق خواهد بود که تجربیات اخیر در ماراوی و موصل مورد توجه قرار بگیرد.سخنگویان ارتش اسرائیل مدعی شده اند که حماس مانع خروج غیرنظامیان می شود. اگر این ادعا را هم لحاظ نکنیم، در صورت حمله زمینی تمام عیار، ارتش اسرائیل نمی تواند تیمهای بشردوستانه و مردم غیرنظامی را برای تخلیه،غربالگری و در عین حال فیلتر کردن جنگندههای رقیب، شناسایی کند. اما چنین تلاشهایی صرفا زمینه ساز هرج و مرج و و اشتباهات محاسباتی می شود و جان بسیاری از غیرنظامیان را به خطر خواهد انداخت.
غزه، خان یونس و رفح (سه بخش پرجمعیت نوار غزه) مملو از کوچه هایی پر پیچ و خمی است که در جای جایشان ساختمان های بتنی و آجری چند طبقه غالبا بدساخت، ناهموار و مستعد فروریختن در اثر حملات توپخانه ای یا هوایی تعریف شده است. این وضعیت برای غیرنظامیان گرفتار شده و سربازان خطرناک است: آسیب به ساختارهای شهری میتواند توانایی سربازان برای مانور را محدود کند، خیابانها را با آوار مسدود و نیروهای پیشرو را به مناطق کشتار هدایت کند. در غزه، سیستمهای تونلی، شبکهای از گذرگاههای زیرزمینی کار را برای اسرائیل دشوار کرده است؛ توانل هایی که بیش از 300 مایل امتداد دارد. جنگ زیرزمینی، از جمله در تونلهایی که نزدیک به ساحل هستند و به صورت دورهای در معرض سیل قرار میگیرند، یکی از چالشبرانگیزترین جنبههای نبرد خواهد بود.
حماس از منظر فن آوری توانمند است و از نظر اجتماعی در حال جنگ. جنگندههای این گروه در تیمهای کوچک شبکهای عمل میکنند و مجهز به سیستمهای تسلیحاتی کشندهای اند که پیشتر در اختیار نیروهای مسلح دولت ملت ها بود. تاکتیکهای حماس شامل دفاع شبکهای است؛ یعنی نگه داشتن نقاط مستحکم برای به تاخیر انداختن و مختل کردن پیشرویهای ارتش اسرائیل در حالی که نیروهای متحرک ذخیره آماده حمله متقابل یا نفوذ به مناطق پاکسازی شده هستند. آنها به طور گسترده از سلاح های نظامی و همچنین تله های انفجاری و بمب های دست ساز استفاده خواهند کرد. حماس همچنین توانایی اش را برای مبارزه با جنگ اطلاعاتی پیچیده جهت به دست آوردن حمایت بین المللی نشان داده است.
درک دشواری تاکتیکی جنگ شهری فضایی را شکل می دهد که اسرائیل می تواند از آن برای ارزیابی حمله زمینی تمام عیار در غزه استفاده کند. برنامه ریزان ارتش اسرائیل احتمالا نگران هستند که وقتی نیروهایشان درگیر نبرد زمینی در غزه شوند، دیگر بازیگران منطقه - حزب الله لبنان یا سایر اعضای محور مقاومت - به سرزمین های اشغالی حمله کنند و جنگی چند جبهه ای برپا گردد. این احتمال ممکن است اسرائیل را وادارد تا پیش از ورود به غزه، بازیکنان منطقه را هدف حمله ای پیشگیرانه قرار دهد، اما چنین حمله ای قماری پرمخاطره خواهد بود.
لشکرکشی زمینی به غزه نیز خطر استراتژیک دارد. در بحبوحه جنگ اطلاعاتی حماس و ایران، تخریب اموال، تلفات غیرنظامیان، و اخراج جمعیت - که احتمالاً در بهترین حالت به عنوان پاکسازی قومی ترسیم شده است - از یک نبرد شهری در غزه می تواند به قدرت اقناعکنندگی رسانههای حامی اسرائیل آسیب برساند. پیشرفت در زمین سربازان و تفنگداران دریایی ایالات متحده این را در اولین نبرد فلوجه در آوریل 2004 در عراق تجربه کردند، زمانی که یک خشم بینالمللی دولت بوش را مجبور کرد علیرغم پیشرفت چشمگیر نبرد را متوقف کند و به شورشیان فضای تنفسی داد تا قبل از دومین نبرد در نوامبر، لجستیک خود را تقویت کنند. می توان گفت، این بی بند و باری سیاسی به قیمت جان آمریکایی ها تمام شد. اما تأثیر راهبردی قدرت اقناعکنندگی از دست رفته میتواند بسیار شدید باشد - هم برای اسرائیل و هم برای متحدانش، از جمله ایالات متحده.