به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس، دومین روز همایش «کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹؛ زمینهها و پیامدها» دقایقی پیش، چهارم اسفند ماه با حضور موسی حقانی، رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر، منوچهر محمدی، استاد دانشگاه تهران و دیگر استادان و پژوهشگران حوزه تاریخ در پژوهشکده تاریخ معاصر آغاز شد.
ابتدا موسی حقانی، کارشناس مجری برنامه و مدیر موسسه تاریخ معاصر عنوان کرد: کسانی که یک زمانی ادعا میکردند بمب غربی شدن را منفجر میکنند، در دوره پهلوی هم همه چیز دست اینها بود و القائات آنها رضاخان را به جایی رساند که در آستانه قانون منع حجاب گفت همه باید صورت تا سیرت غربی شوند. هدف ما بررسی کودتا و ادعاهایی است که دستاورد رژیم پهلوی است. ما شهریور ۱۴۰۰ هم که هشتادمین سال سقوط پهلوی است همه پیامدهای کودتا را مورد بررسی قرار میدهیم. امروز هم از فراخوان و پوستر رونمایی خواهد شد و امیدواریم محققان و پژوهشگران در سطح کشور ما را در برگزاری همایش هم کمک کنند.
منوچهر محمدی نویسنده و استاد دانشگاه تهران، محقق و پژوهشگر فعال عرصه تاریخ نیز با موضوع «نقش انگلیس در کودتای ۱۲۹۹» سخنرانی کرد و گفت: ابتدا باید تحلیلی از جایگاه پیر استعمار در جهان، منطقه و ایران داشته باشیم و براساس آن نقشش در کودتا را تببین کنیم. انگلیس از قدیمیترین استعمارگران جهان غرب است که به مدت پنج قرن سعی کرده سلطه بر قارههای مختلف جهان را داشته باشد. با وجود اینکه خودش یک جزیره کوچک است، اما با تکیه بر توسعه خود توانست بر ۵ قاره جهان سلطه پیدا کند؛ به طوری که میگفتند آفتاب درسرزمینهای دولت محروسه هرگز غروب نمیکند.
وی در ادامه افزود: در منطقه ما این جریان با ورود برادران شرلی آغاز شد. زمانی که روسیه تزاری نفوذی در عهدنامه ترکمنچای بر ایران کرد، انگلیس هم سعی کرد نفوذ خود را ایجاد کند و با کمک شبکه مخوف فراماسونری در کشور نفوذ کند و توانست بر بخش مهمی از کشور ما سلطه داشته باشد. ناصرالدین شاه میگوید وقتی به شمال میروم باید از کنسول روس اجازه بگیرم و به جنوب میروم باید از انگلیسیها اجازه بگیرم!
محمدی اظهار داشت: این دو قدرت کشور را بعد از مدتی به دو قسمت تقسیم کردند. شمال در اختیار روسها و جنوب در اختیار انگلیسیها و یک قسمتی هم در مرکز بود که در ۱۹۱۷ انگلیس آن را هم اشغال کرد و استقلال ایران از دست رفت. انگلیس تلاش زیادی در دوره قاجار کرد تا بیشترین امتیازات را بگیرد. البته امتیاز نفت را که دارسی مال خود کرده بود، بعد هم با قراردادهای رویتزر و رژی، میخواست امتیازات دیگری بگیرد که موفق نشد. نهایتا در سال ۱۹۱۹ سعی کرد با کمک وثوق الدوله ایران را تحت الحمایه خود قرار دهد که اینجا هم به علت مخالفت داخلی و خارجی موفق نشد. بنابراین تلاش کرد روشش را تغییر دهد و مجبور هم بود هر جایی که میخواست کار کند به روسای ایلات باج بدهد.
