ماجرای جوان کارآفرین؛ از جواد گارسون تا آقا جواد

خبرگزاری فارس چهارشنبه 10 آبان 1402 - 14:13

خبرگزاری فارس مازندران ـ زهرا طاهری پرکوهی| رقابت در کار مهم‌ترین اصل موفقیت کارآفرینان است؛ به‌طوری‌که به هر کاری دست می‌زنند تا شغل‌شان علاوه بر خاص بودن مردم را به سمت خود جلب کنند اما در این گزارش به سراغ کارآفرینی رفتیم که روزهایش علاوه بر رسیدگی به امور کاری خود، به رستوران‌های سطح شهر فریدونکنار سر می‌زند و به آنان روش‌های درست پخت، انتخاب موادغذایی و سایر موارد را می‌آموزد تا آنها هم از دور رقابت‌ها کنار نروند.

مهربانی از همه نوعش شنیده بودیم به‌جز مهربانی کاری؛ به راستی کم پیش می‌آید در هیاهوی زندگی امروز فردی بیاید رازهای موفقیتش را با همکاران در میان بگذارد تا آنها هم روزی بخورند و در این بازار متضرر نشوند و اعتقادش هم بر این است آن بالایی باید روزی دهد ما چه کاره هستیم...

در کنارش از مستمندان و نیازمندان هم غافل نیست نه تنها خودش سرپرستی ۳۵ یتیم را عهده‌دار است بلکه نیروهایش هم این مسیر را ادامه داده و هر کدام دست‌کم یک یتیم را تحت سرپرستی دارند.

 

آقای گرجی در زندگی خود فراز و نشیب‌های زیادی را تجربه کرد ولی مشکلات و ناملایمات سبب نشد دست از تلاش بردارد، موضوع جالب هم در زندگی این کارآفرین سرپرستی ۳۵ یتیم است و اینکه این کار خوب را بین نیروهای خود هم نشر داد؛ به‌طوری‌که همکارانش هم بلافاصله با دریافت حقوق قبل از هر کاری ماهیانه ایتام را واریز می‌کنند.

*مهربانی به سبک آقا جواد

تعریفش را زیاد شنیده بودم ولی وقتی از نزدیک با این خیر کارآفرین ملاقات کردم، این مهربانی بود که در عمق نگاهش می‌بارید؛ جوان بود اما خبری از خامی نبود، به قولی دنیادیده بود.

به سراغ کارآفرینی رفتیم کارآفرینی که همان قدر مهربانی از عمق نگاهش سراریز می‌شد در نگاهش غمی پنهان شده بود که سعی داشت از عمق نگاهش قائم کند، از آن جنس غم‌هایی که نه فراموش می‌شود و نه می‌توان از ته دل خندید.

هنوز غم نبودِ پدر و مادرش تازه بود؛ گویی هم‌اکنون یتیم شده، سر حرف را باز کرد و پرده از غم کودکی‌اش برداشت.

* از یتیمی تا کارآفرینی

جواد گرجی مهربانی اهل فریدونکنار مازندران است باوجود اینکه سرش شلوغ است روی خوش نشان می‌دهد که جز این هم انتظار نمی‌رفت، از دوران کودکی‌اش شروع می‌کند که در سن ۹ سالگی یتیم شد ولی با تلاش و اراده بالا نه تنها برای خود بلکه برای ۴۰ نفر دیگر هم شغل ایجاد کرد.

این خیرکارآفرین می‌گوید: در سن ۹ سالگی پدرم را از دست دادم و یتیم شدم با وجود همه مشکلات، ادامه تحصیل دادم و روزهای تعطیل و سه ماه تابستان کار می‌کردم، از دست فروشی گرفته تا کارگری‌‌‌....

*جرقه ناگهانی در زندگی آقا جواد

مقطع دبیرستان را تمام کردم و وارد دانشگاه شدم و همزمان با دانشگاه ناگهان به آشپزی علاقه پیدا کردم این جرقه ناگهانی بود یا لطف خدا نمی‌دانم ولی هرچه بود با علاقه زیاد در رستوران‌های شهر کار یاد گرفتم، یکی دو سال با همین شرایط گذشت، علاقه به کار هیچ‌گاه موجب نشد از تحصیل و در کنارش کار کردن خسته شوم.

حالا هر روز که می‌گذشت بخش تازه‌ای از ذوق و شوق درونی‌اش خودنمایی می‌کرد، اتفاق‌هایی که به خود می‌گفت انتخاب درستی انجام داده و این موضوع باعث شد وارد مسیر کارآفرینی شود و آشپزخانه و رستوران کوچکی دست و پا کند.

*راه‌اندازی آشپزخانه و رستوران با ۶ میلیون تومان پول و وام

وی یادآور می‌شود: ۱۰سال پیش، سال ۹۲ بود، نگرانی‌ها و از یک طرف ذوق و شوق آن روزها را فراموش نمی‌کنم، طی این مدتی که با کار کردن یک میلیون تومان سرمایه جمع و جور کردم و به قسمت اشتغال کمیته امداد امام خمینی مراجعه و درخواست وام دادم که ۵ میلیون تومان هم تسهیلات دریافت کردم.

