عصر ایران؛ حسن ظهوری ــ دورانی طولانی در ایران کودکان در گهوارهها بزرگ میشدند. گهوارهها نه تنها آغوشی امن برای کودکان بودند که در برخی موارد به عنوان یک یادگاری و یا یادمانی خانوداگی نگهداری میشدند و از نوزادی به نوزاد دیگر ارث میرسیدند. در این میان نوزادی که صاحب گهواره خانوادگی میشده، از مرتبه و منزلت ویژهای برخوردار بوده است. همانطور که در تاریخ هم آمده و شاه عباس پس از تولد، به دلیل توجه ویژه جد خود یعنی تهماسب اول، صاحب گهواره پدربزرگ خودش شد.
گزارش را اینجا ببینید
زندگی روستایی و زیستن در طبیعت مخاطرات خاص خودش را داشتهاست. در این میان بیشتر خطرها، نوزدان را تهدید میکردهاست. نوزادانی که به دلیل مشغلههای خیلی زیاد مادران نمیتوانستند، آغوش تمام وقت مادر را داشته باشند. برای همین گهوارهها ساخته شدند تا ساعتی طولانی کودکان در آن قرار گیرند. وسیلهای که با کمی تکانهای مادر، کودک را به خوابی عمیق میبرد.
برای همین است که موزه کودکی ایرانک، که مجموعهای بینظیر از هرآنچه به کودک مربوط میشود را گردآوری کرده، بخش مهمی را به گهوارههای ایرانی اختصاص دادهاست. یکی از مهمترین ابزارهایی که گذشته کودکی در ایران با آن گره خوردهاست. فرزانه طاهری، مدیر موزه کودکی ایرانک، راهنمای ما در بازشناسی این گهوارهها بودهاست.
نوزادان همیشه بویی میدهند که برای حیواناتی مثل موشها، مورچههای بزرگ و مارها جذاب است. آنها هم صورتشان و هم لباسشان معمولان بوی شیر میدهد. برای همین جوندگان به سرعت جذب آنها میشوند و این برایشان خیلی خطرناک بودهاست. بسیاری وقتها همین جوندگان صورت نوزادان را زخمی میکردند و یا باعث مرگشان میشدند. گهوارهها برای همین ساخته شدند. وسیلهای که کودک را از حمله حیوانات دیگر در امان نگاه میداشت.
گهوارهها باید ساعتی طولانی نوزاد را در خود نگه میداشتند. این ساعت طولانی شاید به بیش از ۸ ساعت هم میرسید و نوزادان در این محدوده زمانی چندینبار توسط خودش کثیف میشد. برای اینکه این اتفاق نیافتد، ایرانیان برای گهوارهها سوراخهایی ایجاد کردند که به آبخانه راه داشت. ظرفی بزرگ در زیر گهواره که با لولهای از نی نرم، ادرار بچه را به داخل آبخان هدایت میکردند. از سوی دیگر گهوارههای به نحوی ساخته میشدند که آسایش بچه در آن فراهم باشد و از همچینین بتوان بچه را محکم در آن قرار داد و حتی بست.
خیلی وقتها بچه در گهواره بیتابی میکرد. پس مادر کارهایی که میتوانست را در کنار گهواره انجام میداد. کارهایی مثل نخریسی و فرشبافی و حتی بخشی از آشپزی. پیش از آنکه کارش را شروع کند، بخشی از گهواره را با ریسمانی به دستش میبست و این باعث میشد همینطور که کارش را انجام میدهد، گهواره هم تکان بخورد.
گهوارهها گاهی به شکلی ساخته میشدند که به راحتی بر پشت مادر سوار شوند تا نوزاد در سفر هم بر بستر گهواره خود بخوابد.
فقط گهوارهها نبودند که نوزادان در آن به خواب میرفتند. ننوها هم برای همین ساخته شدند. وسیلهای که به راحتی در هر جایی قابل اتصال بود و فقط کافی بود که بین دو شاخه بسته شود. ننوها برای سفرها خیلی مفید بودند و باعث میشدند که بار سنگین گهوارهها در سفرها از روی دوش مادران برداشته شود.
در خیلی جاها مثل زابل که مار خیز و عقرب خیز است. ننوها را از شاخ درختان میساختند و به شکل سبد در میآوردند. سبدها با آویزی از سقف آویزان میشدند و پس از گذاشتن ملحفههای نرم و بستن کودک در سبد، آن را تاب میدادند تا هم کودک از شر حیوانات موزی در امان باشد و هم به خواب برود.
گهواره همواره اهمیت زیادی داشته است. مثلا در یکی از زیباترین شعرهای فارسی گهواره را سرآغاز کسب علم دانستهاند. آنجا که گفته میشود زگهواره تا گور دانش بجوی. شاید برای همین است که اینطور گهوارهها را هنرمندانه میساختند. شاید برای همین است که برای تمدنها بزرگ هم از واژه گهواره استفاه میشود. گهواره تمدن.