درگذشت بیتا فرهی ؛ لاکردار اگر بدونی هنوز چقدر دوستت دارم!

عصر ایران شنبه 04 آذر 1402 - 18:46
بیتا فرهی در سال 1368 با فیلم هامون وارد سینمای ایران شد آن هم بر سر یک اتفاق و تقدیر شاید، زمانی که داریوش مهرجویی دنبال بازیگر نقش مهشید در فیلم هامون بود شبی در یک مهمانی در خانه دایی بیتا فرهی، مرحوم ناصر چشم آذر او را به داریوش مهرجویی معرفی می‌کند و ...

ساعاتی پیش بیتا فرهی بازیگر سینمای ایران درگذشت، بازیگری که یکی از مهمترین نقش‌های زن در سینمای ایران را در فیلم هامون زنده یاد داریوش مهرجویی بازی کرد، تقریبا 40 روز بعد از کوچ کارگردان به او پیوست.

امروز یکی دیگر از پایه‌های اصلی یکی از معروفترین فیلم سینمایی‌های تاریخ سینمای ایران هم از میان ما رفت، بعد از خسرو شکیبایی، عزت الله انتظامی، ناصر چشم آذر، داریوش مهرجویی حال نوبت به بیتا فرهی (مهشید فیلم هامون) رسید. متاسفانه ...

بیتا فرهی در سال 1368 با فیلم هامون وارد سینمای ایران شد آن هم بر سر یک اتفاق و تقدیر شاید، زمانی که داریوش مهرجویی دنبال بازیگر نقش مهشید در فیلم هامون بود شبی در یک مهمانی در خانه دایی بیتا فرهی، مرحوم ناصر چشم آذر (آهنگساز معروف) او را به داریوش مهرجویی معرفی می‌کند و از همان جا برای بازی در این فیلم انتخاب شد، خود فرهی در این باره گفته است: 

«من بسیار خوش شانس بودم که به طور اتفاقی وارد سینما شدم و با بزرگان کار کردم، می شود گفت تمام این جریان تقدیر بود و من به تقدیر اعتقاد دارم.»

درگذشت بیتا فرهی ؛ لاکردار اگر بدونی هنوز چقدر دوستت دارم!

مهشیدی که بیتا فرهی بازی کرد یک شخصیت زن چند لایه و واقعی در جامعه ایران است که هنوز بعد از گذشت 34 سال از ساخت فیلم هامون کاملا نمونه‌های شبیه به آن در همین جامعه امروز قابل شناسایی و موجود است. 

زنی زیبا، شیک و امروزی با دغدغه‌های مختلف سرگشته میان هنر و عرفان تا زندگی مرفه و لاکچری. توجه خواه و دنبال به چشم آمدن از یک طرف و بی تفاوت و بی قید در برابر وجوهی دیگر از زندگی. زنی که با عشق و عاشقی ازدواج کرد اما در عاقبت فهمید که عاشق شدن برای داستان‌ها و کتاب‌ها خوب است و برای جدایی از حمید هامون از هیچ تلاشی دریغ نکرد و ... 

اگرچه بیتا فرهی در 5 فیلم (هامون، بانو، زندگی،سرزمین سبز و کیمیا) با زنده یاد خسرو شکیبایی هم بازی بود ولی آن زوج هامون بر فراز قله است. نه فقط در کارنامه آن دو بازیگر و همکاری با هم، بلکه حتی اگر قرار باشد معروفترین زوج‌های سینمایی خلق شده در سینمای ایران انتخاب شود حتما مهشید و حمید هامون در میان 3 انتخاب نهایی قرار می‌گیرد.

2 سال بعد از هامون در فیلم بانو داریوش مهرجویی هم نقش آفرینی بسیار خوبی داشت که متاسفانه به دلیل توقیف فیلم در زمان خودش به چشم نیامد اما الان می‌توان دید که این فیلم و نقش مریم بانو بیتا فرهی تا چه اندازه مهم و تاثیر گذار است. خود زنده یاد فرهی درباره فیلم بانو و ارتباط ان با شخصیت واقعی خودش گفته است: 

«مهرجویی در جایی اشاره داشتند که فیلم نامه بانو را با توجه به شخصیت خود من نوشته اند. شاید در هامون، برداشت هایی از شخصیت ام داشتند که بانو را نوشتند چون بعد از اکران هامون، فیلم نامه بانو را به من رساندند. به یاد دارم که در آن زمان برای اینکه صحنه های زمستانی فیلم طبیعی جلوه کند، ۳ ماه منتظر تغییر فصل ماندیم. متاسفانه بعد از پایان کار، فیلم توقیف شد. اگر زمان خودش اکران می شد می درخشید.»

نقش متفاوتی دیگر در کارنامه بیتا فرهی منیژه مجدی در فیلم اعتراض ساخته مسعود کیمیایی است که امیرعلی فرمانزاد (داریوش ارجمند) عاشق اوست زنی مغازه دار و سبزی فروش که شمایلی جدید از فرهی را در کارنامه هنری‌اش نشان می‌دهد. 

بازی او در فیلم خون بازی رخشان بنی اعتماد در نقش سیما مادری که با اعتیاد دخترش درگیر است واقعا چشمگیر است و همین نقش آفرینی جایزه بهترین بازیگر نقش زن در 2 جشنواره بین المللی پیونگ یانگ و کراچی را برای او به ارمغان اورد.

درگذشت بیتا فرهی ؛ لاکردار اگر بدونی هنوز چقدر دوستت دارم!

بیتا فرهی از اول گزیده‌ کار بود و در گذر سال‌ها گزیده‌ کارتر هم شد. می‌دانست که باید سنجیده‌تر عمل کند. بلندی و کوتاهی نقش هم برایش اهمیت نداشت و معتقد بود که بازیگر کسی است که بتواند حتی به نقش‌های کوتاه اعتبار و هویت بدهد 

او اگرچه بر حسب شانس و یا تقدیر وارد عالم سینما و بازیگری شد اما به شهادت آثارش هیچ گاه سطح بازی او از یک استانداری پایین‌تر نیامد و در هر نقشی که دیده شد قابل قبول بود. 

دست تقدیر چه عجیب است که او در لامینور آخرین ساخته داریوش مهرجویی دوباره بعد از 30 سال مقابل دوربین کارگردانی قرار گرفت که بازیگری را با او شروع کرده بود و آخرین فیلم هر دو انها شد که در سینما به نمایش درآمد.

او در مصاحبه ای اشاره کرده بود: «همیشه خیلی دوست داشتم سرمایه‌ای می‌داشتم، کتاب فروشی کوچکی راه می‌انداختم که در آن کافه و یک گل فروشی کوچک هم بود. همیشه این سه را باهم می‌خواستم، اما هیچ کدام نمی‌شود.سرمایه ندارم‌، گل‌ها هم می‌پلاسند و کسی هم کتاب نمی‌خواند.»

در صحنه‌ای از فیلم هامون، حمید هامون تصمیم دارد تا او مهشید را با یک تفنگ برنو قدیمی بکشد وقتی مهشید از بیرون به خانه برگشته و دارد از پله‌ها بالا می‌رود، هامون از دور او را نشانه رفته است و با خودش زیر لب می‌گوید: «لاکردار اگر بدونی هنوز چقدر دوستت دارم»!

روحشون شاد و یادشان همیشه گرامی.

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.