به گزارش خبرگزاری مهر، مجتبی شجاعی- بیش از چهل روز است که از حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی در پاسخ به حماسه تاریخی و تهاجم مشروع جنبش حماس به مناطق تحت اشغال صهیونیستها که موسوم به عملیات طوفان الاقصی میگذرد، عملیاتی که نتیجه منطقیِ سالها ظلم و ستم رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین و محاصره مردمان مظلوم غزه بوده و این رویداد بیسابقه تاریخی را میتوان نقطه عطف تغییر توازن قوا در منطقه دانست.
شاید ترس و فرار صهیونیستها بعد از عملیات طوفان الاقصی را بتوان بیسابقهترین رویداد در تاریخ مقاومت فلسطین و خود رژیم صهیونیستی نام نهاد، عملیاتی که کنترل هفت شهرک صهیونیستنشین را -هرچند به صورت موقت- از کنترل صهیونیستها خارج کرد که دستاوردی مهم برای گروههای مقاومت فلسطین به شمار میرود.
این حملات غافلگیرکننده در حالی انجام شد که همواره رژیم صهیونیستی ادعا میکرد با وجود «گنبد آهنین» هیچ کسی نمیتواند آسیبی به سرزمینهای اشغالی برساند.
اگر چه عملیات طوفان الاقصی ضربه مهلکی به پیکره رژیم صهیونیستی وارد و شکست غیر قابل ترمیمی را در ابعاد نظامی و اطلاعاتی به این رژیم تحمیل کرد، صهیونیستها مستاصل از این عملیات در راستای جبران این خسارت اقدام به کشتار وحشیانه مردم غزه کردهاند که همچنان ادامه دارد.
تلاش همهجانبه صهیونیستها در جنایات غزه که از حمایت نظامی و اطلاعاتی و تسلیحاتی قدرتهای غربی برخوردار است بیش از آنکه دستاوردی نظامی یا فتحی چشمگیر برای سردمداران سفاک این رژیم داشته باشد، تنها صحنههایی از عریانترین جنایتها که نظیر و سابقهای برای آن نمیتوان در تاریخ بشریت یافت به نمایش گذاشته است.
رژیم صهیونیستی از آغاز حمله به غزه تا کنون بیش از ۱۲ هزار فلسطینی را شهید و ۳۲۰۰۰ نفر را مجروح کرده است که در میان شهدا ۴۶۵۰ نفر کودک و ۳۱۴۵ نفر زن هستند و همچنین ۳۶۰۰ فلسطینی نیز تا کنون مفقود شدهاند.
این در حالی است که جانیان رژیم صهیونیستی همچنان از رسیدن کمکهای بشردوستانه به باریکه غزه ممانعت میکنند که این امر به وخامت بیشتر اوضاع انسانی در این منطقه دامن زده است.
توحش و بربریت اسرائیل در سرزمینهای فلسطینی موضوع تازه ای نیست، این روند از دیر یاسین و یافا شروع شد و با صبرا و شتیلا ادامه یافت و همچنان تداوم دارد و این بار اول نیست که غزه ویران میشود و مردمش به طور دسته جمعی هدف بمبارانهای بی رحمانه قرار میگیرند.
آپارتاید و اشغالگری خصیصههای هویتی و جدایی ناپذیر رژیم اسرائیل است، از این رو وزیر جنگ این رژیم به طور رسمی در برابر چشم جهانیان ابراز کند که آب و برق و سوخت و غذای غزه را یکسره قطع میکنیم و با آنان نظیر حیوان معامله میکنیم، این سخنان به عنوان یک ننگ تاریخی از مقامات اسرائیلی دور از انتظار نیست.
آنچه در غزه اتفاق میافتد و دنیا شاهد و ناظر بر آن میباشد یک جنایت وسیع علیه بشریت است، عمق این جنایت به حدی است که مردم بی دفاع و کودکان را هدف قرار داده است.
سکوت مجامع بین المللی و حمایت از چنین جنایتی خود عین همان جنایت است که مطابق با کنوانسیونهای سازمان ملل متحد به عنوان نسل کشی و جنایت علیه بشریت است.
