به گزارش خبرنگار حوزه حماسه و مقاومت، غلامحسین مطهری یکی از رزمندگان دفاع مقدس تعریف میکند: «سال ۱۳۶۱ با تعدادی از بچههای جهاد رفتم جبهه. در تنگه چزابه راننده بیل مکانیکی بودم.
در جایی به نام «جنگل» مستقر شدیم و با تعدادی از سنگرسازان شروع به ساخت سنگر کردیم.
شگردهای برادران در عملیاتهای مختلف خیلی جالب بود؛ مثلاً در کنار سنگرها تعدادی چادر برپا میکردند تا هواپیماهای عراقی تنها چادرها را هدف قرار دهند. آنها چادرهای خالی را بمباران میکردند!
غافل از اینکه چادرها خالیاند و نیروها در سنگرها پناه گرفتهاند.
بچهها میخندیدند و میگفتند: «چه کلاهی سر صدامیان گذاشتیم؛ کلاهی به بزرگی چادر!»
منبع: کتاب «خاکریز و خاطره»
پایان پیام/