روزنامه همشهری نوشت:
پدر شهید عجمیان حق دارد نسبت به مسیر رسیدگی به دادگاه فرزندش دچار سوءظن شود؛ به هر دلیل. نه پدر شهید عجمیان که هر کسی حق سؤال و شبهه دارد. مسئله این است که در مقابل این سوءتفاهم چه باید کرد؟
فرض کنید بهجای پدر شهید عجمیان، پدر یکی از متهمان اغتشاشات چنین ادعایی را در رسانههای خارجی مطرح میکرد. آن وقت چه میکردیم؟ احتمالا مثل پدر مهسا چندماه همه نهادها، سازمانها، دوربینها، گزارشها، اعترافات و... را بهخط میکردیم تا سوءتفاهم حل شود. غیر از این است؟ حق هم همین است. همان اقدامات روشنگرانهای که در قبال ماجرای آرمیتا انجام شد.
این پدر داغدیده است؛ آنهم چه داغ سنگینی با چه وسعت و عمقی. طبیعی است اگر خبری به گوش او برسد ولو نامعتبر، عنان از کف بدهد و اما مظلوم است؛ چون وقتی داد میزند صدایش کمتر شنیده میشود. احتمالا خیالها از او جمع است که جز آه و فغان، قدمی برنمیدارد.
ای کاش دستگاه قضایی سراغ این پدر داغدیده برود و قدم به قدم مراحل دادگاه را برای او تشریح و رسانهای کند؛ از زوایای مختلف و به روشهای گوناگون؛ تکذیب کافی نیست. ادعای این پدر و مادر، خبر حاشیهای یک رسانه نیست که تکذیب شود و ای کاش دکتر ولایتی محترم سراغ این پدر نازنین رفته و برایش توضیح دهد که چرا دچار سوءتفاهم شده است؛ این انتظار هم زیاد نیست.