امروز غزه محک و آزمایشی برای امت اسلام است که بفهمد در دنیای امروز چه وزنی دارد و چقدر میتواند از پتانسیلها و داشتههای مادی و معنوی خود بهره ببرد و چگونه میتواند از قدرت دیپلماسی، سیاسی و اقتصادی خود استفاده نموده و بحرانهای موجود در جغرافیای خود را حل و فصل نماید و نیز آزمون و امتحانی برای بشریت که آیا نبض انسانیتشان در لابلای پیشرفت، تکنوِلوژی، فن آوری و هوش مصنوعی هنوز میزند و نفس میکشد.
ذبح دو میلیون انسان بیگناه در وسط دنیای عرب و جهان اسلام و در پیش چشم مسلمانان نمیتواند بدون عواقب باشد، و به فرموده رهبر انقلاب، ملتهای مسلمان در حال جوش و خروش هستند و بی طاقت گشتهاند و در صورت تداوم کشتار فلسطینیها کاسه صبر آنها لبریز خواهد شد، خروش آنها به نقطه جوش و انفجار خواهد رسید و تحولاتی را در منطقه رقم خواهد زد که هیچکس نمیتواند جلوی آنها را بگیرد. منطقه در آستانه انفجار است و اگر منفجر شود از اسرائیل چیزی باقی نخواهد ماند حتی اگر میلیونها نفر به دست اسرائیل کشته شوند.
بسیاری از ملتهای اسلامی به حرکت درآمدهاند و به دولتها فشار میآورند. دولتها نمیتوانند این فشارها را نادیده بگیرند، اگر این جوش و خروش در منطقه به نوعی نزدیکی و همبستگی و هم افزایی در میان جهان اسلام تبدیل شود تحولی عظیم رقم خواهد خورد و این در حالی است که امکانات جهان اسلام بسیار بیش از اسرائیلی است که از نظر جغرافیایی و همچنین از بسیاری ابعاد دیگر جزیرهای کوچک در اقیانوس کشورهای اسلامی است و برای درک این امر کافی است نگاه گذرا به نقشه خاورمیانه داشته باشیم، رژیم جعلی اسرائیل ۲۷ هزار کیلومتر مربع در محاصره کامل مساحتی ده میلیونی کشورهای عربی و بیست میلیونی کشورهای اسلامی است.
هفت میلیون یهودی اسرائیلی در محاصره صدها میلیون مسلمان زندگی میکنند. اگر همین جمعیت یک سطل آب به اسرائیل بریزند، آب اسرائیل را خواهد برد.
مشکل جهان اسلام تفرقه و چند دستگی و تضاد است که اگر کشورهای اسلامی همدیگر و مواضع متفاوت یکدیگر را به رسمیت بشناسند و برای نیل به منافع مشترک همکاری و هماهنگی و هم افزایی داشته باشند قدرت عظیمی تولید خواهد شد که بزرگتر از اسرائیل هم نمیتواند مانع آن شود.
خروش مسلمانان و راهپیماییهای مردمی به عنوان ابزاری هجومی برای تغییر موازنه قدرت و رفع محاصره به کار میرود و علاوه بر اینکه این راهپیماییها به عنوان ابزاری دفاعی و تأثیرگذار جهت ایجاد بازدارندگی نظامی در برابر اشغالگری رژیم صهیونیستی به کار گرفته میشود.
در آن سوی ماجرا اما باز هم شاهد انفعال سازمان ملل و نهادهای به اصطلاح حقوق بشری که سکوت آنها درواقع چراغ سبز به رژیم صهیونیستی در ارتکاب جنایتهای وحشتناک است، هستیم.
در این میان، جنگ غزه تابلویی بزرگ از ریاکاری و دروغگویی سردمداران دغلباز کشورهای غربی را به نمایش گذاشته است. این ریاکارانِ رسواتر از همیشه که همواره سعی داشتند ژست انسان دوستی یا احترام و اعتقاد به حقوق بشر و دفاع از حقوق زنان را بگیرند، و عجیب آنکه برخی سادهلوح خوش باور در دنیا از جمله در کشورمان هم فریب آنها را میخوردند، امروز با حمایت علنی از رژیم کودککش صهیونیستی و دفاع از اقدامات سفاکانه آن، با صدایی رسا و تصویری واضح به همه مردم دنیا اعلام کردهاند که در باطن و واقعیت آنها چه میگذرد و پیش از این هم هر آنچه از تظاهر به انساندوستی و دفاع از حقوق بشر به نمایش گذاشتهاند دروغی بیش نبوده است.
