عصرایران نوشت: امیر قلعه نویی از وقتی سرمربی تیم ملی شده است، نتایج خوبی گرفته و از نظر فوتبالی میشود به او و کادر فنی تیم نمره قبولی داد. همین نتایج باعث شده است که تا سرمربی تیم ملی انتقادهایی که از او میشود و برنتابد و به صورت صریح بگوید که «هر نتیجهای بگیریم آدمهایی که قلمشان را به آنوریها فروختهاند یک چیزی میگویند؛ من میدانم از کجا تغذیه میشوند.»
او همچنین از گذشته حرف زد و گفت:« از سال ۲۰۰۶ هر چقدر میخواستید دادگاهی و حمله کردید، حالا به خاطر جام ملتهای آسیا به تیم ملی کمک کنید. راه موفقیت تعامل است. فرق آنوریها با ما این است که آنها دلسوز مملکتشان هستند ولی ما حب و بغض داریم.»
این حرفها نشان میدهد که امیر قلعه نویی یک دایی جان ناپلئون درونی دارد و نمیتواند از آن فاصله بگیرد. به ویژه که این روزها انتقادها به تیم ملی خیلی هم جدی نیست و تقریبا همگان در حال حمایت از تیم و سرمربی آن هستند.
این حرفها باعث میشود که خدا را شکر کنیم که قلعه نویی، رئیس جمهور نیست و گرنه هر روز باید شاهد شکایت او از منتقدان را میشنیدم، کسانی که قلمشان را به آمریکا و انگلستان فروختهاند.
کاش سرمربی تیم ملی به جای اینکه دامن زدن به حاشیههایی که کمکی به تیم ملی نمیکند، انرژی خود را صرف امور فنی کند.
قلعه نویی همچنان از اتفاقاتی که بعد از جام ملتهای آسیا 2006 برایش افتاد و در سیل انتقادها غرق شد، دلخور است و دوست دارد حالا که دوباره به کرسی مهم فوتبال ایران تکیه زده است، آنها تیرهای پرتاب شده، سمت خود را جبران کند.
سرمربی سابق استقلال اگر میخواهد طعم موفقیت را بچشد، باید کینه را از قلب خود خارج کند. اینکه در سال 2023 بگویی «خدا آقای انتظامی را بیامرزد، حرف خوبی میزد و میگفت «شغل دوم برخی از مردم بخل و حسادت»؛ در فوتبال هم همینطور است. قلعهنویی یک روزی نخواهد بود ولی اتفاقات سال ۲۰۰۶ ظلم بود.» نشان میدهد همچنان در گذشته زندگی میکنید و این یعنی با مردم نمیتوانند امید داشته باشند با مردی که در سال 2006 زندگی میکند در 2023 به موفقیت برسند.
شخصیت قلعه نویی و فعال بودن دایی جان ناپلئون درونش نشان میدهد که احتمالا در 10 سال آینده هم باید شاهد حرفهای او اینبار از 2023 میلادی باشیم.
کسانی که مسئولیت میگیرند باید بدانند اولین گام موفقیت در جایگاهی که هستند، شنیدن حرف منتقدان است است. آنها باید از آدمهای معمولی جامعه تحمل بیشتری داشته باشند نه اینکه هرگاه میکروفون را دیدند لب به گلایه بگشایند.
مصطفی داننده