به گزارش اقتصادنیوز ، حمله 7 اکتبر حماس به اسرائیل درست در شرایطی رخ داد که عربستان و اسرائیل ظاهرا به توافقی مهم جهت عادی سازی روابط دیپلماتیک شان نزدیک شده بودند.از آن زمان تاکنون هزاران نفر در غزه و اسرائیل کشته شده و ترس از گسترش درگیری در سراسر منطقه موجب گشته تا آمریکا به شکل جنون آمیزی در جستجوی راه حلی دیپلماتیک باشد، اما در خفا.
حمله حماس تهدیدی جدی برای اصل «ریسک زدایی» به عنوان ستون کلیدی دستور کار سیاست های خارجی و داخلی ریاض است. به بیانی دیگر در شرایطی که محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، جهت اجرای «چشم انداز 2030»؛برنامه بلندپروازانه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خیز برداشته تا با توسعه پادشاهی این کشور را به مقصد گردشگری و سرمایه گذاری تبدیل کند، طبیعتا بازگشت بی ثباتی به منطقه آخرین چیزی است که ولیعهد بدان نیاز دارد.
در سال های اخیر تشدید خشونت ها در خاورمیانه هرگونه تغییر به سمت تنش زدایی در بسیاری از مناطق گسترده تر منطقه را درگیر چالش هایی جدی کرد.با این همه توافق میان امارات، بحرین و مراکش با اسرائیل جهت عادی سازی روابط دیپلماتیک مقدمه ای شد برای کاهش تنش.در چنین شرایطی توافق امضا شده در مارس 2023 میان تهران و ریاض، نه تنها زخم ها را التیام بخشد، بلکه امیدها جهت بازگشت صلح را افزایش داد.
پیشرفتهای دیپلماتیک فضا را برای افزایش همکاریهای منطقهای از طریق ارائه طرحهایی چون کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا که در نشست گروه بیست در هند از آن رونمایی شد، هموار کرد.تحلیلگران براین باور بودند که توسعه اقتصادی می تواند منطقه را یکپارچه کرده و مناقشه اسرائیل و فلسطین را کم رنگ جلوه دهد.در شرایط کنونی و همزمان با اوج گیری خشونت ها در سرزمین های اشغالی و نوار غزه احتمال این که موازنه ظریف حاکم بر منطقه حاشیه خلیج فارس به واسطه چند صدایی میان اعراب از میان رفته و هم صدایی میان واشنگتن و تل آویو تنش ها را افزایش دهد، بسیار است.
آنگونه که گلوب نیوز نوشته، قطر مدتهاست میزبان رهبران سیاسی حماس بوده و در عین حال روابط دوستانهاش با ایالات متحده را حفظ کرده است. حالا ممکن است دوحه جهت اخراج رهبران این گروه فلسطینی تحت فشار قابل توجه اسرائیل و ایالات متحده قرار بگیرد.امارات و بحرین، دو بازیگری که سال 2020 هم صدا با مراکش روابطش را با اسرائیل عادی کردند. در شرایط مبهمی قرار دارند چرا که توافقی که در آن بازه زمانی مورد اعتراض قرار گرفت امروز می تواند به سان انبار باروت عمل کند.در همین حال، دبی، بزرگترین شهر امارات، در حال آماده شدن برای میزبانی «کوپ28»، کنفرانس بین المللی تغییرات آب و هوایی است که از 30 نوامبر آغاز می شود. امارات نمی خواهد که این رویداد تحت الشعاع قرار گرفته یا در معرض خطر جنگ منطقه ای تازه قرار گیرد.
اما طناب هیچکدام از بازیگران باریک تر از طناب عربستان سعودی نیست. جنگ غزه تهدیدی جدی برای جاه طلبی های ولیعهد سعودی و برنامه اصلاحات اقتصادی است که پادشاهی به عنوان بخشی از چشم انداز 2030 آن را اجرا گذاشته است.تا پیش از این حمله، ریاض در صدد بود تا به واسطه نزدیکی اش به اسرائیل پایه های اقتصادش را تقویت کند.اما وقایع اخیر همه چیز را متوقف کرد. منابع سعودی 13 اکتبر به رسانه ها اطلاع دادند که مذاکرات در مورد عادی سازی متوقف شده - اما رها نشده است.چنین پیامهایی نشان از تلاشهای عربستان برای ایجاد تعادل میان منافع داخلی و خارجی است.
گروهی از ناظران می گویند، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد سعودیها تلاش دارند تا تلاشهای دیپلماتیک برای جلوگیری از تبدیل جنگ اسرائیل و حماس به یک آتشسوزی گستردهتر که ممکن است لبنان، ایران و دیگران را درگیر کند را رهبری نمایند.12 اکتبر، ولیعهد عربستان در مورد تحولات در حال وقوع در اسرائیل و غزه با ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران گفتوگو کرد. این گفتوگواولین رایزنی این دو چهره از زمان احیای روابط بین دو کشور در ماه مارس بود.سه روز بعد، نیز ولیعهد میزبانی آنتونی بلینکن، بود.
عربستان هراس دارد که درگیری طولانی مدت یا منطقه ای مانع از سرمایه گذاری خارجی در چشم انداز 2030 شود. چرا که سرمایه گذاری خارجی کلید موفقیت این پروژه تلقی می شود. در این میان هم صدایی سعودی ها با مقام های روس در اوپک پلاس جهت بالا نگاه داشتن بهای نفت، تلاشی است جهت تامین مالی پروژه های این بازیگر. چشم انداز 2030 به اندازه ای با وعده ولیعهد برای دگرگونی عربستان سعودی پیوند خورده که او نمی تواند از عهده شکست آن برآید - از این رو بن سلمان برای کاهش تنش منطقه ای بالاخص با ایران خیز جدی برداشته است.چرا که تداوم هرگونه تنشی بالاخص وقوع جنگ در خاورمیانه، اقتصاد مستقل و به دور از وابستگی به نفت و برنامه چشم انداز 2030 را به خطر خواهد انداخت.
به لحاظ تاکتیکی ریاض در ظاهر عادی سازی رابطه اش با تل آویو را کنار گذاشته، چرا که به خوبی می داند موضوع غزه، به مسئله ای داغ در افکار عمومی اعراب تبدیل شده و در چنین شرایطی توسل به این راهکار صرفا می تواند فرایند تنش زدایی را به خطر بیاندازد. به همین دلیل عربستان بیش از همه می خواهد زمان بخرد.