اما اگر در کنار ضربه جبرانناپذیر حیثیتی عملیات طوفان الاقصی به رژیم صهیونیستی، همین بیداری بیسابقه جهانی در دفاع از مظلوم که عزت و آبرویی برای مردم آزاده و با وجدان در عالم شد و رسوا شدن بیش از پیش مدعیان دروغین دفاع از حقوق بشر و انسانیت را ثمره دریای خون شهیدان مظلوم فلسطینی بدانیم باید آن را دستاوردی بینظیر و بزرگ و جلوهای دیگر از پیروزی خون بر شمشیر دانست.
جنگ شناختی و به تبع آن جنگ ارادهها آغاز شده است. از یک طرف تلاش برای اثبات برتری ابزارهای مادی توسط صهیونیستها و حامیانشان و از طرف دیگر، تحقق تعیینکنندگی قدرت ایمان و اراده توسط ملت فلسطین و ملتهای همراهشان.
تقابل این روزهای جبهه مقاومت و رژیم اشغالگر اسرائیل، خط مقدم درگیری این ۲ رویکرد است.
ضربههای سهمگین مجاهدان فلسطینی، نه تنها بر پیکر خودروهای زرهی دشمن بلکه بر پیکره پشتیبانان آن وارد میشود که با تمام قابلیتهای مادی و ابزار جنگی خود، در برابر قدرت ایمان و اراده مردم غزه ناتوان است.
دستاوردهای امروز مبارزان فلسطینی در جنگ نظامی، بیش و پیش از هر چیز ثمره پیروزی ایشان در جنگ شناختی و رسیدن به دستاورد خودباوری متکی بر ایمان است.
پس تغییرات منطقه تابع ارادههای انسانی و ارادهها تابع باورهای مقاومت ملهم از انقلاب اسلامی ایران است و بر همین اساس، دستاوردهای بعدی را نیز باید در همین مسیر جستوجو کرد.
هفتاد سال است فلسطینیان در جستجوی حق موجودیتی هستند که با هویتشان یعنی سرزمین اجدادی، تاریخ، زبان و فرهنگشان گره خورده است. هفتاد سال است، سرزمین ملتی را اشغال و رژیمی را اختراع کردهاند که به هیچ معاهدهی صلح و به هیچ قطعنامهی سازمان ملل و به هیچ اصل انسانی پایبند نبوده و علاوه بر فلسطین به همه ی سرزمینهای اطراف از مصر و سوریه و اردن و لبنان تجاوز کرده و از هر کدام قطعهای را غصب کرده، اما صبح تا شام از این اشغالگر حمایت و مشغول سرزنش و تهدید اشغال شدگان بودهاند.
آنها میخواهند یک ملت را به کلی انکار و خاموش کنند. چنین چیزی غیر ممکن است و غرب باید بداند هر آنچه هزینه میکند صرفاً هفتاد سال ظلم نیست، بلکه تولید هفتاد سال مظلومیت و مقاومت هست که روزی تمدن غرب را به چالش خواهد کشید. شاید برخی رسانهها در غرب جای ظالم و مظلوم را عوض کنند، اما به مدد تکنولوژیهای ارتباطی دوران پنهان کاری جنایتها به سر آمده و وجدانهای بیدار هر قطرهی خونی که در غزه و دیگر سرزمینهای فلسطینی بر زمین ریخته میشود را ثبت و ضبط میکند. هیچ آزادی خواهی در جهان با وجود زندان غزه که بخش بسیار بزرگی از جمعیت آن را کودکان زیر ۱۵ سال شکل میدهند و هر روز به خون کشیده میشوند، احساس آرامش نخواهد کرد. جهان بدون آزادی فلسطین، احساس عدالت و آزادی نخواهد کرد.