در عصر حاضر یکی از مهمترین سنجهها و شاخصهای میزان توسعهیافتگی اجتماعی و فرهنگی در جوامع مختلف، به میزان توسعه فرهنگ رانندگی بستگی دارد و شاید به همین دلیل شهروندانی که به رانندگی قانونمند اعتقاد دارند، هنگام رانندگی بیشتر دقت میکنند و در سایر بخشهای جامعه هم قانون مدارند و احساس مسئولیت بیشتری دارند.
از فرهنگ به عنوان مهمترین عامل در اصلاح و سالمسازی جامعه یاد میشود و با توجه به آموزشهای فراگیر فرهنگ رانندگی از طریق رسانهها و مراکز آموزشی در جهت تکامل تدریجی زیرساختهای فرهنگی احترام همه احاد جامعه به قوانین و مقررات رانندگی، میتوان انتظار داشت در آینده با شهروندانی رو به رو خواهیم بود که «حق تقدم» را درک میکنند و احترام به حقوق شهروندی را سرلوحه امور قرار میدهند. زمانی که سخن از فرهنگ اصیل ایرانی به میان میآید، این مسئله به ذهن متبادر میشود که فرهنگ اصیل ایرانی که با فرهنگ اسلامی عجین شده بهطور حتم نوعی از رفتارها را در قالب فرهنگی اصیل و بزرگ به نمایش میگذارد. خوشبختانه فرهنگ ایرانی توانایی هماهنگی با پیشرفت و دستاوردهای امروز جامعه بشری را داشته است و آداب و فرهنگ ایرانیان امروزه سرآمد فرهنگ و تمدن به شمار میرود. بنابراین باید با الگو قرار دادن فرهنگ ایرانی در جامعه و خانواده، فرزندان که در آینده در حال مرور فرهنگ ایرانی هستند، نمادی از فرهنگ قابل احترام را در آن ببینند و پس از گذراندن یک دوره فرهنگی با مردمی متمدن، از دورانگذار فناوری در ایران به عنوان نماد بیفرهنگی یاد نکنند.
در عصر کنونی که نسل جدیدی در آن زندگی میکنند، فرهنگ جوامع تغییر کرده است و با توجه به شرایط جامعه، یکی از ضرورتهای نهادینه سازی فرهنگ ترافیک و رانندگی، رعایت حقوق شهروندی افراد جامعه است زیرا در جوامع امروز رانندگی به یک فرهنگ بدل شده و روانشناسان از آن بهعنوان یک مدل رفتاری یاد میکنند. همچنین براساس الگوی کاربردی سازمان ایمنی جادههای آلمان، ایمنی رانندگی در یک مثلث تعریف میشود که زوایای آن از رفتار راننده، موقعیت محیطی رانندگی و وسیله نقلیه تشکیل شده است. رعایت نکردن فرهنگ صحیح رانندگی در کلانشهرها از سوی برخی رانندگان، شهروندان را با مشکلات زیادی مواجه کرده است و رانندگی ناصحیح به عنوان یکی از مهمترین عوامل ایجاد معلولیتها و مرگ و میر جادهای است. هرچند خودرو کارکرد رفاهی برای اعضای خانواده دارد و وسیلهای برای رفاه و آسایش آنهاست که در صورت بیتوجهی به قوانین و مقررات رانندگی، موجب وارد شدن خسارتهایی میشود.
بنابراین بیفرهنگی در رانندگی نقش مهمی در بروز حوادث و تصادفات رانندگی دارد. به طور حتم همه با حرکات نمایشی برخی از راکبین موتورسیکلتها و رانندگان متخلف روبهرو شدهایم. بیفرهنگی در رانندگی و بیتوجهی به مقررات راهنمایی و رانندگی و قوانین ترافیکی هر سال خسارتهای زیادی بر جا میگذارد و آرامش شهروندان را سلب میکند. با ریشهیابی این موارد مشخص میشود که بیفرهنگیهای رانندگی از کجا ناشی میشود. بهطور مشخص باید گفت چشمپوشی از تخلفات رانندگی و بیفرهنگیهای رانندگی موجب جسارت بیشتر متخلفان شده است. بهترین روش برای نهادینهسازی الگوهای صحیح رانندگی و تغییر رفتار متخلفان ملزم کردن آنها به شرکت در دورههای آموزشی فرهنگ رانندگی است.
