روانشناسی رابطه مطالعه ذهن و رفتار انسان است. روانشناسی رابطه یک رشته علمی است که از روشهای علمی برای مطالعه ذهن و رفتار استفاده میکند. روانشناسی رابطه میتواند برای درک بهتر خودمان و دیگران استفاده شود. روانشناسی رابطه میتواند برای کمک به افراد در بهبود سلامت روان و رفاه آنها استفاده شود. روانشناسی رابطه یک رشته گسترده و پیچیده است که به مطالعه طیف گستردهای از موضوعات میپردازد.
در چنین رابطهای فرد غمگین است، چون میداند که طرف مقابل دوستش ندارد، اما نمیخواهد آن را بپذیرد. اگر چنین تجربهای داشتهاید یا اکنون درگیر کسی هستید که دوستتان ندارد، این مقاله برای شما نوشته شده است. در این مقاله توضیح میدهیم عشق یکطرفه چیست و باید با آن چه کنید؛ جدایی یا تلاش برای احیای آن؟
پیش از هرچیز باید بدانید که آنچه احساس میکنید، واقعا عشق یکطرفه است یا نه. برای تشخیص این مسئله، باید به نشانهها توجه داشته باشید. نشانههایی که به شما میگویند آنچه احساس میکنید شبیه عشق واقعی نیست و شما را به رابطه سالم و عاشقانه نمیرساند. در ادامه، علامتهای عشق یک طرفه را توضیح میدهیم.
درست است که پیامدادن یا تماسگرفتن نوبتی نیست، اما وقتی همیشه شما شروعکننده هستید، یعنی یک جای کار میلنگد. در رابطه پویا، هر دو طرف جویای احوال یکدیگر میشوند، به یکدیگر انرژی میدهند و همه مسئولیتهای عاطفی بر دوش یک نفر نمیافتد.
وقتی ۲ نفر یکدیگر را دوست دارند، میخواهند دست هم را بگیرند، یکدیگر را در آغوش بکشند یا کنار هم بنشینند. برعکس وقتی کسی دیگری را دوست ندارد، با هر تماس معذب میشود و سعی میکند دور شود. پس اگر طرف مقابل شما اشتیاقی برای گرفتن دستهایتان یا درآغوشگرفتن شما ندارد یا هر وقت شما این کار را انجام میدهید، خودش را کنار میکشد، باید به یک طرفه بودن عشقتان شک کنید.
در رابطه عاشقانه دو طرف ضعفهای یکدیگر را میبینند، اما با وجود همین ضعفها یکدیگر را دوست دارند. به عبارتی آنها همدیگر را کامل نمیبینند و ناکاملبودن طرف مقابلشان را میپذیرند. اما در عشق یک طرفه، عاشق معشوقش را فردی کامل و بدون نقص میبیند. افرادی که درگیر دوستداشتن یکطرفه هستند، در ذهنشان از طرف مقابل تصویری اسطورهوار میسازند و به آن عشق میورزند. بنابراین وقتی متوجه میشوند معشوق واقعی با تصویری که در ذهنشان ساخته بودند فرق دارد و انسانی معمولی است، آسیب میبینند.
برای اینکه رابطهای شکل بگیرد، دو طرف باید به شناخت و درک کافی از یکدیگر برسند. آنها بهمرور زمان تجربههای مشترک خلق میکنند، از یکدیگر سؤال میپرسند و به روشهای مختلف سعی میکنند درک درستی از شریک عاطفیشان به دست آورند.
در عشق یک طرفه، فقط یک نفر این کار را انجام میدهد. او از طرف مقابل سؤال میپرسد، در تلاش است تجربههای مشترک با او بسازد تا به شناخت بیشتر برسد و برای ساختن رابطه تلاش میکند. اما دیگری یا از جوابدادن طفره میرود یا فقط درباره خودش صحبت میکند و اهمیتی به شناخت طرف مقابلش نمیدهد. این یعنی قصد ایجاد رابطهای جدی را ندارد و فقط برای وقتگذراندن با دیگری صحبت میکند.
بیشتر بخوانید: عشق ورزیدن به همسر، انواع مختلف
وقتی متوجه میشوید عشق یکطرفه تا چه اندازه دردناک است، به این فکر میکنید که اصلا چرا درگیر این احساس شدید. بههرحال بعضی از احساسات در اختیار ما نیستند و قبل از اینکه به آنها آگاه شویم، درگیرمان میکنند.
بعضی از دلایلی که افراد درگیر چنین عشقی میشوند، عبارتاند از:
تصور میکنید طرف مقابلتان فردی ایدئال است و تصویر ذهنیای را که از او ساختهاید دوست دارید.
