همشهری آنلاین - الناز عباسیان: قرار نیست سلبریتیها و چهرههای شناخته شده در عرصههای نمایشی، هنری، ادبی، ورزشی و… فقط فرش، برنج، چای، کیف چرمی و ... تبلیغ کنند. گاهی میتوان از ظرفیت این چهرهها برای تبلیغ کتاب و ترویج کتابخوانی هم بهره برد. نمونههای موفقی هم در معرفی کتاب توسط بازیگران در تیزرهای تبلیغاتی داشتیم. تیزرهایی با مدت زمان ۷ تا ۱۰ دقیقه و کارگردانیِ حرفهای که به دل مخاطبان هم نشست اما ادامه دار نبود. اگر استفاده از ظرفیت نمایش و تصویر برای تبلیغ کتابها مستمر باشد، بیشک به شناخته شدن کتابها در میان مردم و ترویج کتابخوانی کمک فراوانی میکند. حمید ابراهیمی، بازیگر تئاتر و سینما و تلویزیون که خود اهل قلم است و چندین جلد کتاب منتشر کرده، چند سال پیش در طرح معرفی کتاب، در نقش بازجوی ایرانی کتاب «پوتین قرمزها» را روایت کرده و معتقد است برای کار فرهنگی و ترویج کتابخوانی هر چه هزینه کنیم، در اصل سرمایه گذاری کردیم. سراغ او رفتیم و از اهمیت کتاب و کتابخوانی در این عصر مجازی پرسیدیم. او در ادامه از بیمهری ها به نمایش های ارزشی اش گلایه می کند و خواستار تغییر نگرش در این عرصه است.
بازیگری که به شعرهای عاشقانهاش معروف است
کاراکترهای خاکستری را جوری با تکنیکهای هنریاش برای ما باورپذیر کرده که کمتر کسی باور میکند ایفاگر نقش عمو محمود بدجنس در سریال «صاحبدلان» و هوشنگ درمجموعه «گاوصندوق» و دهها نقش خاکستری دیگر، یک شاعر احساسی و نویسندهای چون حمید ابراهیمی باشد. بیش از ۳۵ سال سابقه تئاتری او بر استعداد هنریاش صحه گذاشته و ماحصل سالها تلاشش را مقابل دوربین میبرد. او تاکنون ۷ جلد نمایشنامه نوشته است که از مشهورترین آن میتوان به: «آوای باد»، «سیاریحون»، «پندار زنده گفتار مرده» و «ته خط» اشاره کرد. آخرین کتاب ابراهیمی مجموعه شعرهای سپید و نو به نام «من و تو پشت شناسنامهام پنهان شدهایم» است. این کتاب شامل چند شعر بلند و تعداد زیادی اشعار کوتاه یا به اصطلاح هایکو هستند. ابراهیمی در این زمینه میگوید: «اغلب هم مرا به همین شعرهای کوتاه میشناسند که بیشتر محتوای عاشقانه و عارفانه دارند. من از دریچه عشق به دنیا نگاه میکنم. به نظر من هر آنچه که در دنیا و پدیدههایش وجود دارد از عشق نشات میگیرد. اگر عشق را برداریم یک چیزی کم میشود.»
دوست دارم در ادبیات کشورم اثرگذار باشم
بیشتر تألیفات ابراهیمی در حوزه تئاتر و نمایشنامه است اما طبع شاعرانهاش هم در میان کارهای نمایشی، جایگاه خاص خودش را دارد. او در اینباره میگوید: «در همه کتابهایم زبان نوشتاری من شعرگونه است. تلاش کردهام که ادبیات بخشی از زبان نمایشنامههایم باشد. امیدوارم که بتوانم تأثیری در ادبیات ایرانی بگذارم و سالها بعد حداقل بهعنوان کسی که نقش کوچکی در نوشتار دارد بتوانم این ادبیات را حفظ کنم. من سالها در ورطه ادبیات کار میکردم و شعر میسرودم ولی هیچ وقت به فکر چاپ اشعارم نبودم. به اصرار دوستان اثرم چاپ شد. خوشبختانه در بازار شعر و ادبیات مورد توجه دوستان اهل ادبیات قرار گرفت و برایم خوشایند و دلچسب بود. بازخوردهای خوب مردم، مثل سرودن قطعه شعر به آدم میچسبد.»
