فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا» ساخته لیلی عاج محصول سازمان اوج است که ابتدا در جشنواره چهل و یکم فجر به نمایش در آمد و دیپلم افتخار بهترین فیلم اول را به دست آورد و در دو رشته موسیقی و جلوههای ویژه بصری نیز کاندید دریافت سیمرغ شد. این فیلم روایتی تازه از پادگان اشرف و تلاش گروهک منافقین برای فریب جوانان است. ژاله صامتی، وحید آقاپور، حمیدرضا محمدی، دیبا زاهدی و شهروز آقاپور از جمله بازیگران فیلم هستند.
بابک پناهی درباره ساخت دکورهای فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا» گفت: معمولاً ساخت پروژههایی که نیاز به سندیت دارد کار سادهای نیست. قبل از ساخت دکور، از نظر مالی بررسی میشود که آیا ساخته شود به صرفه خواهد بود یا وارد لوکیشن اصلی شوند بهتر است. از آنجایی که اردوگاه اشرف دیگر شکل سابق خود را ندارد از نظر مالی توجیه اقتصادی نداشت به عراق برویم؛ بنابراین تصمیم بر این شد تا دکور در شهرک دفاع مقدس و بر روی زمینی با سطح صاف ساخته شود.
این طراح صحنه افزود: از آنجایی که در حال حاضر اردوگاه اشرف تغییر کرده است، آن را بر اساس یکسری عکس و فیلمهای محدود ساختیم. به یاد دارم آن دو شیری که در مقابل پادگان اشرف گذاشته شده بود، یالشان دچار مشکل بود و ما در زمان طراحی آنها، شیرها را دقیقاً طوری طراحی کردیم که آن یالها همان ایراد را داشته باشد و وقتی کسانی که پادگان اشرف را از نزدیک دیده بودند این شیرها را دیدند، گفتند دقیقاً به همان صورت ساخته شده و این موضوع برایشان بسیار جالب بود.
پناهی با اشاره به ساخت کمپ ثریا افزود: علاوه بر ساخت پادگان اشرف، کمپ ثریا نیز ساخته شد که همان مقر اسکان خانوادهها بود. از کمپ ثریا فیلم داشتیم، اما محدود بود و برای همین، براساس جای دوربین، طراحیها را انجام دادیم. بخش دیگر نیز مقر عراقیها بود؛ جایی شبیه به ایست و بازرسی و آنجا را هم ساختیم. با توجه به این ۳ لوکیشن اصلی، طراحیهای دکور در شهرک دفاع مقدس انجام و صفر تا صد لوکیشن ساخته شد که حتی شامل جادهسازی هم میشد.
او با تاکید بر آنکه فیلمهایی مثل «سرهنگ ثریا» همچون فیلمهای کمدی حال خوب کن نیستند، اما باید دیده شوند، گفت: طبیعی است که مخاطب در شرایط فعلی دوستداشته باشد فیلم کمدی ببینند تا حالش خوب شود؛ فیلمهایی مانند «سرهنگ ثریا» حال خوب کن نیستند، اما اینطور فیلمها را باید دید و باید روی آنها آنقدر کار شود که تماشاچی مشتاق شود تا برود و آن فیلم را ببیند. یعنی تماشاچی با این هدف به تماشای فیلم برود که قرار است یک فیلم مهم را ببیند. باید برای این فیلمها به گونهای تبلیغ شود تا کنجکاوی به وجود آورد. نبود چنین مانورهایی باعث میشود تا چنین فیلمهای خوب و قویی دیده نشود و فروش نداشته باشد و باعث ایجاد موج نمیشوند.
پناهی خاطرنشان کرد: باید درباره این موضوعات به شکل کارشناسی شده پیش رفت تا ارزش این فیلمها دیده و حفظ شود تا قبل از نمایش فیلم، تماشاچی برای دیدن آن مشتاق و کنجکاو شود. فیلمهای اینچنینی فیلمهای مهمی هستند، اما متأسفانه به هر دلیلی خوب روی آنها تبلیغ نمیشود و برای همین هم دیده نمیشوند.
او با تأکید بر نگاههای متفاوت نسبت به فیلمهای ساخته و اکران شده در جشنوارهها گفت: به هر حال در اکثر جشنوارهها معمولاً به فیلمها نگاه سیاسی، جناحی و… میشود و به برخی فیلمها نیز توجه بیشتری میشود. همین موضوع موجب شده حتی درباره جشنوارههایی که خارج از ایران نیز برگزار میشود، این انتقاد وارد باشد. البته نگاه انتقادی که من نسبت به جشنوارهها دارم نه فقط به داوران بلکه به متولیان جشنوارهها و تیم تهیه و تولید فیلم است.
پناهی ادامه داد: گویا از سوی عوامل تولید و تهیه فیلم به جشنوارههایی همچون جشنواره فیلم فجر شناسنامهای از فیلمهایی که ساخته و ارسال میشود ارائه نمیدهند. در صورتی که به نظر من این موضوع مهم است، اما به آن توجهی نمیشود. چون در هر صورت همه عوامل با هم برای ساخته شدن یک فیلم زحمت میکشند و باید به گونهای این موضوع نشان داده شود.
این طراح صحنه با اشاره به تلاش فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا» به منظور روایت جدید از جنگ افزود: سرهنگ ثریا تلاش کرده تا یک اقلیم و جغرافیای دیگری از جنگ را به نمایش درآورد و بنابراین باید بیشتر دیده شوند و نباید ساده از روی آنها عبور کرد. این موضوع یک ضعف از سوی برگزارکنندگان جشنواره و تیم تهیه و تولید فیلمهاست. اگر قرار است برای فیلمی تبلیغ شود، ارائه شناسنامه درست میتواند در امر تبلیغ و دیده شدن کمک کند؛ یعنی اینطور گفته شود فیلم از الف تای چگونه ساخته شده است. ارائه شناسنامه به این شکل در آینده فیلم اثر خواهد گذاشت. چون باعث میشود فیلم در جشنوارهها بیشتر دیده و بر روی موضوعات گوناگون کاندید شود.
پناهی با بیان حس و حال خوبی که پس از تماشای فیلم پیدا کرده است گفت: فیلم را که دیدم خیلی آن را دوست داشتم و خدا را شکر کردم زحمتی که کشیده شده خوب از آب درآمده است. حس و حال فیلم خیلی خوب به نمایش درآمده بود.»
۲۲۰