مهدی منتظرقائم ـ عضو هیأت علمی گروه ارتباطات دانشگاه تهران ـ در نشست نقد و بررسی کتاب «مخاطب شناسی» خود که روز گذشته برگزار شد، موضوعاتی را درباره وضعیت رسانهها و مشکلات انتشار کتابهایی با موضوع ارتباطات بیان کرد که در زیر به اختصار آمده است:
ـ چرا کتابهای خوب ترجمه نمیشوند و از سوی دیگر برخی کتابها چندباره ترجمه میشوند؟
ـ چرا انجمنی برای حمایت از ترجمه راهاندازی نمیشود؟
ـ چرا واژهگزینیهای مطلوب در ارتباطات نداریم؟
ـ ۱۵ سال برای تألیف کتابی زمان گذاشتم و در نهایت انتشارات برای آن ۳ میلیون تومان حق الزحمه در نظر گرفته که پس از یک سال هنوز به من پرداخت نشده است.
ـ از کتاب «مخاطب شناسی» که بنده ترجمه کردم، دو کتاب بهتری را دیدم که در سالهای ۱۳۹۱ و ۱۳۹۴ تألیف شده و فهرست مفصلی هم دارند، لکن در فضای اجتماعی خبری از آنها نیست؛ باید آنها دعوت شوند و ازشان پرسش شود که چرا آن کتاب را تألیف کردند.
ـ ما باید بنیاد ملی حمایت از تألیف داشته باشیم.
ـ شورای عالی انقلاب فرهنگی و انتشارات صمت دقیقاً دارند چه کاری میکنند که حمایت از تألیف صورت نمیگیرد؟
ـ چرا بودجه را به تحقیقات تکراری یا بیفایده اختصاص میدهیم ولی برای تألیف که میرسد برای آن هزینه را به صورت صفحهای و کلمهای حساب میکنیم.
ـ باید بپذیریم که امروزه، ما اساتید دانشگاه به خاطر دغدغههایمان فرصت تألیف نداریم و دانشجویان ارشد و دکتری بار تألیف را بر دوش میکشند و در کنار اسم خود، نام استادی را نیز میگذارند.
ـ علم را به صورت واقعی بپذیریم ... علم شاید با کراوات بیاید، از ظاهر نباید هراس داشته باشیم؛ شاید حتی باید علم را از جوانی که دانش متفاوتی دارد بهرهمند شد.
ـ مطبوعات ما امروزه از افراد با تجربه گرفته شده و از سوی دیگر مرجعیت نیز ندارد.
ـ من روی نظام جشنوارهها کار کردم، وضعیت کنونی آن فاجعه است.
ـ حجم کنونی کتابهایی که در حال مشاهده آن هستیم، به جز آمار برای مدیران و بعضاً ویترین برای برخی کتابخانهها، حاصل دیگری ندارد.
ـ کتاب «مخاطب شناسی» بنده را باید ۱۴۰ هزار تومان خریداری کنند ... آیا استادی جرأت معرفی کتاب با این مبلغ را دارد؟ سالی یک بار هم که بُن کتاب توزیع میشود، به دست دانشجوی واقعی نمیرسد.
ـ ما برای انجام پروژه، دستیار انتخاب میکنیم، او عاشق میشود، حمایتش میکنیم، وام میخواهد، کمکش میکنیم، انتهایش هم میگوید میخواهد درسش را ادامه دهد و میرود خارج و باز نمیگردد.
ـ آقای مک کوئیل که مدام کتاب نظریهاش را با ویراست جدید منتشر میکند، سه کارمند داشت و کلی دانشجو به او کمک میکردند؛ من دست تنها نمیتوانم کار بزرگ انجام دهم، باید برای ما دستیارانی در نظر گرفته شود تا کار سهلتر و جامعتر انجام شود.
ـ هماکنون دفتر مطالعات بودجه ندارد، کتاب من را ۳۰۰ نسخه چاپ کردهاند که آنهم ۱۴۰ هزار تومان قیمت دارد.
انتهای پیام