این جملهها بخشهایی از صحبتهای مطرحشده در یکی دیگر از نشستهای نامه و قرار، ویژه محور «پرسش و پاسخ با محوریت دنیای معاصر؛ امتداد خدا» بود که یکشنبه (۲۷ آبانماه) از سوی جهاددانشگاهی واحد اصفهان برگزار شد.
محمد رجایی رامشه، دکترای مهندسی ذهن در ابتدای این نشست گفت: در گذشته یعنی پنج قرن پیش از میلاد مسیح، علم نزد علمای دین بود تا اینکه سوفسطاییان که نقشی چون دانشمندان امروی داشتند به وجود آمدند. نوعی مدرنیته شکل گرفته بود و اصطلاح دموکراسی و ملزومات آن نیز از آن دوره شکل گرفت.
او با اشاره به اینکه در آن دوران، مدارس و دادگاهها از علمای دین جدا شد، افزود: در دادگاههای آنان نوعی مجلس علمی برپا بود و حق با کسی بود که وکیل بهتری داشت و از قانون بهتر استفاده میکرد. در واقع مهم نیست که چه کسی حق دارد؛ مهم این است که کدام وکیل بر اساس قانون بهتر دفاع میکند. امروزه غربیها قاعده انصاف را به این سیستم اضافه کردند تا این شرایط را تلطیف کنند.
این دکتری مهندسی ذهن، افزود: در آن دوران خوشصحبتی و بهتر حرف زدن با اغراض سیاسی ارزشمند تلقی میشد. این شرایط، در دنیای امروز نیز ادامه داشته است. ارسطو یکی از اندیشمندان سوفسطایی بود و با تلاشهای او و اساتیدش (افلاطون و غیره)، تا حدودی این گفتمان را به قسمت تاریک تاریخ بردند. جستجوی حقیقت را ارزش تلقی کردند و روش آنها برای کشف حقیقت، پرسش بود.
رجایی رامشه، ارسطو را اولین مبدع روش علمی دانست و اظهار کرد: در روش علمی سوال و سپس فرضیه مطرح شده و در نهایت به جواب میرسیم. افلاطون عقلگرایی را مطرح کرد. دین با تعلق و علم با روش علمی ترکیب شده است. اگر فرضیه نیز تجربه شود، تبدیل به نظریه خواهد شد.
او با تأکید بر تفاوت دانش و ساینس، گفت: ساینس علمی است که به اشتراک گذاشته میشود. در دنیای واقعی دانشِ غیر از ساینس، دانستههای واقعی و تجربی است. انسانها بسیاری از چیزهایی که منافع دارند، مثل روشهای کسب و کار را منتشر نمیکنند و در نتیجه خیلی از مسائل به ساینس تبدیل نخواهد شد. همچنین روش علمی منجر به ساخت نظریه میشود، در صورتی که بسیاری از نظریات رد و تعداد کمی از آنها به قانون تبدیل شدهاند. بنابراین علم یا ساینس هم قابل اعتماد و اتکا نیست.
این مروج معارف قرآنی، در خصوص محدودیت علم اظهار کرد: روش علمی، دانش انسان را زیاد میکند. دانشمندان دادهها را جمعآوری و نتیجهگیری میکنند تا زندگی را برای نوع بشر آسانتر کنند، اما با این وجود هر پژوهشی شمع کوچکی است که فقط مقدار کمی از تاریکی جهالت را روشن میکند. علم آرام و آهسته به سمت روشنایی حرکت میکند. باید پرسید که با این شرایط علم قابل اعتناست؟ در علم، وقایع و حقایق بعد از مرگ قابل اعتنا نیست، زیرا قابلیت تجربه ندارد.
رجایی رامشه با بیان اینکه دین نگاه کلی و علم نگاه جزئی دارد، اضافه کرد: چطور ممکن است از راه جزئی علم، دین را که راهی کلی است، قضاوت کرد؟ دین از جزء به کل شروع میکند و مثلا میگوید خدا ابتدا زمین و آسمان و سپس کوه و انسان و غیره را آفرید. علم میخواهد بداند چطور میتوان زندگی را بهتر کرد و دین نیز به همین سوال پاسخ داده است.
