خانهی تاریخی کلانتر در انتهای باغی به همین نام قرار گرفته است، به محض ورود به باغ، سردیسی بیشباهت به ابراهیم خان کلانتر باغمیشه توجه مخاطبان را جلب میکند. شاید کمتر بینندهای چهرهی واقعی ابراهیم خان کلانتر را دیده باشد، اما هنرمند سازندهی اثر هم همتی برای مقایسهی نتیجه اثرش با چهرهی سومین شهردار تبریز، به خرج نداده است. خانهی ابراهیم خان هم حال و روز خوبی ندارد و مدتهای زیادی است که تصاویری از تخریب خانه وی در شبکههای مجازی دست به دست میشود.
تخریب، تنها دردی نیست که این خانهی تاریخی را تهدید میکند و این خانه به محل رفت و آمد برخی افراد مشکوک و برخی جویندگان طلا و عتیقه تبدیل شده است و آثار کند و کاوهای این افراد سودجو به وضوح در نقاط مختلف این خانه و محوطهی آن به چشم میخورد.
به گزارش ایسنا، خانهی کلانتر در کنار مهرانه رود قرار گرفته و به سبب نم و رطوبت حاصل از آن در میان نیزارها پنهان شده است و مسیر دسترسی به آن سخت است. درب ورودی به این خانه از کوچهی پشتی تعبیه و قفل شده است، اما دسترسی به خانه از طرف کانال آب با وجود سختی و خطر حملهی سگها غیرممکن نبوده و به نظر میرسد سودجویان هم از همین راه وارد شدهاند و کسی از به نتیجه رسیدن تلاشها و کند و کاوهای سودجویان، اطلاعی ندارد.
البته تعدادی از اهالی محله بیلانکوه معتقدند سودجویان بر این اساس که گفته میشود طلا را کنار آب پنهان میکنند، برای یافتن طلا به جان خانهی کلانتر افتادهاند.
گچبریهای بینظیر خانه نیز فروریخته و بر روی زمین دیده میشود، اهالی میگویند این گچها به قدری محکم و مقاوم هستند که از سرما و گرما و نور خورشید و سوز سرما متاثر نشدهاند و همچنان پابرجا ماندهاند و مصالح به کار رفته در آنها فرمول خاصی دارد، چرا که گچبریهای الان مقاومت گچبریهای خانهی کلانتر را ندارند.
سنگها و کاشیهای این خانه هم در ابعادی برش زده شدهاند که نشان میدهد این سنگها هنر دست استادکاری خبره است که سنگها را از مقاومترین نوع انتخاب کرده است تا این خانهی تاریخی پس از سالها بیتوجهی، همچنان پابر بماند.
اداره کل میراث فرهنگی در سال ۹۷ اقداماتی را برای مرمت این خانه انجام داده است، گفته میشود گروهی از مرمتگرانی که بومی آذربایجان شرقی نبودند، کار مرمت را انجام دادهاند، مرمتی که چندان هم طبق اصول نبوده و سبب فرو ریختن سقف خانه شده است و آتشدانی که برای ساختن آن بسیار تلاش شده، اما راه زیادی تا شباهت به نسخهی سالم باقیمانده دارد؛ کف برخی از اتاقهای خانه کاملا فرو ریخته و امکان پا گذاشتن در آن وجود ندارد، اما پلهها و پایین خانه امنتر است.
گفته میشود این خانهی تاریخی تحت تملک اداره کل آموزش و پرورش استان است، اما اداره کل میراث فرهنگی وظیفهی مرمت و احیا و حفظ آثار تاریخی را بر عهده داشته و انتظار میرود به عنوان نهاد نظارتی از هر گونه تخریب در این آثار ممانعت کند.
به گفتهی مسئولان اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آذربایجان شرقی فاز نخست مرمت و احیای «باغ و عمارت کلانتر تبریز» در مرداد 97 شامل اقداماتی همچون سبک سازی پشت بام، آواربرداری و خاکبرداری و پی گردی اطراف بنا به اتمام رسیده و خاکبرداری و پی گردی ضلع شمالی بنا و ساخت دوباره آن، استحکامبخشی ایوانها، گچبریها و دیوارهای دور تا دور بنا در راستای برنامههای تیم عملیاتی و نظارتی ادارهکل میراث فرهنگ قرار گرفته و عملیات حفاظت و احیا خانه کلانتر تبریز طبق برنامهریزیها و با همکاری ادارهکل آموزش و پرورش استان تا مرداد ماه ادامه دارد، پس از اتمام فصل نخست، اقدامات لازم برای اجرای فصل بعدی و تکمیل عملیات براساس اعطای کاربری مناسب این بنا توسط ادارهکل آموزش و پرورش استان، انجام خواهد شد.
مجموعه بزرگ «باغ و عمارت کلانتر» با مساحت 6550 متر مربع در شمالشرقی شهر تبریز، محله قدیمی باغمیشه قرار گرفته است، این اثر منحصر به فرد که متعلق به دوران قاجار (سال 1311 ه ق ) است، در تاریخ 27 مرداد 1382 با شماره ثبت 9712 بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده و تحت حفاظت سازمان میراث فرهنگی است.
در روزنامه خاطرات شرف الدوله نیز در این رابطه آمده است: «میرزا ابراهیم خان باغمیشهای ملقب به شرفالدوله و مشهور به کلانتر، یکی از رجال سرشناس و معروف آذربایگان و همچنین نمایندهی مردم تبریز در مجلس شورای ملی در دورهی اول بوده که به اقتضای معتقدات آباء و اجدادی خودش مردی صوفیمنش، خلیق، پایبند به اصول و صریحالهجه و مبادی آداب بود، همچنین او مردی دانشدوست و علمپرور و نسبت به طبقهٔ فضلا و دانشمندان عصر خویش علاقه و ارج خاص قایل بود. او از کجفهمی و اعمال نادرست برخی از هموطنان خود که شئون مملکتی را مخدوش و باعث سرشکستگی و بدنامی ایران و ایرانی در انظار دیگران میشدند، سخت در رنج بود.