روایتگر کتاب «پوتین قرمزها»
ابراهیمی در طرح تیزر تبلیغاتی معرفی کتاب، روایتگر خاطرات مرتضی بشیری، بازجو و مسئول جنگ روانی قرارگاه خاتمالانبیا در دوران دفاعمقدس بوده و خاطرات او از بازجویی افسرهای ردهبالای عراقی را بیان کرده است. خودش میگوید مهمترین ویژگی این نقش که براساس کتاب پوتین قرمزها طراحی شده، مهربانی و عطوفت او در برخورد با اسیرهای عراقی است. این بازجوی ایرانی در طول کارش به این نتیجه میرسد که از خشونت و انتقامگیری کاری ساخته نیست و باید با اسیران از درِ رفاقت و محبت وارد شود؛ تا جایی که خیلی از آنها را نمکگیر خود میکند.
یک بازیگر باید حداقل با ادبیات کشور خودش آشنا باشد
بازیگر یا کارگردان در کنار فعالیت هنریاش، نباید از فعالیتهای ادبی غافل بماند. این نکتهای است که ابراهیمی به آن اشاره میکند و میافزاید: «همینطور که یک بازیگر نیاز به شناخت بدن و بیان و حس دارد باید با ادبیات هم آشنایی داشته باشد. باید حداقل ادبیات کشور خودش را خوب بشناسد چون به هر حال ما با نمایشنامه و فیلمنامه که یک مقوله ادبی است سر و کار داریم و وقتی قرار است مستقیم با این مقولههای ادبی کار کنیم باید آن را خوب بشناسیم. یک بازیگر باید بداند فردوسی کیست و چه کارهایی کرده و اگر فردوسی نبود بر سر زبان ما چه میآمد؟ متأسفانه در حوزه بازیگری گاهی دیدهام که یک بازیگر جوان ما شاعران ایرانی را هم نمیشناسند. حسین منزوی را نمیشناسند. مگر میشود کسی بازیگر باشد و غزلپرداز معاصر ما را که در حد حافظ هست، نشناسد؟ نمیداند نیما (یوشیج) کیست و چه کار کرده. یا دو بیت شعر نمیتواند حتی از شاعران معروف بخواند. چطور انتظار داریم این فرد در بازیگری الگوی جوانان ما باشد. درواقع بازیگری که کتاب نمیخواند، هنرمند نیست! بیدلیل نیست که این روزها بازیگران بیسواد و نابازیگر در سیما و تلویزیون و تئاتر موج میزنند. کسانی که با پول، رابطه و باندبازی وارد این حوزه شدهاند و حتی برای خودشان سابقهسازی در تئاتر هم درست میکنند درحالیکه حداقل ۲ کتاب مرتبط در این حوزه هم نخواندهاند ولی در اغلب فیلمهای سینمایی روز بازی میکنند.»
خالق نقشهای خاکستری ماندگار
ابراهیمی را بیشتر در نقشهای منفی اما به یادماندنی بهخاطر داریم. بازی در این همه نقش خاکستری، سرمایه هنری برای اوست اما اینکه چطور با طبع شاعرانهاش کنار آمده موضوعی است که خودش بهتر توضیح میدهد: «نقشهای خاکستری برای خودم چالشبرانگیزتر و سختتر است و از این جهت که تلاش زیادی برای ایفای آنها انجام میدهم دوستشان دارم؛ نقشهای منفی که به قول محمد حسین لطیفی، کارگردان صاحبدلان، لج بیننده را درمیآورد. این چیزی است که کارگردانها از یک نقش منفی میخواهند. حالا چرا این همه نقش منفی در کنار روحیه شاعرانه دارم به این خاطر است که نقش منفی تکنیک کاری و هنری است و ربطی به روحیه شاعرانه من ندارد. در تضاد هم نیستند. ولی من در کل یک انسانم که عواطف بسیار بالا و احساسم زندگی میکنم. اتفاقا من برخلاف نقشهای منفی و سنگدل، آدم زودرنج و احساسیای هستم و با کوچکترین تلنگر و حرفی میشکنم.»