وی با خواندن بخشی از خاطرات سیدجلیل اردبیلی در تاریخ بیست ساله مکی عنوان کرد: این کل سیاستی بود که انگلیس موجد شد تا وارد ماجرای کودتای ۱۲۹۹ شود و نتیجتا برای پیدا کردن یک فرد قدرتمند تلاش کرد تا اینکه اردشیر رپورتر مامور میشود که به ایران بیاید و او هم رضاخان قزاق را برای این کار انتخاب و به آیرون ساید معرفی میکند.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: بنابراین ماجرای کودتا دستپخت انگلیس بود. گاهی صحبتهایی میشود که رضاخان خودش کودتا کرد. خیر، اینطور نیست. رضا خان انتخاب شد و خودش هم بارها گفت که انگلیسیها او را سر کار آوردند. در این متنی که خواندم به راحتی میتوانید اهداف انگلیس از ایجاد کودتا و برنامههای بعدش را بفهمید. منتها رضاخان فرد بیسوادی بود. در نتیجه سیدضیا را در کنارش قرار دادند و بعد از سه ماه او را هم کنار زد و کسان دیگری را هم آوردند و نهایتا خودش مراحلی را طی کرد و از سردار سپهی به وزارت دفاع و نخست وزیری رسید. البته قرار بود جمهوری صورت بگیرد، نه پادشاهی؛ مانند آن چیزی که در ترکیه اتفاق افتاد، منتها به علت مخالفت شدیدی که با جمهوری میشد، نهایتا به سمت سلطنت رفت.
وی با بیان اینکه ایران به مدت ۲۰ سال تحت سلطه انگلیس قرار گرفت، توضیح داد: البته روسهای کمونیست خیلی بیمیل هم به این امر نبودند و چون این را یک مرحله نزدیک شدن به حالت فئودالیسم و کمونیسم در ایران میدانستند در واقع یک نوع چراغ سبزی هم روسها به انگلیسها داده بودند. منتها وقتی ۲۰ سال را مطالعه میکنیم، میبینیم که انگلیس به همه خواستههای خود میرسد و یکی از مسائل مهم هم ایجاد کمربند بهداشتی بود که به دلیل احساس خطری که از نفوذ کمونیسم در جاهای دیگر میکرد، پیمانهای نظامی ایجاد کرده بود که یکی از آنها پیمان سعدآباد بود که در ایران با حضور عراق و ترکیه و ایران صورت گرفت.
محمدی درباره راه آهن شمال به جنوب نیز گفت: قرار بود هزینه آن را انگلیس بپردازد، اما هزینه آن را از خود مردم و عوارض شکر و چای در آورد.
وی اظهار داشت: در دوره پهلوی اول کاملا اسنادش هست که انگلیس در کشور ما سلطه داشت و اردشیر ریپورتر کاملا به رضاخان امر و نهی میکرد و جالب است که هر حرکت دیگری هم توسط قدرتهای دیگر توسط رضاخان پس زده میشد، مثل ماجرای نفت سمنان با آمریکاییها. حرفهای مسخرهای هم که درباره رفتن رضاخان شایعه کرده اند، درست نیست و ماموریت رضاخان تمام شده بود و او باید میرفت.
*توجیهات پهلویستایان از تجزیه ایران نادرست است
سیدمصطفی تقوی با موضوع امنیت در دوره رضاخان نیز طی سخنانی گفت: امنیت از مبناییترین نیازهای انسان است و حتی مقدم بر خیلی نیازها. شاید انسان مدتی گرسنه و تشنه بتواند به حیات خود ادامه دهد، اما بدون امنیت یک لحظه هم نمیتواند زندگی کند.
وی در ادامه افزود: بنابراین همه مکاتب و نحلههای فکری از سنتی تا مدرن، واقعگرایی تا پوزیتویسم و... به تبیین امنیت پرداختند؛ منتها اگر اینها را در دو حوزه مدرن و سنتی دستهبندی کنیم، میبینیم که هر دو این رویکردها در تمام ابعاد و سطوح (فردی، اجتماعی، ملی و بین المللی) به مسأله امنیت پرداختند، پس جدول گسترده و پیچیدهای میشود.
تقوی با اشاره به اینکه در رویکرد سنتی به بقای جامعه و در رویکرد مدرن به کیفیت بقا توجه میشود، گفت: رویکرد سنتی دارای جوهره نظامی و حکومت محور و توجه به رویکرد سلبی امنیت اما در رویکرد مدرن توجه به جامعه و جامعه محور و ابعاد ایجابی امنیت است. بحث من بیشتر امنیت اجتماعی است که در زیرمجموعه امنیت ملی تلقی میشود، اما به لحاظ ماهیتی قائم به محتوا و زیربنا است.
وی در ادامه افزود: زمانی که جامعه دچار بیثباتی شود، گرفتار ناامنی هم میشود و در این روند این مسأله مطرح میشود که دولتها خودشان عامل ناامنی جامعه میشوند و برخلاف دیدگاه سنتی، در دیدگاه مدرن با توجه به اصالت جامعه و حفظ هویتش برای بقا دولت به عنوان یک عامل ناامنی بنیادین دارای ظرفیتها و استعدادهایی برای تهدید جامعه تلقی میشود.