روان شناسان معتقدند رفتارهای آدمی نتیجه امیال، عواطف و اندیشههای اوست و اگر این عناصر با یکدیگر موافق بوده و با هم همکاری داشته باشند، برای انسان خرسندی به ارمغان میآورد اما اگر یکی از آنها از حد متعادل خود خارج شود نتیجه آن تزلزل خواهد بود و مشکلات شخصیتی فرد آغاز میشود. بنابراین هیجانهای افراد بر رانندگی آنها اثر مستقیم دارد و واکنشهای محیطی آنها به دیگر رانندگان باعث ایجاد رفتار جمعی هماهنگ با قانون یا مغایر خواهد شد. روان شناسی رانندگی و ترافیک بهعنوان یک شاخه از روان شناسی کاربردی به توصیف پیشبینی و احتمال تغییر رفتار رانندگان هنگام رانندگی میپردازد. مهمترین موضوع روان شناسی رانندگی بررسی رفتار فرد درگیر در ترافیک، زیرساختهای رفتار خاص فرد در هنگام رانندگی، ارتباط بین این رفتار و تصادفات ترافیکی است. رفتار فرد هنگام رانندگی و یا در زمان ترافیک به مولفههایی همچون وسیله نقلیه و مسیرهای ترددی، وضعیت جسمانی و روانی راننده حاضر در ترافیک، هنجارها و قوانین ترافیکی و نیز وضعیت ترافیک در مسیرهای ترددی به طور مستقیم وابسته است. از سویی نمیتوان رفتار فرد را بهعنوان تنها عامل سوانح رانندگی دانست.
هرچند بسیاری از دستاندرکاران حوزه ترافیک و حمل و نقل تلاش دارند که نقش خودرو و موتورسیکلت را در بروز تصادفات رانندگی مهمتر از سایر عوامل جلوه دهند اما بر اساس پژوهشهای انجام شده باید گفت نقش فرهنگ رانندگی و عوامل انسانی بیشترین تاثیر را در پیشگیری از تصادفات دارد. رانندگان هنگام رانندگی باید همه هوش و حواسشان به رانندگی و رعایت مقررات راهنمایی و رانندگی باشد و از مشاجره، استفاده از موبایل و... به جد خودداری کنند. بهطور کلی در ارتباطات اجتماعی، مسئله ترافیک و رانندگی بهعنوان یکی از اساسیترین مولفههای زندگی شهری مورد توجه جامعهشناسان و روانشناسان است، زیرا مشکلات ناشی از ترافیک و رانندگیهای غیراصولی و تهاجمی، زندگی شهروندان را تحت تاثیر قرار میدهد. امروز در بیشتر کشورهای توسعهیافته به دلیل اهمیت و نقش فرهنگپذیری و ویژگیهای شخصیتی افراد هنگام رانندگی، قانونمداری، پیشگیری از حوادث رانندگی، در بررسی معضل فرهنگ رانندگی و ترافیک و حوادث ناشی از رانندگیهای تهاجمی بیشترین توجه به روانشناسی رانندگی معطوف میشود. چکیده کلام اینکه برای اصلاح الگوهای رانندگی و نهادینهسازی فرهنگ رانندگی، ارزشها، باورها و نگرشها، احساسات و انگیزهها و مجموعه رفتارهای فردی و اجتماعی انسان باید بهعنوان مهمترین عامل در تبیین مسائل مربوط به حوزه ترافیک مدنظر قرار گیرد.
از اینرو، منش اجتماعی و ویژگیهای شخصیتی راننده، شرایط حاکم بر حوزه شناختی، احساسی، عاطفی، رفتاری، حسی و حرکتی او میتواند بیشترین نقشآفرینی را در ارتباط با نهادینهسازی فرهنگ رانندگی و ترافیک ایفا کند. براساس نظر روان شناسان برای نهادینهسازی فرهنگ صحیح رانندگی، آموزش فرهنگ رانندگی از کودکی ضرورت دارد و برای پیشگیری از رفتارهای تهاجمی و قانونگریزی آموزش فرهنگ رانندگی باید از کودکی از سوی نهادهای آموزشی اجرا شود. درحالحاضر رعایت مقررات به مسیرها و مکانهایی محدود میشود که مورد کنترل پلیس هستند.
بنابراین در صورت نهادینه شدن فرهنگ ترافیک بهطور حتم خودکنترلی برای رعایت مقررات رانندگی به یک فرهنگ عمومی تبدیل خواهد شد و شهروندان با اخلاقمداری و رعایت رفتار مناسب و فرهنگ صحیح رانندگی جامعه آرامی را تجربه خواهند کرد.