یکی از مهمترین اولویتهای هر نظام سیاسی- اجتماعی و فرهنگی، تلاش در راستای دستیابی به توسعه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است. این مساله در نظام جمهوری اسلامی ایران نیز از اهمیت بسیاری برخوردار میباشد به گونهای که در اسناد فرادستی و فرودستی کشورمان به این موضوع توجه ویژهای شده و برنامههای پنج ساله توسعه کشور، سند چشم انداز بیست ساله و نامگذاری دهه چهارم انقلاب به نام دهه عدالت و توسعه، نشان دهنده اهمیت این موضوع در میان سیاستگذاران نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است.
خبرگزاری میزان- امروزه برای پیشرفت علمی و آموزشی و رسیدن به حداقلهای توسعه یافتگی، پژوهش و تحقیق سنگ بنای اولیه به شمار میرود و به همین جهت است که همواره میتوان میان کم و کیف عملکرد پژوهشی در هر جامعه و میزان توسعه یافتگی آن جامعه رابطه مستقیمی برقرار کرد. به گونهای که میتوان ادعا کرد که بدون آن هیچ کشور قادر به شناسایی و حل مشکلات موجود و طرح استراتژی در جهت توسعه و پیشرفت نخواهد بود؛ و میتوان گفت ضعف پژوهشی و عقب ماندگی علمی مهمترین دغدغه و مانع اصلی توسعه جوامع در حال توسعه محسوب میگردد.
دراین میان، علوم انسانی به عنوان زیربنا، بستر و زمینه سازِ توسعه ملی و بومی از جایگاه بسیار مهمی برخوردار است زیرا که مسئلهیابی، کشف و تبیین مسائل و استنباط راهبرد و تعیین مسیر استراتژی کلان هر نظام سیاسی، یکی از مهمترین وظیفههای علوم انسانی است. درواقع، این علوم انسانی است که چارچوبهای کلی هر اجتماع را تنظیم و تدوین میکند و با توجه به اهداف ملی هر کشور، به تعیین جایگاه، نقش و کارکرد سایر علوم میپردازد. همچنین در چارچوب یک علوم انسانی جهتدار و معنیدار است که سایر علوم میتوانند کارکرد خود را داشته باشند. براین اساس، تلاش برای توسعه کیفی و ارتقای سطح علوم انسانی به منظور دستیابی به توسعه متوازن، بومی و هماهنگ در سایر علوم ضروری است، زیرا عملاً رشتههای علوم انسانی نقش اساسی در توسعه هر جامعهای دارند و نظریه پردازیها در بسیاری از زمینههای مهم جامعه در حوزه علوم انسانی صورت میگیرد.
اهمیت و نقش علوم انسانی در توسعه ملی
علوم انسانی به مثابه علومی راهبردی مهمترین نقش را در فرایند توسعه ملی هر کشور برعهده دارند زیرا این علوم انسانی است که با تعیین تعریف توسعه ملی، ابعاد توسعه و اهداف و مسیر آن، نقش اساسی را در ترسیم چارچوبهای توسعه هر کشور برعهده دارد. در واقع، علوم انسانی با تعیین خطوط کلی، زیربنای توسعه به حساب میآید. این مساله در کلیه کشورهای جهان و بویژه کشورهای توسعه یافته نیز مورد توجه قرار گرفته و رشتههای مختلف علوم انسانی با تئوریهایی که در این زمینه ایجاد کردهاند، منابع را مدیریت میکنند.
نگاه تحلیلی به تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی بیانگر این حقیقت است که همواره تولید اندیشههای پویا، پردازش نظریههای نوین و پر چالش توسط اندیشمندان هوشمند و صاحبان تفکر واگرا در حوزهی علوم انسانی بوده است. غالب خانوادهها فرزندان مستعد و سرآمد خود را برای درک هر چه بیشتر زبان و ادبیات فارسی مفاهیم فلسفی و علوم قرآنی هدایت مینمودند. اصولا آدم با سواد و متفکر و فرهیخته و دانشمند به کسی اطلاق میگردید که در عرصهی علوم انسانی بیان و کلام نگارش و تحریر و تبیین مفاهیم نظری و پردازش نظریههای نوین بیشترین ورود و تبحر را داشت. پیشتر به طبیب حکیم میگفتند که علاوه بر دانش و تخصص در حوزه علوم زیستی و پزشکی شاکله شخصیتی او با معرفت و حکمت اسلامی آراسته بود؛ و از همین رو دولتمردان و کارگزاران جامعه همواره تلاش مینمودند در اداره امور و توسعه کشور از معاضدت، مشاورت و راهنمایی موثر ایشان استفاده نمایند.