 

با سرمایه‌ای که داشتم رفتم وسایل مثل دیگ، قابلمه و سایر را اجاره کردم و با ۵ میلیون تومان تسهیلات هم مواد خام و اولیه تهیه کردم که استارت اولیه شروع کارم از آنجا بود.

این خیر کارآفرین می‌گوید: شاید برخی روزها مشتری نداشتم ولی نترسیدم و با تمام امید به کارم ادامه دادم مدتی نگذشت نامم سر زبان‌ها افتاد، آرام آرام برای خودم خانه‌ای خریدم و مراسم ازدواج خواهرم را هم ترتیب دادم.

*اشتغال‌زایی برای ۴۰ نفر

اوایل با یک کارگر در سال ۹۲ کارم را شروع کردم و اکنون صاحب رستوران بزرگی در شهر با ۴۰ نیروی کار هستم.

گرجی خاطرنشان می‌کند: روزی که با دست خالی اما دلی پرامید وارد این مسیر شدم با خودم عهد بستم ۱۰ درصد از درآمدم را به افرادی که نیاز دارند، ببخشم و اکنون هم سرپرستی ۳۵ یتیم کمیته امداد امام خمینی را برعهده دارم.

* هنوز اول راه هستم/ راه‌اندازی رستوران‌های زنجیره‌ای

همیشه در زندگی یاد گرفتم که بزرگی در بخشش است و این کارآفرین خیر هم وارد مسیری شد که پر از خیر و برکت است سوالم را می‌پرسم آیا به آرزوهای خود رسیدید؟ در پاسخم می‌گوید: آرزو با هدف تفاوت دارد، من اهداف بزرگ‌تری دارم و هم‌اکنون اول راه هستم و به دنبال این هستم رستوران‌های بزرگ‌تر و زنجیره‌ای راه بیندازم.

*کرایه نداشتم

گرجی می‌گوید: روز اولی که کارم را شروع کردم حتی کرایه تاکسی نداشتم و از محل زندگی تا کارم ۵ کیلومتر پیاده می‌آمدم تا به محل کارم برسم اما اینها نه مرا خسته می کردو نه ناامید....

* از جواد گارسون تا آقا جواد

البته از این موضوع هم نگذرم اوایل شروع کارم بود که آن روزها نگاه‌هایی مرا به سخره می‌گرفتند فراموش نمی‌کنم؛ چون درسم خیلی خوب بود می‌گفتند درست را بخوان و برخی مرا به اسم‌های مستعار جواد گارسون صدا می‌کردند ولی الان برایشان آقا جواد شدم و حتی بزرگ‌ترین شرکت خصوصی با من قرارداد بستند.

*اعتبار در بازار با امانت‌داری

به گفته آقای گرجی، اعتقاد داشتم باید در دیگران اعتماد ایجاد کنم و این مهم اولین کارم بود و اینگونه بود اگر وسیله‌های از شرکت‌ها می‌گرفتم سر موقع پَس می‌دادم و همین باعث اعتبارم شد.

 

  ۳۵ یتیم کمیته امداد امام خمینی را تحت پوشش دارم و این موضوع را بین نیروهایم هم جا انداختم که هزینه یک یتیم را تقبل کنند و آنها هم بعد از حقوق اولین کارشان این است خرجی ایتام را پرداخت کنند.

* به کارگری اکتفا نکنید

وی اضافه می‌کند: با پرسنل آشپزخانه همیشه صحبت می‌کنم که به همین حقوق و بیمه‌ای که دارید؛ اکتفا نکنید، کار گری نکنید و اهداف بزرگ‌تر داشته باشید ولی گویی دلخوش به همین حقوق و بیمه هستند.

روز اولی که کارم را شروع کردم هم فقیر و هم یتیم بودم اما جرقه‌ای در زندگیم ایجاد شد که نباید فقیر بمانم این بود در جمعی نشسته بودم و وقتی وارد شدم فردی گفت «آقا جواد  عضو کوچیک ماست من هم گفتم افتخار ما این است کوچک جمع بزرگان باشم» این حرف در ذهنم ماند و الان جواد گرجی بیش از ۳۰ آشپزخانه سطح شهر سر می‌زند به آنان آموزش می‌دهم که با چه مواد و چه طریقی غذا درست کنند تا فروش بهتری داشته باشند.

* از آشپزی برای سیل‌زدگان تا خدمت‌رسانی در موکب

از ته دل، دلسوزی می‌کنم حتی اگر همکارانم مراسم داشته باشند، پرسنلم را برای کمک می‌فرستم، دو سه سال پیش در سیل لرستان،  اکیپ آشپزخانه ۲۰ روزی در این استان مستقر شده و غذا پخت می‌کردند البته بچه‌های آشپزخانه عضو فعال موکب خدام‌الحسین فریدونکنار هستم و روزی ۲هزار تا ۳هزار پرس غذا پخت می‌کنند.

گفت‌وگوی ما با آقای گرجی به پایان رسید؛ درحالی‌که با مهمان‌نوازی و سخاوت خودشان به سفره خودشان دعوت کردند و با همان لحنی که آغشته به مهربانی بود، زیر لب می‌گوید البته غذای ساروی‌ها را هم داریم از برنج گرفته تا ماهی...

پایان پیام/۸۶۰۳۴/م

منبع خبر "خبرگزاری فارس" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.