در گذشته، نرخ ارز برای بسیاری از بازارها به عنوان یک لیدر عمل کرده است. به عنوان مثال، قیمت طلا و خودروها ارتباط مستقیمی با نرخ ارز داشتهاند. همچنین، بازار ملک نیز، اگرچه قابلیت مبادله ندارد و وابستگی مستقیمی به واردات یا صادرات ندارد، با توجه به نرخ ارز، رشد یا کاهشی را تجربه کرده است.
درباره بازار سهام، سهامهای صنایع صادراتی مانند نفت و مشتقات نفتی، همراه با رشد نرخ ارز، رشد میکردند. با این حال، نمیتوان گفت که تمام سهام با رشد یا کاهش نرخ ارز همراه هستند. تأثیر نرخ ارز بر روند سهامها به وابستگی آن به شرکتها و صنایع مربوطه بستگی دارد. بنابراین، در برخی موارد، با وجود رشد نرخ ارز، عملکرد سهام ثابت میماند و در دورههای دیگر ممکن است رشد بالایی را تجربه کند.
بازار ارز در حال حاضر توسط بانک مرکزی به خوبی مدیریت میشود در حالی که در گذشته اینطور نبود یعنی با اتفاقات سیاسی نرخ ارز نیز تغییر میکرد و تا ۶۰ هزار تومان هم رسید و به واسطه آن قیمت خودرو، طلا و... هم بالا رفت، اما الان بانک مرکزی نرخ خود را با تشکیل مرکز مبادله و پاسخگویی به تقاضاهایی که برای امور مشخص و قابل تعریفاند کنترل میکند. آنچه که برای سوداگری و یا خروج ارزی و قاچاق است در این مرکز نیست ولی درصد پایینی داشته و جهش خود را دارد مثلا ۵۵ هزار تومان اما وقتی بانک مرکزی مدیریت کند اینها نیز در همین چارچوب خواهند بود.
قبلا بانک مرکزی نرخ را افزایش میداد و به تبع آن بازار آزاد رشد میکرد و انواع بازار از جمله بازار هرات و اربیل و سلیمانیه و ... نیز ایجاد شده بود که دیگر خبری از آنها نیست زیرا همه آنها توسط مدیریت جدید پاشیده شد. بنابراین پیشبینی میشود که تا آخر سال با همین مدیریت تغییر خاصی رخ نمیدهد که مسالهای به وجود آورد، ولی شاهد تورم هستیم پس نرخ ارز چندان هم در نرخ تورم موثر نبود.
طلا با توجه به اینکه قیمت جهانی دارد با مسائلی چون جنگ روسیه- اوکراین و بحث غزه و هجمهای که اسرائیل ایجاد کرده است تحت تاثیر قرار میگیرد اما چندان هم موثر و پابرجا نبوده است. مسکن نیز از فولاد، سیمان و زمین تشکیل میشود که زمین وارداتی یا صادراتی نیست، اما شیرآلات، سیمان، فولاد و ... هستند و تحت تاثیر نرخ ارز، تحولات جهانی، تعرفهها و مافیاها قرار میگیرند و افزایش نرخ دارند کما اینکه در همین چند ماه افزایش نرخ داشتهایم، باوجود مسکنهایی که نه اجاره داده میشوند و نه فروخته میشود و آنهایی که تکمیل میشود و در موجودی مسکنها قرار میگیرند، به اندازه متوسط نرخ تورم افزایش قیمت پیدا خواهند کرد.
متوسط بازدهی بازار سرمایه نیز نهایتاً به اندازه تورم است یا متوسط حدود ۲۵ درصد که به پرتفوی افراد بستگی دارد بنابراین بازار سهام نه انفجاری و نه ریزشی است بلکه روزهای مثبت و منفی دارد، متعادل بوده و نیاز به سهامداران حرفهای دارد.
آلبرت بغزیان - اقتصاددان