تقوی به عنوان یک مصداق، دوره پهلوی را عنوان کرد و گفت: در توجیه روی کار آمدن پهلوی و کودتای ۱۲۹۹ ناامنی مطرح میشود. اول باید بررسی کرد که چه ناامنیهایی قبل از کودتا بود و ماهیت و تراز آن از نظر پهلویستایان چطور است که خلاف واقع به مقطع کودتا پرداخته میشود. توجیهگرایان مقطع کودتا مباحثی را مطرح میکنند اما ما نیاز به دولت مرکزی داشتیم نه کودتا!
وی اظهار داشت: برخی هم میگویند که اگر کودتا نمیشد، ایران تجزیه و تکه پاره میشد، اما اینطور نیست. همین اقوام ایران را تا ۱۲۹۹ آورده بودند. اینها هویت قومی و ملی شان تغییری نکرده بود اما در توجیهات پهلوی ستایانه طوری وانمود میشود که اصولا کشوری وجود نداشت و در ثانی هر نفر و قومی در صدد تجزیه بود.بنیاد این تحلیل بر هواست. به هر حال ناامنیها قبل کودتا مثل ضعف دولت مرکزی وجود داشت که نیاز به کودتا نداشت، ولو اینکه ما وارد دنیای مدرن هم نمیخواستیم بشویم. بعد از یک مدت با این کودتا خود دولت یک ناامنی بنیادین شد.
یکی از ویژگیهای ناامنی دولت پهلوی عمق و تراز آنهاست. امنیت در آن دوره به حدی نبود که یک زن به کوچه و خیابان بیاید و این خیلی بد بود و سرنوشتی بود که جامعه ما با تشکیل حکومت پهلوی برایش ایجاد شد.
*چه کسانی دنبال تطهیر رضاخان هستند؟
مهندس علی اصغر کرمانی نیز طی سخنانی اظهار داشت: اولین گزارشی که سفارت ایالات متحده در تهران قبل از کودتا برای تهران میفرستد، چند ساعت قبل از ورود قوای قزاق به تهران ارسال شده است. در این گزارش آمده که بریتانیا منکر هر دخالت در این زمینه شد، اما شواهد حاکی از آن است که آنها در این کار دست داشتند. سیدضیا سردبیر روزنامه «رعد» رهبری این جریان را برعهده دارد و مردم ایران هم مطمئن شدند که تمام این قضایا نقشه انگلیس است.
وی در ادامه افزود: بعد از ۱۰۰ سال گفته میشود که ما همه جا را گشتیم، هیچ سندی که نشان دهد کودتا انگلیسی باشد، نبود. حال این ادعا نشانه چیست که همه جا را گشتند؟ امروز کسانی که از رضاخان تعریف میکنند، چند نوع هستند. یک عده وابستگان رژیم سابق هستند و طبیعی است که آنها دفاع کنند. به هر حال رژیمشان سرنگون شده است. یک عده هم برای شهرت طلبی و یک عده دیگر هم کسانی که مخالف هستند و فکر میکنند تاریخ دستاویز اعلام مواضع سیاسی است و این خیلی کار غیراخلاقی است.
کرمانی اظهار داشت: ما در ایران همیشه درگیر یک گرفتاری با اپوزوسیون هستیم. اوضاع فعلی مشکلاتی دارد و همه نظامها همینطور هستند، اما اینکه از این حرفها و تاریخ استفاده کنیم و از رضاخان تعریف کنیم، اما قصدمان این باشد که به نظام مستقر اعلام مخالفت کنیم، باعث گمراهی مردم میشود. حتی باعث میشود تجربه تاریخی هیچگاه در ذهن مردم درست شکل نگیرد و یک علت دیگر این نوستالژیها همین حرکت این طور افراد است.
وی در پایان اظهار داشت: دوره محمدرضا هم خیلیها افسوس دوره ناصرالدین شاه را میخوردند و قبلتر هم همینطور بوده و اگر به عقب برگردیم همینطور است. کسانی که میگویند ایران تشنه یک قوه نظامی نیرومند بود باید عکسالعمل توده مردم در آن شرایط را هم بشنوند.
انتهای پیام/