عدالت؛ از مهمترین واژهها در قاموس تمدن بشری، محسوب میگردد و رعایت آن از دیدگاه هـر انسانی از ضروریترین امور به شمار میآید. به طوریکه هیچ انسانی (هر چند خود، سـتمکار باشد) این موضوع را مورد انکار قرار نمیدهد. احساس عدالت یکی از شاخصهای اصلی رفاه اجتماعی در دنیای امروز است. احساس عدالت را در قالب رفاه از دو بعد در نظـر میگیرند از یک زاویـه آن را در قالب فردی، اجتماعی و سیاسی (عملکرد مسئولان و سازمانها) تقسمبندی میکنند و از بعد دیگر آن را به عدالت توزیعی و رویهای تقسیم میکنند. در حقیقت، عدالت از مفاهیمی است که عقل جمعی همه افراد بشر، آن را نیکـو میشمارد.
در منابع آمده است عدالت اجتماعی حفظ منافع گروههای مختلف اجتماعی به طور عام و گروههای هدف به صورت خاص به وسیله توزیع بهینه منابع و امکانات، درآمدها و هزینهها است. عدالت به مثابه مفهومی با سطح انتزاع بسیار بالا، از دیر باز ذهن بشر را به خود مشـغول داشـته اسـت تـا جایی که مباحثه درباره چیستی عدالت، به مثابـه یکی از محوریترین سوالات فلسفه سیاسی، همچنـان استمرار دارد. در ارتباط بـا مفهـوم عـدالت، مفاهیمی چـون برابـری، انصاف و مساوات نیـز مطرح میشـوند کـه گـاهی مترادف با آن و گاهی با مفهومی متفاوت با آن به کار گرفته شدهاند.
هم فلاسفه و هم دانشمندان اجتماعی، توجه زیادی بـه بحث عدالت داشتهاند. علاقه افراد به عدالت، از یـک نیاز طبیعی اساسی منتج میشود، افراد، نیازهای فـردی متفاوتی دارند که از طریق تعامل با دیگران به بهترین نحو، ارضا مـیشـود. ایــن نیازها طیفـی از نیازهای اقتصادی از قبیل پـول و امکانات مادی تـا نیازهای اجتماعی- احساسی نسـبتاً انتزاعی از قبیل توجـه و احترام شخصی را در بـر مـیگیـرد. عـدالت بـه افراد استانداردهایی ارائه میدهد تا قضاوت نماینـد کـه آیـا این نیازها در محیطهای اجتماعی کـه اغلـب پیچیـده هستند برآورده میگردد.
یکی از عناصر کلیـدی تشـکیل دهنـده مفهـوم عـدالت اجتماعی، عنصر برابری است که خود مفهوم قابل درک و ملموسی است، اما از نحوه ترکیب آن با دیگر عناصر میتوانیم به تعریـفهای مختلفی از مفهـوم عدالت اجتماعی دست پیدا کنیم. واقعیت این اسـت که دغدغـه خاطر همیشگی شهروندان هـر جامعهای، عـدالت اجتماعی است. بنابراین با توجه به اینکه، موضوع عدالت اجتمـاعی اهمیت و جایگاه والایی در بین آحاد افراد یک جامعه برخـوردار اسـت.
همچنین امروزه بحث از عدالت اجتماعی به عنوان لازمه تحقق توسعه پایدار بصورت یک مقوله در آمده است. بنابراین مهمترین رسالت برنامهریزانی که در جهت توسعه مناطق کار میکنند تلاش برای دستیابی به آرمانهای فرصت برابر برای همگان و از بین بردن تضاد در تأمین فرصتهای آموزشی، بهداشتی و خدماتی است. در راستای تحقق توسعه پایدار باید شرایطی فراهم شود تا امکان بستر سازی توسعه پایدار فراهم آید که در این بستر میتوان به توزیع بهینه کاربریها، امکانات و خدمات، برابری عدالت اجتماعی اشاره کرد. عدم توزیع بهینه کاربریها در زمینههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی موجب برهم خوردن نظم فضایی میگردد.
به طور کلی هدف تمامی جمعیتها و سرزمینها رسیدن به عدالت اجتماعی و توسعه پایدار است. برای رسیدن به این هدف اجزای مورد نیاز باید تأمین شوند. عدالت اجتماعی از طریق تأمین فرصتهای برابـر برای افراد جامعه، توجه به تفاوت استعداد و تواناییهای محوری و در عین حال توجه به عدالت توزیعی، قابل تحقق است. در ضمن عدالت اجتماعی به معنای تساوی و برابری کامل افراد از نظر شایستگیها و استعدادها نیست. بنابراین بایستی نـابرابری در توزیـع درآمد براسـاس تفـاوت در اسـتعدادها، سـطح تلاش افراد را پذیرفت. بدین ترتیب برابر دانستن افراد در مقابل قانون، ایجاد فرصتهایی برابر برای همه در قالب توزیع امکانات و منابع به صورت یکسان میتواند زمینه مناسبی را برای تحقق عدالت در جامعه فراهم سازد.
منابع:
*نکویی، ش و دیگران. (۱۳۹۸). «بررسی عدالت اجتماعی و عوامل اقتصادی و اجتماعی موثر بر توسعه پایدار شهرستان تربت جام». مجله مطالعات توسعه اجتماعی ایران. شماره۳. صص: ۳۵-۲۴.
*هزار جریبی، ج. (۱۳۹۰). «بررسی احساس عدالت اجتماعی و عوامل موثر بر آن. جامعه شناسی کاربردی. شماره ۴۳. صص: ۶۲-۴۱.
*مطیعی لنگرودی، س. ح. (۱۳۸۰). راهبردهایی در ارتباط با تحقق عدالت اجتماعی و توسعه پایدار. مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران. شماره ۱۵۷. صص:۲۷۹-۲۹۲.
انتهای پیام