«یکماه هزار آسمان» هدیه به شهدا
این نویسنده و کارگردان، چندی پیش نمایش «یکماه هزار آسمان» با محوریت شهدای مدافع حرم را روی صحنه برده بود. خودش میگوید: «اگر نمایشی با موضوع مذهبی و دفاعمقدس ضعیف تولید شده و حرفی برای گفتن نداشته باشد، مخاطب زده میشود. اما اگر کار پر از حرف روز و دغدغههای اجتماعی باشد قطعا مورد استقبال قرار میگیرد.»
برای امام حسین(ع) نوشتم اما کسی حمایت نکرد
ابراهیمی که در کارنامه کاری خود نمایشهای آئینی متعددی دارد معتقد است نمایشهای مذهبی تنها برای گریستن نیست و میافزاید: «ما باید تلاش کنیم مخاطبانمان را به تفکر واداریم و به چالش بکشیم. زیرا ما با بحران مخاطب در حوزه نمایشهای مذهبی روبهرو هستیم.» او در ادامه از عدم حمایت مسئولان گلایه دارد و میگوید: «به عنوان یک هنرمند گلههای فراوانی از سینما و تلویزیون دارم. بارها و حتی در خود سازمان صدا و سیما هم به مسئولان که چه بسا حق پدری بر گردن ما دارند این گلایهها را گفتهام. اما به قول شاعر گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من، آنچه البته به جایی نرسد فریاد است. من عاشق امام حسین(ع) هستم و این ارادت قلبی من به ایشان را همه میدانند. سه نمایشنامه من درباره امام حسین(ع) است. امسال هم فیلمنامهای با موضوع «پیاده روی اربعین و امام حسین(ع)» نوشتم که به دور از شعارزدگی به عظمت این حرکت میپرداخت. به قول سردار دلها حاج قاسم سلیمانی که میگفت ما ملت امام حسینیم، فکر میکردم هر جا بروم حمایت میکنند. اما متاسفانه هیچ کسی حمایت نکرد و دلسرد شدم. چرا باید در مملکتی که عشق امام حسین(ع) هم چون چشمه همیشه جوشان است، از کار چنین کار فرهنگی و ادبی برای امام حسین(ع) حمایت نشود. امیدوارم روزی برسد که تمام حرفهایی که امام حسین میزنیم به واقعیت نزدیک شود.»
وقتی به کارهای دفاع مقدس یا مذهبی میپردازی مورد قضاوت قرار میگیری
این هنرمند با اشاره به اینکه کار کردن در ژانر دفاع مقدس ریسک نیست میگوید: «در سینمای هالیود هنوز هم در مورد جنگ جهانی اول آثار سینمایی ساخته میشود که تمام دنیا استقبال میکنند ولی متاسفانه وقتی ما درباره جنگ کار میکنیم جزو کارهای خاص میشود و ریسک به حساب میآید و آن هم تنها به این دلیل که اینقدر کارهای بد در این ژانر ساخته شده که روی مخاطب و ذائقه او تاثیر منفی گذاشته است. متاسفانه زمانی که به کارهای دفاع مقدس یا مذهبی میپردازی مورد قضاوتهای زیادی قرار میگیری و در این کار نیز زیاد شنیدهام که کارگردان حکومتی است و کمک هزینههای هنگفتی دریافت کرده یا پسر دوست دبیر جشنواره است در حالیکه من برای اجراهایم هرآنچه بود از هزینه شخصی پرداخت کردم. متاسفانه ما جامعه شعارزدهای داریم در حالیکه مقام معظم رهبری بارها تاکید کرده که کارهای با ارزشی که حرف برای گفتن دارد، اجرا شود و مسئولان در کلام میگویند خواستار این جنس نمایشها هستند، اما در زمانی که باید برای حمایت از آثار حضور داشته باشند خود را کنار میکشند و بیشتر به حمایت از کارهای کلیشهای میپردازند.»