به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایسنا، وب سایت مستقل «الخنادق»، متخصص در امور و مسائل ژئواستراتژیک، نظامی و امنیتی در منطقه غرب آسیا در یادداشتی درباره حملات اخیر ارتش یمن به سرزمینهای اشغالی نوشت: در پی کشتارهای مستمر رژیم صهیونیستی علیه ملت فلسطین در نوار غزه با حمایت آشکار آمریکا، ارتش و کمیتههای مردمی یمن، نقش خود را در حمایت از مقاومت فلسطین در جریان نبرد «طوفان الاقصی» با پرتاب موشکهای بالستیک، پهپادها و موشکهای کروز تشدید کرد تا بار دیگر بر کلام رسول خدا (ص) تاکید کند که فرمودند: «الإیمان یمان والحکمة یمانیة» (ایمان یمنی و حکمت نیز یمنی است). حکمت همانطور که زبان شناسان آن را تعریف میکنند، «انجام اقدام مناسب، به شیوهای مناسب و در زمان مناسب است». این بار، رهبری یمن پیامهای نظامی را برای اثبات تاثیرگذاری وعدههای خود انتخاب کرد که آمریکا و پشت سر آن رژیم اشغالگر را از میزان خطرناک بودن آن و خطر تشدید آن آگاه کرد.
این اقدام نظامی یمن اولین گام نبود، بلکه گام دیگری در چارچوب یک روند حمایت بسیار مهم و پر مفهوم بود؛ به ویژه اینکه اعلام آن از سوی یک نهاد رسمی صورت گرفت و به وضوح حمایت صنعا از ملت فلسطین و مقاومت آنها را در چارچوب معادله محور قدس و مقاومت یعنی «وحدت جبههها» تایید کرد.
از نظر نظامی، این حمله برای رژیم صهیونیستی بسیار خطرناک بود، چراکه تلآویو تصور میکرد شهر ایلات میتواند برای پناه دادن به شهرک نشینان فراری از منطقه «غلاف غزه» و مرز لبنان ایمن باشد و پیشتر برنامهریزی کرده بود که منطقه نقب (در جنوب و مرکز سرزمینهای اشغالی) را تبدیل به قلب امنیتی، نظامی و فناوری این رژیم کند تا از وحشت در مرزهای شمالی دور شود، اما این حمله نشان داد که این ترس و وحشت از جبهه جنوبی فلسطین اشغالی نیز نشات میگیرد.
بنابراین، این پیام یمنیها علاوه بر صهیونیستها، به آمریکاییها و کشورهایی که از آنها پیروی میکنند نیز میرسد و تاکید میکند که عبدالملک بدرالدین الحوثی، رهبر انصارالله از تواناییهایی برخوردار است که وی را قادر میسازد معادلات بازدارندگی و وحشت را در سراسر منطقه دریای سرخ ایجاد کند و ممکن است در روزهای آینده شاهد قابلیتها و تواناییهای بیشتر و خطرناکتری برای اردوگاه آمریکا در منطقه باشیم.
این اقدام یمن و همچنین اقدامات بعدی، با تداوم تجاوزات رژیم صهیونیستی و آمریکا به نوار غزه، به منزله گشودن یک جبهه بسیار پیچیده در برابر این رژیم موقت خواهد بود که در حال حاضر به دلیل دستاوردهای مقاومت فلسطین در نبرد «طوفان الاقصی» و همچنین حملات حزبالله لبنان در جبهه شمالی، در تمامی زمینههای سیاسی، امنیتی، نظامی و خدماتی به ستوه آمده است.
این اقدام یمن تاثیرات نظامی مستقیم و مهمی داشت؛ ازجمه این تاثیرات حمایت معنوی و نظامی از مقاومت فلسطین با اعمال فشار نظامی بر تصمیم گیرندگان نظامی و سیاسی رژیم صهیونیستی است. این همان چیزی است که در یوآو گالانت، وزیر جنگ این رژیم به آن اشاره کرده و گفته بود «پاسخ به اقدام یمنیها با همکاری دولت آمریکا خواهد بود»، اما ممکن است آمریکا به دلیل ترس از گسترش دایره درگیری در منطقه، از هرگونه اقدام تشدیدکننده علیه یمن جلوگیری کند.
تاثیر دیگر حمله یمنیها، ترغیب رژیم اشغالگر به توزیع و استقرار سامانههای پدافند هوایی خود در جبهههای مختلف است؛ چراکه پیش از این استقرار این سامانهها به مرزهای نوار غزه و شمال فلسطین اشغالی محدود بود. استفاده تلآویو از جنگندههای F-۳۵ و سامانه پدافندی «هیتس-۲» برای اولین بار در جریان نبرد طوفان الاقصی مهر تاییدی بر این مسئله است.
علاوه بر این، آمریکاییها با هماهنگی و همکاری کامل با عربستان، امارات، مصر و اردن، تدابیر دفاعی را در مناطق مختلف دریای سرخ و منطقه برای نظارت و مقابله با هرگونه عملیات تهاجمی یمن علیه رژیم صهیونیستی اتخاذ کردند. این اتفاق باعث میشود که تلاشها و قابلیتهای اردوگاه آمریکا در منطقه برای نظارت و رهگیری حملات مشابه از دیگر جبههها و عرصهها پراکنده شده و به تبع آن کارایی آن ضعیفتر شود.
در خصوص برجستهترین اثرات نظامی غیرمستقیم نیز باید بگوییم که این حمله وجود قابلیتهای نظامی مهم در یمن را ثابت کرد، قدرتی که این امکان را برای آن فراهم میکند تا در صورت ادامه تجاوزات آمریکا و اسرائیل به غزه، بتواند مسیرهای تجاری بینالمللی در تنگه باب المندب، دریای سرخ و کانال سوئز را تهدید کند.
این امر دارای پیامدهای استراتژیک جهانی و همچنین پیامدهایی برای رژیم موقت صهیونیستی است که دریای سرخ یک شریان اقتصادی مهم برای آن به شمار میرود.
حمله نیروهای مسلح یمن همچنین ثابت میکند که هر جبهه از محور مقاومت دارای قابلیتهایی است که آن را قادر میسازد در دایرههای بسیار گستردهتری تحرکات ژئواستراتژیک انجام دهد.