به گزارش اقتصادنیوز در این مطلب امده است:اسرائیلیها حداقل میان خودشان اتفاق نظر نسبی دارند که جنگ اخیر از هر نظر با سرنوشت دولت اسرائیل گره خورده است. در 75 سال گذشته که از تاسیس این رژیم میگذرد، تقریباً همواره در درگیری و جنگ بودهاند، ولی جنگ غزه به کلی متفاوت از گذشته است. بنابراین کوششهای آنان در حفظ اتحاد خود و برای موفق بیرون آمدن از این مهلکه بیش از گذشته است.
یک نمونه سیاسی آن را میتوان در حمایت مقطعی از نتانیاهو دید که بهرغم بدنامی و ضعف شدید سیاسیاش و مهمتر از همه شکست اطلاعاتی اخیر و تحمیل هزینه سنگین به مردم خودشان، همچنان از دولت او حمایت میکنند تا بلکه بتوانند از این جنگ با خسارات کمتری بیرون آیند.
این وضعیت و حمایت همهجانبه از نتانیاهو، شرایط را بهگونهای رقم زد که با توجه به حوادث روزهای اول، دستگاه تبلیغاتی دولت اسرائیل و حامیان غربی آن از جمله ایالات متحده، برخی اخبار دروغ را بیپروا منتشر کردند و افکار عمومی غرب نیز آنها را پذیرفت. دروغهایی که در حمایت مردم غرب و حتی سایر جوامع از اسرائیل و محکومیت حماس بسیار مؤثر بودند ولی با طولانی شدن جنگ و اقدامات ضدانسانی اسرائیل که در قالبهای جنایت جنگی و پاکسازی قومی دستهبندی میشود، ورق برگشت و بسیاری از غربیها احساس کردند که اسرائیل آنان را فریب داده است.
در چنین شرایطی به نظر معقول نمیآید که مهمترین روزنامه اسرائیل، یعنی هاآرتص گزارشی را منتشر کند که مهمترین ادعای اسرائیل را در آغاز جنگ زیر سوال ببرد. گزارشی که معتقد است؛ کشتن تعدادی از افراد شرکتکننده در کنسرت 7 اکتبر ناشی از حمله هلیکوپترهای اسرائیلی بوده است.
چنین گزارشی میتواند ضربه بسیار سنگینی به ادعاهای نتانیاهو و کل اسرائیل بزند و وضعیت تبلیغاتی را علیه آنان تشدید کند. بهویژه آنکه ادعاهای دیگری هم برای توجیه حملاتشان به بیمارستانها کردهاند که همه آنها ضعیف و قابل تردید است.
پرسش این است که چرا هاآرتص توانسته است چنین گزارشی را تهیه و منتشر کند؟ چرا دستگاههای امنیتی و قضایی آنجا جلوی آن را نمیگیرند؟ رژیمی که هم در عمل و هم در مقام نظر و بیان، هیچ ابایی در دفاع از کشتار و حذف دیگران ندارد، چرا مانع انتشار چنین گزارشی نمیشود؟
اگر خوب نگاه کنیم، میتوان گفت که از زاویه اتحاد اسرائیلیها، وجود چنین رسانهای نقطه قوت آنان است و نه نقطه ضعف. بله این خبر یا اخبار مشابه میتواند موجبات تضعیف وضعیت حکومت اسرائیل را فراهم کند ولی همزمان چند برابر بیشتر موجب تقویت سیاسی آنان نیز میشود؛ موضوعی که در هیچ کشور عربی اعم از مصر، اردن، عربستان و... دیده نمیشود. قدرت رسانهای و ساختار سیاسی تثبیتشده و دستگاه قضایی مستقل که جلوی اقدامات پلیس را در ممانعت از تظاهرات مردم به نفع آتشبس میگیرد، مؤلفههای اصلی قدرتمند درونی و حتی بیرونی هستند؛ چیزی که در اغلب کشورهای عربی تعطیل است.