خبرگزاری فارس باشت - فتح الله پورانپور- شبانهروز بیدار است، گوشش به زنگ صدای بیمار و دلهره از اینکه نکند صدایش کند و نشنود، تا پای جای میرود تا بیماری که به او سپردند بدون کوچکترین مشکلی دوران درمانش را در بیمارستان سپری کند.دست خودش نیست عشق او را به این وادی کشانده؛ به وادی ایثار و از خودگذشتگی.
در روزهای مزین به نام زیبای پرستار این بار میخواهیم راوی داستان پرستار از جان گذشتهای باشیم که غیرت و احساس مسوولیت باعث شد تنها به ارائه خدمات درمانی در بیمارستان محل کارش اکتفا نکند و هنگامی که نیاز بیماران کرونایی در ارائه خدمات جانبی جهت درمان هر چه موثرتر را دید به پشتیبانی و حمایت همکاران خود در بخش بیماران کرونایی بیمارستان 32 تختحوابی شهدای باشت و خانه بهداشت روستای سرابیز بخش مرکزی شهرستان شتافت و از این رهگذر خاطراتی برایش رقم خورد که شنیدنش خالی از لطف نیست.
خدمت به مردم در حکومت حضرت مهدی(عج) انگیزه پرستار شدنم بود
این بانوی پرستار در خصوص انگیزه اصلی خود برای ورود به حوزه جهاد سلامت و مراقبت از بیماران کرونایی میگوید: از همان ابتدا که تصمیمگرفتم در این رشته مشغول به تحصیل شوم هدف و انگیزه اصلی من خدمت به مردم در حکومت حضرت مهدی (عج) و نیاز جامعه به پرستار زن جهت ارائه خدمت به جامعه بانوان بود.
پرستار بیمارستان 32 تختخوابی شهدای باشت میگوید: تمام انگیزه من در این مدت دعای خیر بیماران است چرا که همین دعاها بدرقه و دستگیر تمام مشکلات زندگی من شده است که اثرات آن را وضوح در زندگی دیدهام.
سیده زهرا حسینی پرستار سرابیزی این بیمارستان است، ابتدا از پیوند زندگی شخصی و شغل پرستاری تعریف میکند و میگوید: یک فرزند 4 ساله دارم و گاهی اوقات شرایط واقعا سخت میشود و همیشه در تلاش هستم که بتوانم تعادل مناسبی بین این دو ایجاد کنم چراکه ساعات کاری زیادی داریم و برخی روزها واقعا خسته میشوم.
او از عشق و علاقهاش به شغل پرستاری سخن به میان میآورد و ادامه میدهد: زمانی که پشت کنکور بودم فقط به عشق پرستاری درس میخواندم و علاقه زیادی به این رشته داشتم و اکنون نیز با وجود تمام سختیها با علاقه به بیمارستان میآیم و با عشق کار به بیماران رسیدگی میکنم.
حضرت زینب(س)، الگوی به تمام معنا برای تمام پرستاران
وی با تاکید بر الگو پذیری تمام پرستاران از سیره و سبگ زندگی حضرت زینب(س) افزود: در تمام این سالهایی که در این لباس خدمت میکنم همیشه سیره زندگی ائمه اطهار را الگو قرار قرار دادهام و مانند ایشان صبر و بردباری را نقشه راه خود کرده و با تمام توان خود به بیماران خدمترسانی میکنم تا بیماران علاوه بر رنج بیماری، درد دیگری را تحمل نکنند.
دعای خیر بیماران بدرقه راه پرستاران
این پرستار اورژانس از شیرینیهای این شغل سخن به میان می آورد و میگوید: هر زمانی که بیماری دعای خیر میکند با تمام وجود خدا را شکر میکنم که من را در این جایگاه قرار داده تا نقشی در نجات انسانها ایفا کنم و اثرات دعای بیماران را در زندگی شخصی خود نیز به وضوح دیدهام، چراکه گرههای زندگی طوری باز شدند که حتی تصور نمیکردم.
جامعه پزشکی، خط مقدم مبارزه با کرونا بودند
وقتی که از دوران کرونا از او سوال میکنم، آهی میکشد و ادامه میدهد: در زمان کرونا بخش اورژانس در خط مقدم مبارزه با ویروس کووید بود و خوب یادم هست در موج پنجم کرونا بیماران متعددی با تب بالای ۴۰ درجه، شرایط جسمانی نامناسب و در نیمه شب به بیمارستان مراجعه میکردند و حتی برخی بیماران به علت نبود تخت روی صندلی بودند و اقدامات درمانی را برای آنان انجام میدادیم و این بخشی از ماجرا بود و دوری از خانواده و کار سنگین چندین ساعته در لباسهای مخصوص پلاستیکی هم از سوی دیگر شرایط را واقعا سخت کرده بود. خدا را شکر که این بیماری تمام شد.
انگیزه ادامه راه پرستاری فقط پاداش معنوی آن است
حسینی با تاکید بر اینکه ارزش معنوی این شغل بسیار بالاست، ابراز کرد: در کنار تمام سختیها، پرستاری ارزش معنوی و اخروی کمکرسانی به بیماران و نجات افراد بسیار ارزشمند است و در روایات اسلامی این بسیار مورد ستایش قرار گرفته و امیدوارم که در زندگی نیز بتوانیم زینبوار عمل کنیم و باری از دوش بیماران برداریم.