عشق یک طرفه برایتان شبهرابطه است و بدون اینکه با کسی تعامل داشته باشید، درگیر رابطهاید و شاید همین مسئله برایتان جذاب است.
برای قرارگرفتن در رابطه واقعی باید آسیبپذیر شوید و به طرف مقابل اجازه نفوذ به بخشهای مختلف زندگیتان را بدهید. شاید این مسئله برایتان ترسناک است و ترجیح میدهید در شبهرابطهای یکطرفه بمانید که در آن نیازی به ریسک پذیری، آسیبپذیری و تعهد وجود نیست.
ممکن است ذاتا فردی باشید که رابطههای دستنیافتنی برایتان جذابتر است و عشق یکطرفه اسطورهوار را به رابطهای سالم اما معمولی ترجیح میدهید.
شاید طرف مقابل شما دوستی قدیمی است که علایق و سرگرمیهای مشترک بسیاری با او دارید. به همین خاطر تصور میکنید او میتواند شریک عاطفی شما باشد.
احتمالا میتوانید تصور کنید که این احساسات مخرب تا چه اندازه ممکن است به شما آسیب بزنند. عشق یکطرفه منبع استرس و آشفتگی عاطفی است که علاوه بر احساسات، روی تمام جنبههای زندگی شما اثر میگذارد. اثرات مخرب چنین رابطهای عبارتاند از:
کاهش عزت نفس؛
احساس طردشدن؛
احساس ناشایستهبودن برای عشق دوطرفه و دریافت محبت از طرف مقابل؛
احساس تنهایی مفرط؛
دورشدن از دیگران و انزوا؛
نپذیرفتن روابط جدید حتی وقتی فردی سالم و معقول درخواست شناخت شما و شروع رابطه عاطفی با شما را دارد؛
افزایش شدید استرس.
درگیری بیش از اندازه با عشق یک طرفه شما را به افسردگی مبتلا میکند.
البته برای بعضی از افراد دوستداشتن یکطرفه تلنگر است و فرصتی برای رشد به آنها میدهد. این افراد با درگیرشدن در این روابط، خودشان را بهتر میشناسند، متوجه میشوند از رابطه عاطفی چه میخواهند و چه فردی برایشان مناسب است. این اطلاعات به آنها کمک میکند در آینده شریک عاطفی مدنظرشان را پیدا کنند و رابطهای سالم و سازنده داشته باشند.
در داستانها و فیلمها اغلب عشقهای یکطرفه بعد از مدتی دوطرفه میشوند و معشوق هم بهسمت عاشق جذب میشود، اما در دنیای واقعی چنین اتفاقی نادر است. به طرف مقابلتان حق انتخاب بدهید و این مسئله را بپذیرید که شاید او تمایلی برای تبدیل عشق یک طرفه به دو طرفه نداشته باشد. اگر چنین است، کمکم فاصله بگیرید و خودتان را از این احساسات مخرب رها کنید. شاید بعد از مدتی بتوانید با کسی که دوستش داشتید، ارتباطی دوستانه داشته باشید و با هم علایق و سرگرمیهای مشترکتان را دنبال کنید. البته تنها زمانی میتوانید رابطه دوستانهتان را ادامه بدهید که مطمئن شوید احساسات شدیدتان را پشتسر گذاشتهاید و اکنون برای رابطه دوستانه با شخص مدنظر آمادهاید.
ترک عشق یک طرفه برای بسیاری از افراد غیرممکن به نظر میرسد. آنها ترجیح میدهند در استرس و عذاب این دوستداشتن یکطرفه و بیتوجهی طرف دیگر باقی بمانند، اما شکست عشقی را تجربه نکنند! با اینکه تصور میکنید رهایی از عشق یک طرفه غیرممکن است و شکست عشقی شما را از بین میبرد، باید به خودتان زمان بدهید و آرامآرام از این بند رها شوید.
در ادامه چند پیشنهاد برای رهایی از عشق یک طرفه ارائه میدهیم که شاید اجرای آنها در روزهای اول سخت باشد، اما بهمرور زمان به شما کمک میکند از این شبهرابطه سمی بیرون بیایید و به فرصتهای جدید زندگیتان لبخند بزنید.
به خودتان اجازه بدهید غمگین شوید و برای سوگواری و غم از دست دادن عشقتان اشک بریزید.
بهاندازه کافی برای خودتان زمان بگذارید، مشاوره بگیرید و حتما آسیبهای ناشی از علاقه یکطرفه را ترمیم کنید. تسکین این زخمهای درونی زمان میبرد، پس زمان لازم را برای آن در نظر بگیرید و شفا پیدا کنید.
