همشهری آنلاین- علیالله سلیمی: آتش کارزارهای رسانهای صهیونیسم جهانی این روزها کمتر از حجم بمبارانهای بیوقفه مناطق مسکونی غزه و مراکز خدماتی و امدادی این باریکه پرتراکم و جنگزده نیست و هر لحظه که میگذرد، امپراتوری رسانهای صهیونیسم جهانی با بهرهگیری از انواع وسایل ارتباط جمعی به حجم اتهامزنیها و دروغپراکنیهای خود علیه محور مقاومت در غزه میافزاید و به زعم خود در تلاش است زمینههای لازم برای اقدامات بعدی خود جهت ترساندن و کوچاندن ساکنان غزه را فراهم کند، غافل از اینکه، ساکنان غزه هرگز نمیخواهند تجربه تلخ روز نکبت در سال ۱۹۴۸ را تکرار کنند و میخواهند به هر قیمتی هست در سرزمینهای آبا و اجدادی خود بمانند و خاری در چشم رژیم صهیونیستی شوند که همواره آرزوی اخراج فلسطینیان از همه نقاط این سرزمین مقدس به ویژه باریکه غزه را در سر میپروراند. رسانههای صهیونیسم جهانی که فقط به محدوده سرزمینهای اشغالی محدود نمیشود و در غرب و بخشهایی از اروپا هم پایگاههای رسانهای و خبری پرطمطراق خود را دارند، برای رسیدن به مقاصد شوم خود در موضوع تخلیه غزه از ساکنانش، به انواع ترفندها و حیلههای تبلیغاتی متوسل میشوند که یکی از آنها، وارونه جلوه دادن واقعیتهای میدانی جنگ در غزه و کل سرزمینهای اشغالی است. رسانههای صهیونیسم جهانی برای این منظور در روزهای اخیر به معادلسازی برخی واژهها، اشخاص، اماکن و رویدادها روی آورده و با بهرهگیری از آن بخش از حافظهجمعی افراد در گوشه و کنار جهان که با میل و اراده صهیونیسم جهانی در سالهای اخیر و حتی دهههای قبل شکل گرفته، به موضوعات و مسایل اخیر نوار غزه و سرزمینهای اشغالی سمت و سوی تازهای میدهند و میخواهند تصویر نهایی و تکمیلی از برخی نامها، واژهها و اصطلاحات سیاسی مانند تروریسم، داعش، نازیسم و وقایعی مانند ۱۱ سپتامبر و هولوکاست یک بار دیگر با مصالح جدید و مورد نظر صهیونیسم جهانی بازسازی و بازآفرینی شود تا استقامت موجود در میان فرماندهان و رزمندگان محور مقاومت بشکند و حامیان جبهه مقاومت در منطقه هم پا پس بکشند و قدرت عمل نهایی به رژیم صهیونیستی واگذار شود که به میل و دلخواه خود نقشه جدید خاورمیانه به ویژه در همه بخشها و اراضی سرزمینهای اشغالی را ترسیم و اجرایی کند. تیم رسانهای صهیونیستها برای اجرای این نقشه شوم، مسئولیتهای مهم و سنگینی را پذیرفته که دو حالت؛ خطشکنی و پشتیبانی دارد. به این صورت که عوامل جهانی این تیم رسانهای، قبل از هر گونه اقدام نظامی رژیم صهیونیستی، در بخش خطشکنی رسانهای، بمباران تبلیغاتی گستردهای در زمین مواضع محور مقاومت و دولتهای حامی و حتی بیطرف را شروع میکنند تا از نظر ذهنی طرف مقابل را خالی و به اصطلاح، خلع سلاح کنند. نمونه آشکار در این خصوص، به مواضع رسانههای وابسته به صهیونیسم جهانی بعد از عملیات طوفانالاقصی برمیگردد که کوشیدند با همه توان خود، واقعه حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ را در ذهن جهانیان تداعی کنند. همین معادلسازی مکارانه و مغرضانه، ذهنیت افراد برای اقدام احتمالی و تلافیجویانه از سوی رژیم صهیونیستی را تقریبا آماده میکرد. بنابر این، اگر رژیم صهیونیستی به هر شکلی به نوار غزه حمله میکرد، حتی به وحشیانهترین شکل ممکن، که این طوری هم شد، از منظر رسانههای صهیونیسم جهانی، عادیتری حالت جنگ در یک منطقه جنگی محسوب میشد و اصلا نیازی به واکنش جهانی نبود، چون روند حوادث در مسیر طبیعی خود پیش میرفت. مسئولیت بعدی تیم رسانهای صهیونیسم جهانی، پشتیانی بعد از اقدام نظامی صهیونیستهاست که در این زمینه هم آنها، نقشهای خود بارها تمرین کرده و بهاصطلاح نقشآفرینان ماهری هستند. نمونهاش هم، بعد از بمباران بیمارستان الاهلی غزه از سوی رژیم صهیونیستی خود را نشان داد که تیم رسانهای این رژیم با فرافکنی و بازی فرار رو به جلو، کوشیدند باز هم واقعیتها را وارونه جلوه دهند و بمباران تبلیغاتی با مصالح دروغ و تهمت را برای به انحراف کشاندن اذهان عمومی شروع کردند و این جنگ بیامان رسانهای همچنان ادامه دارد.