او با اشاره به اینکه دین، وجود حقیقت واقعی را تأیید میکند و به سوال از چگونگی خلقت، زندگی آدم در زمین و سایر پرسشهای مبنایی، پاسخ میدهد، تصریح کرد: دین تمام راههای زیان دیدن و سود کسب کردن را به ما توصیه کرده است. علاوه بر این، ما را به دیدن نتایج تصمیمات زیانآور و سودآور ارجاع میدهد.
این دغدغهمند معارف دینی، ادامه داد: روش حضرت آدم(ع) در استفاده از محصولی که خداوند آن را ممنوع اعلام کرده بود، روش علمی و تجربی بود. حضرت ابراهیم (ع) روش متفاوتی از حضرت آدم(ع) را اتخاذ کرد و با وجودی که روی زمین بود، به ملکوت رفت.
رجایی رامشه ادامه داد: ابراهیم(ع) مظاهر طبیعی را مشاهده کرد و درصدد کشف حقیقت آنها برآمد و در این راه روش تعلق را اتخاذ کرد. دادهها را جمعآوری و با استفاده از تعلق، نتیجهگیری کرد و سیطره علمش را گسترش داد. درون خودش نیز به جستجوی خدا پرداخت و به چیزی فراتر از دانش محیط و دنیوی رسید. دانشی که باعث شد آتش او را نسوزاند.
او در خصوص دانش حضرت ابراهیم افزود: ابراهیم(ع) به دانشی اضافهتر از دانش بشر دست پیدا کرد. به عبارتی به سر منشاء دانش دست یافت که با علم بشری، تجربی و سفسطهآمیز امروز، تفاوت دارد. حضرت ابراهیم(ع) وقتی آزمایشات خود را انجام داد، ابتدا تجربه و در نهایت نتیجهگیری کرد و خداوند نیز روش علمی او را به دیگران توصیه کرده است.
این دکتری مهندسی ذهن خاطرنشان کرد: ابراهیم از خداوند میپرسد افرادی که همین روش من را طی کنند، مثل من خواهند شد و خداوند پاسخ میدهد که خیر، سایر شروط نیز مطرح است. اگر فردی همچون ابراهیم(ع) این دانش را داشت و آن را سر جای خود استفاده کرد، مانند تو خواهد شد. هرکس این کتاب را خواند، مثل ابراهیم(ع) نخواهد شد بلکه عمل اوست که منجر به مشابهت او با ابراهیم(ع) خواهد شد. علم بدون تعلق و عمل منجر به بدبختی خواهد شد.
رجایی رامشه ادامه داد: قرآن میگوید اگر علم، ارزشافزودهای برای شما داشت، آن را بیاموزید. روش علمی میگوید توجه کنید این پژوهش ارزش دارد یا خیر؟ هزینه آن به نتیجهاش میارزد یا خیر؟ نیاز مردم هست یا خیر؟ باید به همه این نکات توجه کنید.
او با اشاره به اینکه تعلق که امروزه عاملیت دارد، دستور قرآن به ماست، افزود: اگر میخواهید هر کار علمی حیات داشته باشد، جلوی فرآیند و چرخش آن را نگیرید تا مدام خلق شود. اگر جلوی چرخه آب را بگیری با مشکلات زیست محیطی مواجه خواهید شد. هر چیزی تولید میکنید، حتی اگر قانون اجتماعی باشد، چرخه بازگشت دارد. اگر مصرف مواد مخدر را ممنوع نکنید، ممکن است فرزند خودتان به آن دچار شود. قرآن میگوید انسان باید قدرت تعلق و روش تحقیق علمی را استفاده کند. قرآن حتی قصص را برای تعلق انسان آورده است.
این دکتری مهندسی ذهن با اشاره به اینکه در دنیا، شاهد دینستیزی، دینگریزی و کشش به سمت دین وجود هستیم، اظهار کرد: وقتی با خدا باشی، ایمنی و پناه تأمین و نیازهایت رفع خواهد شد. تنها خداوند منبع تکامل و علم چیزی در جهت تکامل است. قرآن نیز تجربه را توصیه میکند و در واقع قرآن، خودش تجربی است و همین تجربه، اساس علم است. برخی که به منافع دنیایی معتاد شدند و برای مثال کارشان تولید مخدر و تسلیحات نظامی است، دین را برنمیتابند و سفسطه و تکنولوژی را در راه دینگریزی و دینستیزی به کار میگیرند.
