همشهری آنلاین: اگر سال ۲۰۱۴، پیش از انتشار هر پوستر و تریلر و عکسی، کسی شما را به اکران خصوصی فیلمی به نام «جان ویک» دعوت میکرد، پیش خودتان فکر میکردید با چه فیلمی سروکار دارید؟ این اسم چه حسی در شما ایجاد میکرد؟ مارک ای. آلتمن، نویسنده کتابِ «اونا نباید سگش رو میکشتن؛ تاریخ شفاهی بیپروا و بیکموکاست جان ویک، گان فو و عصر نوین اکشن»، وقتی به اکران خصوصی «جان ویک» دعوت شده، خیال کرده این اسم میتواند نام بازسازی درام زندگینامهای کمدیِ «پَچ آدامز» با بازی رابین ویلیامز فقید باشد. اما همین که تریلر فیلم را میبیند، بلافاصله وارد قلمرو «بابا یاگا»، «بوگیمن» و جان ویک میشود.
«جان ویک» از زمان اکران نخستین قسمتش تا امروز که فروش جهانی قسمت چهارمش به بیش از ۴۴۰ میلیون دلار رسیده و تا اینجا در رتبه یازدهمین فیلم پرفروش سال قرار گرفته، تاثیر مشابهی روی تماشاگرانش داشته است. اغلب تماشاگران این فرنچایز سینمایی از همان تماشای اول مبهوت شخصیت جان ویک با بازی کیانو ریوز، اکشن بیمحابا و بیتوقف فیلم، کرئوگرافی پیچیده صحنههای مبارزه تن به تن و تیراندازی، فیلمبرداری نئونوآر و حالوهوای متفاوت آن شدند و به دستاندرکاران فیلم نشان دادند که چه اشتهای سیریناپذیری برای بلعیدن قسمتهای بیشتری از داستان این آدمکش یکه و تنها با کاریزما و مهارتهای منحصربهفرد دارند.
بازیل ایوانیک (تهیهکننده هر چهار فصل)
تئوری من این بود که اکشنهای زیادی با این ایدههای اولیه ساخته شدهاند که «تو همسر من رو کشتی»، «تو برادر من رو کشتی»، «تو پدر من رو کشتی» یا «من سرباز جنگ بودم و به من خیانت شد» یا «من پلیس بودم و تو همکار من رو کشتی». ما این چیزها را میلیونها بار دیدهایم. ۹۸ درصد مخاطبان واقعاً نمیدانند چطور چنین داستانی را درک کنند و فیلمها هم برای برانگیختن احساسات زور میزنند. اینجا بود که با خودم فکر کردم: «اوه، خدای من! اگه کسی سگ من رو بکشه و ماشینم رو بدزده چطور؟» خود سگ مهم نبود، خاطره جان ویک از همسرش مهم بود که به او گفته بود: «در زندگی باید دوست داشته باشی، با این سگ شروع کن.» هر کسی عشق ویک به همسرش را میفهمید و تماشاگران خودشان را جای او میگذاشتند.
دِرِک کُلستاد (فیلمنامهنویس سه فصل اول)
اولین فیلمهای گان فو [Gun Fu بر وزن کانگ فو (Kung Fu) ترکیب مبارزه با تفنگ و هنرهای رزمی است، درست مثل کاری که جان ویک در آن مهارت دارد] احتمالا همه وسترنها هستند. همان اولین باری که دیدی کسی سریع تفنگش را میکشد و شلیک میکند. وسترنهایی مثل «هفتتیرکش» و «سیلوِرادو» نوعی رئالیسم جادویی داشتند که تماشایشان خیلی سرگرمکننده بود. اما اولین فیلم گان فو واقعی که دیدم «تعادل» کریستین بیل بود. وقتی میشنوم مردم میگویند «جان ویک» را دوست دارند خوشحال میشوم، اما وقتی میگویند چقدر فیلم نویی است، میگویم: «خدای من، مرد، نو نیست. این حاصل همه مزخرفاتی است که من با آنها بزرگ شدهام و عاشقشان هستم.»
چاد استاهلسکی (کارگردان هر چهار فصل)
در فیلم تیراندازی، چاقوکشی، تعقیبوگریز با ماشین و مقدار زیادی مبارزه تن به تن داشتیم. میخواستیم فیلمی اکشن با حالوهوای یک رمان گرافیکی بسازیم که در دنیایی اساطیری میگذشت. ما قصد ساخت تریلری آدمکشی با حسی واقعی و فضایی ماورایی داشتیم. همین هم شد که به جای اینکه بگوییم جان ویک خیلی سرسخت است، تصمیم گرفتیم این را نشان دهیم با برداشتهای بلند، حرکات بیشتر، راندن ماشین، افتادن از پلهها و امثالهم. جان مسلما نماد دوگانگی است. نمیخواهم بگویم فیلم داستان خیر علیه شر است. فقط میگویم اینجا انتخاب بین چیزهایی است که آدمها باید تحمل کنند و چیزهایی که میخواهند تحمل کنند. جان چیزهای زیادی را تحمل میکند و چند چیز را هم نمیخواهد تحمل کند.