از این پرستار اورژانس در خصوص خاطرهای از دوران کاریاش سوال میکنم و او لبخندی میزند و در ذهن خود دنبال خاطره میگردد و به اتفاقی جالب از شغل خود اشاره میکند و میگوید: یادم هست یک روز بیماری بدحال حدود ۵۴ ساله با کد CPR یا کد احیا آوردند و من آن روز ۴۵ دقیقه در حال احیا بودم و بیمار به زندگی برگشت و هوشیار شد و از من و تیم احیا با دعای خیر تشکر کرد و آن زمان تمام خستگی از تن من بیرون رفت حس خوب وصف نشدنی داشتم.
عدم تناسب در حقوق پرداختی و میزان کار پرستاران
این پرستار اورژانس از مسؤولان نیز گلایه داشت و ابراز کرد: میزان حقوق دریافتی پرستاران با میزان سختی کار و تورم زندگی همخوانی ندارد و بسیاری از پرستاران از این امر ناراضی هستند و از مسؤولان میخواهم که فکری به حال این مسأله کنند.
ویژگیهای یک پرستار خوب از دید یک پرستار مهربان
وی در خصوص ویژگیهای یک پرستار خوب ابراز کرد: در وهله نخست پرستار باید با اخلاق و دلسوز بوده و حال مریض را درک کند و در وهله دوم علم کافی داشته باشد و درک خوبی از شرایط بیمارستان و نیازهای بیماران پیدا کند.
معجزه محبت در بهبود حال روحی بیماران
این پرستار فداکار در خصوص لحظات و خاطرات شیرین کار خود در بخش بیماران کرونایی نیز میگوید: حضور نیروهای مردمیار سلامت بر بالین بیماران باعث افزایش روحیه و انرژی در بین آنها میشد و دیدن صحنههایی بهبودی بیماران و بازگشت آنها نزد خانوادههایشان همیشه باعث خوشحالی ما بود.
او در ادامه سخنانش از بیمار مبتلا به ام اس سخن گفت که به کرونا نیز مبتلا شده و از حال روحی خوبی برخوردار نبوده به طوری که دو شبانه روز لب به غذایی نزده اما وقتی گرمای محبت این نیروهای جهادی را میبیند، بعد از صحبت با او و اجابت درخواستش در گرفتن ماساژ کمکم شروع به غذا خوردن میکند و روحیه خود را باز مییابد.
این پرستار در ادامه سخنانش از مهربانیهای انسان های فرشته صفتی یاد کرد که بی نام و نشان در روزها و شبهای مصاف با کرونا بیماران را تنها نگذاشتند و با تهیه آبمیوه و خوراکیهای مفید سهم به سزایی در حفظ روحیه و بهبود سلامتی بیماران داشتند.
وی از داستان بیمار معلول جسمی-ذهنی و حرکتی مبتلا به کرونایی برایم حکایت میکند که با شنیدن داستان این معلول در ذهنم دهها سوال نقش میبندد و بزرگترین پرسش این است خدایا فلسفه خلق انسانی با این همه درد و رنج چیست؟
شرایط رقتبار دختر معلول مبتلا به کرونا
او در خصوص این بیمار معلول کرونایی میگوید: این دختر معلول حدودا ۲۰ سال سن داشت و دارای آسیب جدی جسمی بود به طوری که چندین عمل روی او انجام شده بود،این دختر قادر به بلع غذا و کنترل ادرار خود نبود و همچنین از نظر ذهنی عقب مانده بود.
این پرستار فداکار در ادامه سخنانش از زخمهای پای دختر معلول و وضعیت آشفته او به علت تاخیر در زمان تعویض پوشک به علت عدم ارسال به موقع پوشک از محل آسایشگاهی که در آنجا بستری بوده برای من سخن میگوید و از علاقه این دختر به شله زرد و تلاشهایش در جهت رفع احتیاجات دختر معلول بیان میکند: با همکاری یک خیریه توانستم مقداری خوراکی و پوشاک برای این دختر معلول تهیه کنم همچنین مادرم برای او مقداری شله زرد تهیه کرد اما متاسفانه روزی که شیفت کاری من در بیمارستان فرا رسید و مشتاقانه در انتظار این به سر میبردم هر چه زودتر امانتیها را به دخترک برسانم و او را خوشحال ببینم متوجه شدم متاسفانه شب قبل این دختر رنج دیده معلول فوت کرده است.
بهراستی که اینان فرشتههایی زمینیاند که با لباس سفید هر روز به جامعه خدمت میکنند، فرقی نمیکند در خط مقدم مبارزه با کرونا و یا در پشت جبهههای جنگ و یا در همین بیمارستانها و مراکز درمانی این شهر، هرجا که بروند رسالت فداکاری خود را از یاد نمیبرند.
این پرستار فداکار در پایان سخنانش از مردم خواست خواندن دعای هفتم صحیفه سجادیه را سرلوحه کار روزمره خود قرار دهند و از برکات آن در زندگی خود بهرهمند شوند.
پایان پیام/