به گزارش "ورزش سه"، هفته نهم رقابتهای لیگ برتر فوتبال ایران در حالی با تساوی سرخابیهای پایتخت در تهران و قزوین به پایان رسید که همه چیز تحت تاثیر اتفاقات رخ داده و صحبتهای رد و بدل شده در نشستهای خبری قبل و بعد از مسابقات استقلال و پرسپولیس قرار گرفت.
با گذشت یک روز کامل از درگیری لفظی غیرمنتظره سرمربیان استقلال و پرسپولیس، حالا دیگر واکاوی این مسئله که حق با کدام یک از این دو سرمربی بود و شروع این تنش کلامی از کدام سمت بود، توفیری در خدشهدار شدن پرده احترام بین دو تن از شاخصترین چهرههای فوتبال ایران ندارد.
یحیی گلمحمدی و جواد نکونام در مجموع بیش از 28 سال سابقه حضور در تیم ملی را در کارنامه دارند و نزدیک به 230 بازی ملی در سابقه دوران بازی آنها که بخش اعظمی از از آن با بستن بازوبند کاپیتانی روی بازوهایشان همراه بوده، بیش از هر چیز در ابتدا باعث میشود طیف وسیعی از ارکان جامعه فوتبال ایران خودشان را درگیر اختلاف پیش آمده نکنند و اصطلاحا وارد بازی بزرگان نشوند.
بدون تعارف، کم نبودند مدیران میانرده باشگاهی و بازیکنان و اعضای کادری که ابدا از لحاظ جایگاه قابل مقایسه با دو سرمربی طرف دعوا نبوده و نیستند، اما با ریختن هیزم به آتش این اختلاف زبانه کشیده، خواسته یا ناخواسته در زمینی بازی میکنند که برنده ندارد.
تجربه نشان داده در موارد مشابه و هنگام رقم خوردن درگیریهای لفظی مقطعی بین چهرههای بزرگ فوتبال ایران، در نهایت به صورت واقعی یا فرمالیته روزی این اختلافات به پایان میرسد و پر واضح است که با پایان زمستان، روسیاهی به ذغال میماند.
هرچند در این میان نمیشود از فقدان خویشتنداری و سهلگیری یحیی و جواد به عنوان سرمربیان دو قطب اصلی فوتبال پایتخت با بیشترین هوادار در فوتبال ایران به راحتی گذاشت اما بیتردید، ایفاگر نقش اصلی این درگیری، مشکلات اقتصادی لاینحل فوتبال ایران است.
جایی که اضافه شدن قانون یکشبه سقف بودجه باعث شده تیمها مسابقه «نداری» گذاشته و در تلاش واهی برای اول شدن در جدول «بدبختی»، ریز و درشت تیم و باشگاه وادار به مصاحبه شوند؛ ورطهای که بیرونآمدن از آن نیازمند یک تجدید نظر اساسی در نحوه اعطای حقوق واقعی فوتبال در نهادهای دولتی و حاکمیتی است.
اما با بازگشتی به جدل یحیی و نکو، احتمالا دو طرف دعوا هم قائل به این موضوع هستند که در سمت مقابلشان یکی از بزرگان فوتبال ایران قرار دارد و افتخارات و دستاوردهای هردو چهره در دوران بازی و مربیگری در اندازههای مختلف ستودنی و البته به یک اندازه غیرقابل چشمپوشی است.
شاید چالش بر سر رسیدن به «یک اسم» در جایگاههای مختلف فوتبالی به عنوان برترین فوتبالیست، مربی، لژیونر یا مدیر مختص فوتبال ایران نباشد و در دنیا هم ولع آزاردهندهای برای تمییز دادن یک نفر از بقیه وجود داشته باشد، اما غیرممکن است که متر و معیارها در فوتبال ایران در نهایت آغشته به سلیقه و اعمال نظر شخصی نشود.
از این رو شاید در نظر گرفتن لقب بهترین مربی ایرانی لیگ برای یحیی گلمحمدی از سوی رضا درویش و بهترین لژیونر تاریخ فوتبال ایران برای جواد نکونام از سوی علی خطیر با تحسین هواداران متعصب دو تیم همراه شود اما در نهایت این اعتباربخشیها در مقطع کنونی بیش از آنکه به مشاجره زشت (به معنای واقعی کلمه) بین دو سرمربی پایان دهد، آنها را به سمت قابل مقایسهنبودن با طرف مقابل سوق داده و ناخواسته دوری بیشتری بین دو همبازی قدیمی در تیم ملی ایجاد میکند.
در نهایت تجربه نشان داده فوتبال حلقه وصل ارکان مختلف جامعه در تکانههای مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران بوده و شاید که نه، قطعا یحیی گلمحمدی و جواد نکونام میتوانند با کمی از خودگذشتگی و در نظر گرفتن قدرت تاثیرگذاری خود در جامعه، به کدورت رخداده پایان دهند.