متاسفانه با ترویج فرهنگ غربی و عدم توجه به تمدن کهن ایران باستان در میان بسیاری از ایرانیان این موضوع به وجود آمد که رسوم و آداب اجتماعی کهن ایرانیان در گذر زمان فراموش شده و از طرف دیگر نیز تلاش گستردهای برای ترویج فرهنگ غربی با نماد شادی و نشاط در نسل جوان با عنوان «ولنتاین» در میان ملل مسلمان به ویژه ایرانیان صورت پذیرفت؛ بدون آنکه به ریشه، اهداف و تعارض آن با فرهنگ ما اشارهای شود!
جشن ولنتاین (Valentine) افسانهای مربوط به سده سوم میلادی و در زمان امپراتورکلادیوس دوم است که در سال 2002 توسط رسانههای غربی و با تغییر مضامین اصلیاش مطرح و به سرعت در میان همه ملتها با فرهنگهای متفاوت ترویج شد و جالب آنکه حتی در اذهان عمومی جهان غرب نیز این سوال مطرح نشد که چرا تاکنون به (ولنتاین Valentine) اشارهای نشده بود؟ این داستان تخیلی و پوسیده تاریخی از کجا پیدا شد؟ و چه شد که فرهنگ استثماری به ناگاه آن را شناخت و به یاد بزرگداشت آن و اختصاص روزی به نام روز عشق افتاد؟
غافل از اینکه ایرانیان با بهرهگیری از تمدن کهن مبتنی بر تعالیم روحبخش دینی به همه عواطف و روحیات متعالی انسانها، فارغ از هرگونه رنگ، زبان، نژاد و جنسیت پرداخته است که به دلیل عدم مراجعه به متون و مستندات کهن به فراموشی سپرده شده و نسل جوان هم از این بیاطلاعی ناشی از خوراک فرهنگی با دیده حسرت به ظواهر دنیای غرب پناه میبرد و برای گذران وقت با این شرایط همنوا میشود.
یکی از این رسوم دیرینه ایران باستان که خیلی قبلتر از جشن ولنتاین در آیین ایرانی برایش جشن گرفته میشد،گرامیداشت آیینهای ملی و ایرانی در روز پنجم اسفند ماه بود که در این روز جشن «اسفندگان» برگزار میشود. شاید چندان جای تعجب نباشد که نام «جشن اسفندگان» را نشنیده باشید.
بیشتر ما ایرانیان جز عید نوروز، سیزده بدر، شب یلدا و چهارشنبهسوری جشنهای ملی و ایرانیمان را نمیشناسیم و برای آنها جشنی نمیگیریم، جشنهایی مانند «سده» و جشنهای ماهانه فروردینگان تا «اسفندگان» که هر کدام مفهوم خاص و زیبای خودش را دارد. روز پنجم اسفند روز جشن «اسفندگان» است، روز ستایش مقام زن و زایش و باروری زمین. در باورهای کهن ایرانی، زمین را مثل زنان، زاینده و پرورشدهنده میدانستند و جنسیتش را زن فرض میکردند و به همین خاطر واژههای زیبایی مثل «مام میهن» یا «سرزمین مادری» در زبان فارسی به وجود آمده است. این روز، روز ستایش زمین بارور و همتای انسانی آن، زنان است. در این روز، مردها و پسرها به همسر و مادرشان هدیه میدادند و به جای آنها کارهای روزمره خانه را انجام میدادند تا از زحمتهای یکساله آنها قدردانی کنند و به آنها بگویند چقدر دوستشان دارند.
در سالهای اخیر درباره زمان برگزاری جشن «اسفندگان» اختلافنظرهایی وجود دارد. بعضیها «اسفندگان» را در روز ۲۷ بهمن ماه جشن میگیرند. این اختلافنظر به خاطر تغییر ساختار تقویم ایرانی در زمان خیام که «به تقویم جلالی مشهور است» نسبت به تقویم باستانی ایرانی «اوستایی» به وجود آمده است. در تقویم باستانی سال ۳۶۵ روز داشته و همه ۱۲ماه ۳۰ روزه بودهاند و برای همین 5 روز در هر سال اضافه میآمده که به آن «پنجه» میگفتند.
اما در تقویم جلالی 6 ماه اول سال ۳۱ روزه شد و هر 4 سال یک بار، سال کبیسه «۳۶۶ روزه» گرفته میشد. برای همین تغییرات در تقویم جلالی بعضی معتقدند باید این جشن را 6 روز قبل از پنجم اسفند فعلی برگزار کرد.
استاد جلیل دوستخواه معتقد است جشنهای نوروز، فروردینگان، یلدا و سده به درستی در همان روزهای تعیین شده و برای آنها در روزگار باستان «یکم فروردین»، سیام آذر و «دهم بهمن» برگزار میکنیم. یا دکتر رضا مرادیغیاثآبادی معتقد است جشن «اسفندگان» یا «سپندارمذگان» برابر با پنجمین روز از ماه اسفند در همه گاهشماریهای ایرانی است. درباره وجود دوگانگیها باید گفت جشنها و فاصلههای میان آنها در متون کهن ایرانی دارای تعریف و اندازههای مشخصی است که مانند دانههای یک زنجیر در پیوستگی کامل با یکدیگر هستند.
تغییر جای یکی از آنها موجب گسست کل این رشته خواهد شد چنانکه در منابع ایرانی آمده است «جشن سده» که در دهم بهمن برگزار میشود پس از ۴۰ روز از شب یلدا یا چله و پس از ۱۰۰ روز از اول آبان قرار دارد. همچنین جشن سده ۲۵ روز قبل از جشن «اسفندگان» است.
با وجود تمام این اختلافنظرها، خیلی مهم است که آیینهای کهن ایرانیمان را به جهانیان نشان بدهیم و بدانیم خیلی قبلتر از پیدایش جشن ولنتاین، نسخه ایرانی آن، جشنی است که برای ستایش زایش و باروری و عشق بوده که به آن جشن «اسفندگان» میگوییم و باید به جای برگزاری جشنهایی که خیلی پایه و اساس مشخص و معلومی ندارند در چنین روزی از مناسبتهایی مانند جشن «اسفندگان» بهره ببریم.
برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.