جان ویک در هر فیلم چند نفر را کشته؟
جان ویک ................. ۷۷ نفر (به طور متوسط، یک قتل در هر یک دقیقه و ۱۸ ثانیه در طول ۱۰۱ دقیقه زمان فیلم)
جان ویک ۲ ............. ۱۲۸ نفر (به طور متوسط، یک قتل در هر ۵۷ ثانیه در طول ۱۲۲ دقیقه زمان فیلم)
جان ویک ۳ ............. ۹۴ نفر (به طور متوسط، یک قتل در هر یک دقیقه و ۲۳ ثانیه در طول ۱۳۰ دقیقه زمان فیلم)
جان ویک ۴ ............. ۱۴۰ نفر (به طور متوسط، یک قتل در هر یک دقیقه و ۲۰ ثانیه در طول ۱۶۹ دقیقه زمان فیلم)
جان ویک در فیلم آخر تقریبا نصف مجموع سه فیلم اول (۲۹۹) آدم میکشد.
کل اتفاقات سه فیلم اول در یک بازه زمانی یکهفتهای اتفاق میافتد. یعنی جان ویک در هر روز به طور متوسط ۴۲.۷ نفر را میکشد. فیلم چهارم مدتی در زمان جلو می رود تا جان ویک بهبود یابد و به مبارزه برگردد.
آیا خشونت «جان ویک» مضر است؟
«پدرخوانده» در زمان اکرانش بابت دوستداشتنی نشان دادن یک خانواده مافیایی مورد نکوهش قرار گرفت، اما حالا جز شاهکارهای سینماست و در سرتاسر دنیا بارها در مجلات و کتابهای مختلف دربارهاش نوشتهاند و ستایشش کردهاند و دیگر کمتر کسی به وجود صحنههای خشن رئالیستی در آن اشاره میکند. درباره «هفت سامورایی» هم میتوان همین را گفت که پر از صحنههای کشت و کشتار است، ولی امروز از آن به عنوان شاهکاری مسلم یاد میشود. «راننده تاکسی»، «این گروه خشن»، «گاو خشمگین»، «روزی روزگاری در امریکا»، «تلالو» و کلی شاهکار دیگر هم هستند که در برخورد اول خشونتشان جلب نظر کرده، اما به مرور زمان جنبههای دیگرشان مورد توجه قرار گرفته است.
هر چهار قسمت «جان ویک» درجه R گرفتهاند که یعنی افراد زیر ۱۷ سال برای دیدن این فیلمها به همراهی والدین یا سرپرست نیاز دارند. این درجه از والدین میخواهد پیش از اینکه فرزندان خردسال خود را برای تماشای فیلم ببرند، در مورد فیلم اطلاعات بیشتری کسب کنند. زیبا نشان دادن خشونت در «جان ویک» را که مورد انتقاد برخیها واقع شده، میتوان امتیاز آن در نظر گرفت. آنچه در این فیلم نظرگیر است، مهارت، دقت، سرعت و زمانبندی است، همان خصوصیاتی که معمولا در اغلب ورزشها مهم است. بیشتر از اینکه خشونت فیلم مضر باشد، مهم است مخاطبی به تماشای آن بنشیند که قوه تمیز داشته باشد. درجهبندی هم به همین کار میآید.
احیای کیانو ریوز
بعد از «کنستانتین» در سال ۲۰۰۵، کیانو ریوز که پیشتر سابقه بازی در سهگانه علمی تخیلی «ماتریکس»، اکشن «سرعت»، «دراکولای برام استوکر»، «آیداهوی خصوصی من» و «بودای کوچک» را داشت، تقریبا نقش مهمی بازی نکرد تا سال ۲۰۱۴ که «جان ویک» از راه رسید و حرفه او را زیر و رو کرد. ریوز احیا شد و در قسمت چهارم «ماتریکس» جلوی دوربین رفت و در انیمیشن «داستان اسباببازی ۴» صحبت کرد و زمزمههایی هم درباره ساخت قسمت دوم «کنستانتین» گاه به گوش میرسد. سال بعد هم که در اولین اسپین آف «جان ویک» با عنوان «بالرین» حضور دارد.