رجایی رامشه با بیان اینکه برخلاف آن چه که تصور میشود، علم و تعلق آغاز خداست، اظهار کرد: خداوند برای مردم کتاب میفرستاد، اما کسانی که منافع خاص داشتند، چیزی را به جای دین جا میزدند پس به همین دلیل پس از اسلام، قرآن شیوه انتقال شفاهی را با روش خواندن و کتابت برگزید تا از انحراف آن جلوگیری شود. قرآن تجربی است و به همین دلیل، علم و تکنولوژی به گسترش دین کمک خواهند کرد. امروزه به راحتی از روی عمل افراد و با استفاده از علم، دینداران از بیدینها قابل تفکیک هستند.
او که معتقد است، امروزه بسیاری از گزارههای دین با روش علمی تأیید شدهاند، خاطرنشان کرد: ۱۴۰۰ سال پیش یک انسان بیسواد از قول خداوند میگوید «ما خلق کردیم ظلمات و نور را». امروزه علم، اعجاز پیامبر را تأیید میکند و تجربه به وسیله تکنولوژی بسیار سادهتر محقق خواهد شد و در نتیجه دین گسترش خواهد یافت. انتشار پیام دین به وسیله رسانهها بسیار سادهتر از زمان پیامبر انجام خواهد شد. در آینده علم ابتدا با هدف رد کردن دین، به سراغ آن خواهد آمد، ولی با استفاده از تعلق به قرآن و خدا رجوع خواهد کرد.
این فعال قرآنی با اشاره به اینکه اگر خدا را عاقلانه دنبال کنید، به خدا میرسید، اظهار کرد: ما در دنیای پسامدرن به سمت تعلق پیش میرویم، در این دنیا، امکان آزمایش و تبادل اطلاعات فراهم است و همه اینها به خودشناسی مردم کمک میکند و خودشناسی نیز به خداشناسی خواهد رسید.
رجایی رامشه با بیان اینکه اگر انسان در پی سرچشمه علم باشد با تعلق به چیزی جز خدا نخواهد رسید، تصریح کرد: از هر راهی که برویم دو نتیجه بیشتر نمیتواند داشته باشد؛ یا نسل بشر نابود خواهد شد و یا اینکه مسیر به خدا خواهد رسید و امتداد نسل بشر تضمین خواهد شد. بنابراین مدرنیته آغاز خداست. ما با علم میتوانیم بفهمیم پیامبر چه کسی بود و چه گفت و امروزه دسترسی به آیاتی که نازل شده سادهتر از قدیم است. ارتباط انسان با خدا در مدرنیته آغاز شده است.
او خاطرنشان کرد: خداوند با انواع روشها، محبت و بخشندگیاش را به انسان نشان میدهد و تمام تلاشش را میکند که بندگانش به نتیجه برسند. همیشه کسانی وجود داشتند که خداوند آنها را هدایت کرده و حتی از پیامبران از لحاظ ایمان قویتر بودند پس ختم پیام خداوند (ختم نبوت) هم به معنی ختم خدا نیست. ما تاریخ میخوانیم تا اشتباهات سایر انسانها را ببینیم و برای آینده از آن عبرت بگیریم. در نتیجه من فکر میکنم با افزایش تکنولوژی خدا تمام نمیشود بلکه آغاز میشود.
این دکتری مهندسی ذهن در پایان با تأکید بر نقش انسان در ساخت آینده، بیان کرد: چیزی که خداوند گفته این است که سرنوشتتان را پپیشبینی نکنید، بلکه آن را بسازید. ما نمیتوانیم پیشبینی کنیم که دنیای مدرنیته دنیای پایان خدا خواهد بود. ما باید تلاش کنیم قرآن را به صورت عملی وارد زندگی کنیم. منتظر نباشید تا آینده اتفاق بیفتد، کاری کنید که قرن آینده، دنیای خداباوری باشد.
انتهای پیام