خودتان را با کارهای مفید و سرگرمیهایی دلخواهتان مشغول کنید تا درگیر نشخوار ذهنی نشوید.
الگوهای فکری خود را بشناسید. بعضی از افراد بهخاطر الگوهای فکری قدیمیشان به روابط سمی و عشق یک طرفه گرایش دارند. این الگوها از دوران کودکی شکل میگیرند و ممکن است روی زندگی بزرگسالی فرد نیز تأثیر داشته باشند. پس بهکمک روانشناس این الگوها را پیدا کنید و آنها را بشکنید تا برای ورود به رابطه سالم آماده شوید.
توجهتان را به خودتان معطوف کنید. فهرستی از کارهای دلخواهتان بنویسید و آنها را انجام دهید. اهداف و برنامههایتان را هم روی کاغذ بیاورید و تلاش برای دستیابی به آنها را شروع کنید. روی خودتان سرمایهگذاری کنید، رشد کنید و خودتان را دوست داشته باشید.
آیا برای رهایی از عشق یک طرفه به روانشناس نیاز داریم؟
این مسئله به خودتان بستگی دارد. بعضی از افراد میتوانند احساسات و افکارشان را مدیریت کنند و از این شبهرابطه مسموم رها شوند. اما بعضی دیگر برای رهایی از عشق یک طرفه به کمک افراد متخصص نیاز دارند. اگر نشانههای زیر را دارید، توصیه میکنیم برای پایان رابطه عاطفی سمی از روانشناس کمک بگیرید.
مدام تمایل دارید به روتین قبل برگردید و درگیر احساسات مسموم و فکروخیال شوید.
نشانههای افسردگی بعد از جدایی را دارید.
مدام با نشخوارهای ذهنی و احساسات منفی درگیرید.
به خودکشی یا آسیبرساندن به خودتان فکر میکنید.
میخواهید آن دسته از الگوهای فکری را که بهسمت رابطههای اشتباه و نامعقول هدایتتان میکنند پیدا کنید و از بین ببرید.
احساسات و تمایلاتی که در ادامه نام میبریم نیز مشابه عشق یک طرفه هستند. اگر چنین احساساتی دارید، باید روشهایی را در پیش بگیرید که در قسمتهای قبل توضیح دادیم و خودتان را از رابطه نافرجامی که در بسیاری از موارد حتی شروع هم نمیشود، نجات بدهید.
به کسی علاقهمندید که بهخاطر مسافت، اختلاف طبقاتی یا تفاوتهای دیگر امکان ارتباط عاطفی با او را ندارید.
عاشق فردی متأهل شدهاید، در حالی که خودتان هم متأهلید.
از همسر سابقتان جدا شدهاید، اما بعد از مدتی دوباره حس میکنید او را دوست دارید.
به عشق یک طرفه دیگران چه واکنشی نشان دهیم؟
اگر شما کسی هستید که دیگری را دوست ندارد، ۳ نکته مهم را رعایت کنید.
صحبتکردن با طرف مقابل فقط بهخاطر اینکه دلتان برایش میسوزد مثل دوستی خالهخرسه است! صحبت درباره اینکه احساسی به او ندارید، ممکن است آزاردهنده باشد و هر دو نفرتان را اذیت کند، اما لازم است که یک بار برای همیشه انجامش بدهید.
مبهم نباشید و طرف مقابلتان را در آبنمک نگه ندارید! احساساتتان را شفاف بیان کنید و تکلیف او را روشن کنید.
تا حد امکان طرف مقابلتان را با ملایمت و مهربانی رد کنید. برایش توضیح بدهید که چرا نمیتوانید رابطه داشته باشید و به او بگویید که انسان ارزشمندی است. ردشدن محبت و علاقه فرد از جانب شما تجربه تلخی برای اوست، پس این را درک کنید و با درنظرگرفتن این مسئله با او صحبت کنید.
شاید باورتان نشود، اما عشق یک طرفه به هر دو نفرتان آسیب میزند. عاشق از بیتوجهیهای معشوق اندوهگین میشود و معشوق بهخاطر بیتوجهی به عاشق عذاب وجدان میگیرد و احساس ناخوشایندی پیدا میکند. پس رهایی از عشق یک طرفه هم به نفع شماست و هم به نفع طرف مقابلتان. در دوستداشتن یکطرفه، فرد عاشق آنقدر درگیر احساسات خودش میشود که توجه نمیکند طرف مقابل چنین احساسی ندارد. در این مقاله توضیح دادیم که چرا عشق یکطرفه ایجاد میشود، چه آسیبهایی به شما میرساند و چطور باید آن را پشتسر بگذارید. اگر چنین تجربهای دارید، لطفا آن را در بخش دیدگاهها با ما در میان بگذارید.