آیا قالی نشان هنر تاریخی ملت ایران که علی رغم عقب ماندگی از قافله توسعه هوشمندانه همچنان آورده قابل توجهی را برای اقتصاد و آبروی کشور داشته ،چنان اضافه انگاشته شده که با صنایع خلاق ورزشی پیوسته است !
در کلاسهای درس تجزیه و تحلیل همواره میگویند که توجه به اصول منطق صوری در حد آشنایی با مبانی راه را برای جلوگیری از بسیاری مغالطات میبندد.
دقت فرمایید ما هنوز نتوانستهایم بین هنر صنعت تاریخی فرش دستباف و قالی با صنعت زیر انداز ماشینی که شامل موکت فرش ماشینی و انواع کفپوشهاست تفاوت قائل شویم. این دو به جز جنس بعضی از الیاف و نقشهها هیچ نقطه مشترکی به جز نام با هم ندارند و نسبت آنها هم مانند نقاشی روی بوم با صنعت چاپ پوستر میباشد.
تا چند سال پیش سازمانی به نام صنایع دستی داشتیم که با مصوبه مجلس با ادغام دو سازمان میراث فرهنگی و گردشگری تبدیل به یک وزارتخانه گردیده است و مدیریت دها رشته صنایع دستی در حوزه پارچه،شیشه،چوب، چوب،گل و سنگ و چرم .... را از بیمه کارکنان گرفته تا برگزاری نمایشگاه و صادرات تعرفه گذاری و حمایتهای یارانهای را سازماندهی مینماید و وجه مشترک تمام فعالیتهای هنری و دستی بودن تولید در آنها است.
حال مگر هنر سند و حتی تجارت قالی دستباف ویژگیهای غیر از این دارد؟ البته میتوان گفت که به علت برجسته بودن جایگاه فرش دستی و حجم گردش مالی آن در اقتصاد ایران بهتر است به عنوان یک تشکیلات مستقل در وزارت میراث فرهنگی و صنایع دستی دیده شود.
بودن در کنار صنایع و هنرهای دستی با روح و منطق این قضیه سازگارتر است و یا ادغام با مرکز صنایع خلاق و ورزشی؟؟!!
مفهوم توسعه با انحصار متفاوت است .در توسعه موضوع با جانمایی درست و میزان توجه لازم رشد مینماید ولی در انحصار و تمرکز حتماً این چنین نخواهد بود. برای مثال در گذشته با فهم این مسئله که صنعت فرش دستباف یک هنر تاریخی و میراث فرهنگی است برای آن موزه ملی تدارک دیده بودند که کماکان فعال است و تجارت بین المللی آن هم برابر روال در اختیار اتاق بازرگانی ایران و اصناف داخل کشور هم تحت نظارت اتحادیههای صنفی بودند ولی جانمایی غلط سازمان ملی فرش ایران که فاقد ممیز دستی یا ماشین میبوده در وزارت صمت برای ساماندهی مشکلات و تدوین راهبردها را بر سر منزل مقصود نبود تا اینکه همزمان با انتصاب جدید ساختار آن نیز به این شکل شمایل درآمد.
ما دلسوزانه هنر صنعت تاریخی ایران زمین به وزیر محترن صمت پشنهاد مینماییم که با پرهیز از نگاه انحصار گرایانه سازمانی در یک حرکت خلاق و پیشرو با برگزاری نشستهای سهجانبه با وزیر محترم میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی و ریاست محترم سازمان مدیریت و امور استخدامی کشور سازمان فرش ماشینی و قالی دستباف را از هم تفکیک و مدیریت امور فرش دستبافت را به وزارت میراث فرهنگی و صنایع دستی واگذار نماید .
پر واضح است که دولت و صاحبان حرفه ها صنف نیز این حرکت منطقی و توسعه محور حمایت و دعاگو خواهند بود و مسئولان نیز در صحنه عمل و نه شعار تقوای اداری را به نمایش خواهند گذاشت.
*دکتر رضا غنیلو