از سوی دیگر با توجه به اهمیت توسعه پایدار، همه جانبه و بومی، علوم انسانی نقش اساسیای را در توسعه سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نیز برعهده دارد. زیرا که توسعه اقتصادی بدون توسعه سیاسی یا اجتماعی ناکارامد بوده و بحرانها و چالشهای متعددی را برای جامعه بوجود میآورد. این مساله بویژه در کشورهای در حال توسعه که با مشکلات نوسازی مواجه هستند از اهمیت بیشتری برخوردار است. علاوه بر این با توجه به تلاش این کشورها در تولید علوم بومی متناسب با شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشورشان، نقش علوم انسانی به عنوان زیرساخت و بستر توسعه سایر علوم نیز مورد تاکید قرار میگیرد. زیرا که در واقع، سایر علوم به دلیل ماهیت ابزاری و فنی، تنها در چارچوب یک علوم انسانی بومی، جهتدار و معنیدار میتوانند کارکرد خود را داشته باشند. براین اساس، تلاش برای توسعه کیفی و ارتقای سطح علوم انسانی برای توسعه متوازن، بومی و هماهنگ در این کشورها، ضرورتی انکارناپذیر است.
براین اساس به نظر میرسد که برای دستیابی به توسعه بومی، همه جانبه و پایدار، توجه لازم به علوم انسانی در تعریف توسعه، اهداف آن و تدوین مسیر توسعه ضروری است. این مساله نیز نیازمند آسیبشناسی و نقد فرایند توسعه کشور، بازتعریف و بازنگری برنامهها و شیوههای توسعه و نقش علوم انسانی در این فرایند است. در این میان، مسلما این مساله به معنای نفی آنچه که صورت گرفته است نبوده و آسیب شناسی این فرایند به منظور قرار گرفتن توسعه ملی در بهترین مسیر موجود در دستیابی به سیاستهای کلان نظام جمهوری اسلامی میباشد.
ازسوی دیگر، شناخت وضعیت کنونی علوم انسانی در کشور، درک وضعیت مطلوب آن در فرایند توسعه با توجه به ظرفیتهای ملی و بومی این علوم، ضرورت شناخت آسیبها و چالشهای حوزه علوم انسانی در ایران و ارائه راهکارهای مناسب جهت برون رفت از آنها و بویژه کاربردی سازی این علوم، توجه دادن به سیاست گذاران، تصمیم گیران و قانون گذاران کشور به اهمیت نقش علوم انسانی در توسعه ملی نظام جمهوری اسلامی و حساس کردن طراحان و تهیه کنندگان پیش نویس برنامه پنجم توسعه و ارتقای سهم علوم انسانی در آن و بودجههای سالیانه نیز میتواند نقش مهمی در ارتقاء نقش و جایگاه علوم انسانی در مسیر توسعه ملی داشته باشد.
در سایه بی توجهی به علوم انسانی دانشمندان بسیاری در این عرصه رشد کرده اندمنصور غلامی، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری بر رشد علوم انسانی تاکید داشتن و همچنین تاکید درباره خوشههای علمی نیز اشاره کرد: هر چند در مدل جدید از گروهبندی علوم در محیطهای دانشگاهی و محیطهای آموزشی بهشکل شایسته و بایسته در حوزه علوم انسانی توجه و تدبیر قوی صورت نگرفته است. اما حضور، نمود و پیدایش شخصیتهای عالم و دانشمند در این حوزه چراغهای پرنور دانش را در زمینههای علوم انسانی همچنان درخشان و تابان نگه داشته است. در زمینههای مختلف علوم انسانی در بخشهای مختلف خوشههای علمی، گروههای علمی تشکیل شده و به دستگاههای مختلف از جمله دستگاههای دولتی مشاورهها و مطالعات و نتایج بررسیها را منتقل میکنیم؛ که دانشگاه علامه طباطبایی یکی از دانشگاههای فعال و تأثیرگذار بوده است. خوشههای اقتصاد کلان در دانشگاه تهران، خوشه سرمایه اجتماعی در دانشگاه اصفهان، خوشه پولی و بانکی و همچنین رسانه و ارتباطات در دانشگاه علامه طباطبائی، جزو مواردی است که میتوان از این گروههای علمی نام برد.
نگاه مقام معظم رهبری به علوم انسانی در جهت توسعه کشورحضرت آیت الله خامنهای علاوه بر اینکه بر تولید علم و نهضت نرم افزاری به شکل عام برای رسیدن به استقلال و اقتدار کشور در موارد متعدد تأکید میکنند نگاه ویژهای نیز به علوم انسانی دارند.
یکی از دغدغههای مقام معظم رهبری که در سخنرانیهای مختلف به ویژه در چند سال اخیر بر روی آن تأکید ورزیده اند مسئله «علوم انسانی» و مشکلات آن میباشد. ایشان بارها گلایه خود را در مورد وضعیت موجود این علوم ابراز داشته و تحول اساسی در محتوای درسی رشتههای مختلف این علوم را لازم شمرده اند. بدون آنکه به مناقشات مربوط به تعریف علوم انسانی وارد شویم. برای روشن شدن حوزه این علوم همین مقدار اشاره میشود که علومی مانند: جامعه شناسی، روانشناسی، روانشناسی اجتماعی، علوم سیاسی، اقتصاد، مردم شناسی، تاریخ، جغرافیا، علوم ادبی، فلسفه، هنرهای زیبا و.. ذیل عنوان علوم انسانی قرار میگیرند.
بیشتر بخوانید:
انتهای پیام/
منبع خبر "
خبرگزاری میزان" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد.
(ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.