در سال ۱۳۲۱ ه. ق. سفری به روسیه جهت دیدار فرزندان و سیاحت و گردش داشت و به شهرهای قفقاز و تفلیس و مسکو رفت. محمد ولی خان تنکابنی در سال ۱۳۲۲ ه. ق. به حکومت اردبیل، مشکین، خلخال و طالش منصوب شد. و به علت مناسبات دوستانه با شرف الدوله، او را با خود به اردبیل برد و به نیابت حکومت اردبیل منصوب کرد. شرفالدوله در اردبیل دست به کارهایی در زمینه نظم و ترتیب و آبادی شهر زد. محمد ولی خان تنکابنی در سال ۱۳۲۳ ه. ق. در پی بروز بیماری وبا در سراسر منطقه بدون اجازهٔ ولیعهد به تهران بازگشت و شرف الدوله نیز به اجبار تبریز بازگشت.
با صدور فرمان مشروطیت انتخاب نمایندگان آغاز شد. میرزا ابراهیم خان شرف الدوله با ۳۷ رای از سوی اعیان تبریز نماینده شد و در ۲۳ ذیقعده ۱۳۲۴ ه. ق. به همراه شش نماینده دیگر تبریز، از راه باکو و تفلیس عازم تهران شدند. نمایندگان تبریز در ۲۴ ذیحجه ۱۳۲۴ ه. ق. به تهران وارد شدند و مورد استقبال فراوان قرار گرفتند.
از همان آغاز ورود نمایندگان آذربایجان درگیری بر سر مشروطه آغاز شد و نمایندگان آذربایجان خواهان پذیرش اصل مشروطیت از سوی محمدعلیشاه بودند و در این مورد فخرالسلطنه را به عنوان واسطه برگزیدند، ولی محمد علیشاه از پذیرش هفت تقاضای نمایندگان امتناع ورزید و همه پیشنهادها را نپذیرفت به غیر از ۱۲ اصل مهم که به رسمیت شناختن مشروطه و استقرار انجمنهای ایالتی و ولایتی بود.
شرف الدوله در بسیاری از موارد با وکلای تندروی آذربایجان مانند مستشار الدوله، حاجی میرزا ابراهیم آقا تبریزی و تقی زاده دارای اختلاف نظر بود. میرزا ابراهیم خان شرف الدوله تا ۲۲ جمادیالاول ۱۳۲۶ ه. ق. در جلسات مجلس حضور یافت و پس از به توپ بسته شدن مجلس، از منزل خود متواری شد و در ۲۴ جمادیالاول ۱۳۲۶ ه. ق. به منزل میرزا جواد خان سعدالدوله پناه برد، البته منزل او در تبریز توسط قوای رحیم خان غارت و ویران شد.
پس از تصرف تهران توسط قوای مجاهدین، محمدولی خان سپهدار اعظم به شرف الدوله پیشنهاد حکومت قزوین را داد و در جمادیالاول،۱۳۲۷ ه. ق. شرفالدوله به حکومت قزوین منصوب شد ولی بیش از چند ماهی در این سمت باقی نماند و به تهران بازگشت. میرزا ابراهیم خان در ۱۳۲۸ ق. به تبریز بازگشت و در سال ۱۳۳۰ ه. ق. که صمدخان شجاع الدوله به تبریز حمله برد و آن را تصرف نمود و در نهم محرم ۱۳۳۰ ه. ق. شرف الدوله توسط ماموران شجاع الدوله دستگیر و به باسمنج فرستاده شد. وی پس از مدتی کوتاه آزاد شد.
شرف الدوله پس از آزادی ایران را ترک کرد و برای ملاقات فرزندان خود راهی روسیه شد؛ با آرام شدن اوضاع و خروج نیروهای روس، به تبریز بازگشت و همچنان با حمایت دکتر مصدق، سمت کلانتری تبریز را بر عهده داشت.
در سالهای پایان عمر به علت پیری و فرسودگی، در کارهای شهر و ارزاق و کلانتری چندان دخالتی نداشت و در باغمیشه عزلت گزیده و به کارهای شخصی خود رسیدگی مینمود.
وی در در سال ۱۳۳۴ ه. ق. مدرسهای با نام شرف یا شرفیه در محله باغمیشه تاسیس نمود که امروزه دبستان خیام نامیده میشود. همچنین در سال ۱۳۴۶ ه. ق. با شراکت پسرش مهندس کلانتری یک کارخانه قالی بافی برای کمک به کودکان و جوانان بیکار در باغمیشه تاسیس کرد».
نوادگان ابراهیم خان کلانتر در ششگلان تبریز ساکن هستند و کتاب روزنامه خاطرات هم نوشتهی یحیی ذکاء، پسر محمود میرزا از نوادگان ابراهیم خان کلانتر است.
مستندات نشان میدهد که حدود ۶۰۰ خانه تاریخی در کهن شهر تبریز وجود دارد که برخی از آنها پیشینهی تاریخی غنی و نقش مهمی در زمان خودشان داشتهاند، اما اداره کل میراث فرهنگی توان کافی برای حفظ و احیای این ۶۰۰ خانه را نداشته و نیاز به مشارکت بخش خصوصی و مردم برای سر پا نگه داشتن تاریخ زندهی تبریز است، استفاده از تجارب موفق شهرهایی مانند اصفهان میتواند الگوی خوبی در استفادهی بهینه از خانههای تاریخی باشد.
انتهای پیام