ارنست همینگوی که در آن زمان در کوبا به سر میبرد با شنیدن خبر ورود نویسندگان شوروی به آمریکا، به آنها نامهای نوشت و از آنها دعوت کرد تا به کوبا بروند اما تغییری ناگهانی در برنامه هیات سبب شد آنها نتوانند دعوت دوستانه همینگوی را بپذیرند بهویژه سیمونوف که از این بابت سخت ناراحت شد زیرا او به شهادت سخنرانیها و نوشتههایش از مدتها پیش به همینگوی علاقه فراوانی داشت و رویای دیدار همینگوی را در سر میپروراند. در ادامه، نامه همینگوی به این نویسنده را با ترجمه سیمیندخت چهرهگشا میخوانید.
تام شولین، که شما با او در نیویورک ملاقات کردید از راه دور با من تماس گرفت و گفت که شاید برای شما مقدور باشد سفری به اینجا بکنید. من از او خواستم تا از شما دعوت کند که به اینجا بیایید و چند روزی در مزرعه پیش من بمانید. شولین گفت که از شما دعوت میکند. من اما باز این را نوشتم تا اگر امکان آمدنتان هست، زودتر بیایید. من اکنون مشغول نوشتن رمانی هستم که آن را تا نیمه به انجام رساندهام اما خوشحال خواهم شد اگر چند روزی دست از کار بکشیم و با هم برای ماهیگیری به گلفاستریم برویم. گمان میکنم از این کار لذت ببرید و بتوانیم ماهیهای بزرگی به چنگ بیاوریم. به ارنبورگ هم نامه نوشتهام تا زودتر به اینجا بیاید و امیدوارم هر دوی شما بتوانید این کار را بکنید. خواهش میکنم اگر اشکالی ندارد حتما به اینجا بیایید چون از دیدار شما جدا بسیار خوشحال میشوم و فکر میکنم تعطیلات خوبی داشته باشیم. حالا در گلفاستریم ارهماهی فراوانی هست و نیز جریان شدید و تیره آب که همیشه نشانه فصل ماهیگیری است و باری... تا یک ماه دیگر هم ادامه خواهد داشت. حتی اگر هیچ ماهیای هم نصیب ما نشود باز هم ایام خوشی خواهیم داشت و به گمانم از بازدید هاوانا خرسند خواهید شد.
دوستدار همیشگیتان
ارنست همینگوی