گروه زنان و جوانان خبرگزاری فارس؛ نعیمه موحد: بخواهیم یا نه، شخصیت در سیمای رسانه بر تصویر و ذهنیت افراد در جامعه و خانواده تاثیرگذار است. قدرت رسانه برای بسیاری از مردم فراتر از این است که بین یک بازنمایی و واقعیت تمایز قائل شوند. لذا شخصیت یک فیلم و سریال حتی از طریق ناخودآگاه، برای فرد الگو میسازد و آن را پیادهسازی میکند. در این بین بازنمایی شخصیت زن در رسانههای تصویری به خاطر اهمیت و جایگاه زن و مادر در جامعه ایرانی، مهم است.
آخر هفته گذشته فصل دوم سریال «زخم کاری» به پایان رسید. سریالی که هرچند الهام گرفته از هملت بود و زنان نقش محوری و تاثیرگذار دارند اما سوالی که از همان فصل قبل به ذهن بسیاری از مخاطبان خطور میکرد این است که این زنان با زنِ نوعی در جامعه ایرانی چقدر قرابت و نزدیکی دارند و زن ایرانی چه ارتباطی میان خود و شخصیت های زن سریال حس میکند؟
سمیرا به عنوان نقش اول زن در هر دو فصل زنی است که با خصوصیات مردانه و ویژگیهایی همچون طماع بودن، جاهطلب بودن و بلندپروازی شناخته میشود. اما همین زن به ظاهر قوی و جان سخت اصولا با استفاده از ویژگیهای زنانه و نزدیکی به شخصیت اول یک هلدینگ اقتصادی( خان عمو) خود را وارد معرکه سود و اقتصاد میکند. سمیرا به عنوان زنی که مقام همسری موقت یک مرد متاهل را داشته است، حتی از جار زدن این موضوع هم ابایی ندارد و جایی که لازم باشد، صیغهنامه خود را به دست میگیرد و به همه نشان میدهد تا کارش پیش برود.
زندگی با این سبک برای پیش بردن اهداف بلندپروازانه زنان در زخم کاری انقدر عادی نشان داده میشود که دختر جوانی مثل کیمیا هم همین سبک را برای خود پیش میگیرد و برای سری در سرها درآوردن به مالک نزدیک میشود.
در مقابل این زنان که در اصطلاح نماینده زنان قوی و مستقل سریال هستند، دسته دیگری از زنان حضور دارند که سرتاسر ضعف و ناتوانی هستند. مهناز همسر ناصر که کل زندگی خود را با مردی که به او علاقه نداشته سپری کرده است، منصوره که با یک اشاره کوچک از کسی که گذشته عاشقانهای با او داشته اما اکنون متاهل است، به راحتی خود را در اختیار او میگذارد و مائده دختر نوجوانی که شیوهاش برای کنار آمدن با مصائب زندگی، خودکشی است.
همین شخصیتها با بزرگنمایی غیرحرفهای بیشتر در فصل دو هم تکرار میشوند. در این فصل که بیشتر تجاری به نظر میرسید، به قدری بازیگر در سریال رفتوآمد دارد که در طول13قسمت فرصت معرفی و پرداختن به شخصیت بعضی از آنها نمیرسد{ مهراوه شریفینیا در نقش شخصی به نام پانته آ!}، اما کارگردان شاید به خاطر جذابیت کاذب نقش سمیرا، یک سمیرای دیگر با نام سیما در سریالش جا میدهد. زنی جوان که او هم به خاطر بلندپروازیهایش به ازدواج مردی با اختلاف سنی زیاد درآمده و مدام در رفتار و گفتار اصرار دارد تا بگوید چیزی از سمیرا کم ندارد!
سمیرا در این فصل همچنان به دنبال استفاده از ویژگیهای زنانه خود برای نزدیک شدن به طلوعی، بزرگ فعلی هلدینگ است و سیما به دنبال تبدیل شدن به سمیرای دوم! از قضا در این قسمت هم دختر جوانی حضور دارد که دقیقا به سبک دختر فصل اول وقتی کم میآورد، خودکشی میکند.
به طور کلی تصویری که سریال زخم کاری از زن نشان میدهد، یا زنانی هستند که در سودای پول و قدرت حاضر به انجام هر خلاف شرع و عرفی هستند و یا زنانی که به قدری ضعیف هستند که اولین شکست زندگی را تاب نمیآورند و بیهوده خود را از بین میبرند.
در این بین سمیرا اگر مادر هم هست، مادری است که فرزندان خود را هم به همین سمت سوق میدهد و به آنها یاد میدهد که برای رسیدن به قدرت لازم است، دروغ گفت، تبانی کرد، کشت و حتی حریم و حرمت زندگی مشترک را از بین برد. عشق سمیرا به فرزندانش نیز در قالب همین جاهطلبی زنانه تعریف میشود که البته بیشتر هم برای جنس پسر موضوعیت دارد: چون پسر من است، پس همه چیز باید برای او باشد، به هر قیمتی!
اصل صحبت اینجاست که زنان سریال زخم کاری متعلق به چه قشر و طبقهای هستند و مابه ازای آنان در جامعه چه زنانی هستند؟ زنان جامعه ایرانی یا باید سمیرا باشند یا شیدا؟ چیزی بین این دو، زنی که موفق است، خانواده دارد، مادر است، نه بلندپرواز کاذب است نه ضعیف بیفکر، یا زنی که از زندگی خود خوشحال و راضی است، در کجای طیف شخصیتسازیهای مهدویان جای میگیرد؟
اصلا در سیمای رسانه و تفکر رسانهپرداز جایی برای زنی که نه شیفته قدرت و ثروت باشد نه ضعیف و زبون بازی دنیا، وجود دارد؟
پایان پیام/