وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به تغییرات گسترده مدیران در این وزارتخانه از زمان روی کار آمدن دولت آقای رییسی موارد متعددی از این تغییرات را برشمردهاند تا به این نتیجه برسند که «اکنون وزارت ارشاد مملو از نیروهای انقلابی است.»
چون وزارت ارشاد متولی امور رسانههاست طبعا این نوشته با ملاحظات بیشتر باید باشد تا خدای ناخواسته رنجشی به بار نیاورد که مشکلساز شود. اما در عین حال نمیتوان نکاتی را یادآور نشد:
۱. هر صفتی برای مدیران به کاربریم - چه انقلابی چه غیر انقلابی - هدف غایی از تشکیل این وزارتخانه حمایت از تولید کنندگان محتواهای فرهنگی و هنری بوده و میدانیم جز قلیلی که از راه فرهنگ یا به بهانه آن به آلاف و الوفی میرسند باقی در زمره مظلومترین اقشار و اصنافاند و طی سالهای اخیر به ۴ دلیل: شیوع کرونا و تعطیلی مراکز فرهنگی و هنری، تورم لجام گسیخته ناشی از تشدید تحریم ها و کاهش رغبت به سرمایه گذاری در فرهنگ و هنر، تغییر سیاستهای فرهنگی به تبع تغییر دولت و اتفاقات بعد از ۲۵ شهریور سال ۱۴۰۱ آسیبهای بیشتری هم متحمل شدهاند.
با این نگاه اعلام آمار تغییرات مدیران کافی نیست و به اعداد و ارقام دیگر هم باید اشاره شود. مهم تر این که خروجی چه بوده است یا قرار است باشد.
۲. اگر بخشی از نیروهای انقلابی نهادهای موازی با دستگاه های دولتی به وزارت ارشاد منتقل شدهاند بهتر است موازیکاری نشود و بودجۀ آنان به وزارت ارشاد اختصاص یابد تا صرف رفاهیات و بهبود معیشت اهل فرهنگ و هنر شود.
۳. در توضیح پارهای تصمیمات در نخستین سال جمهوری اسلامی که در اصول اقتصادی قانون اساسی هم جلوه کرده گفته میشود نیروهای مذهبی نمیخواستند از گروه های چپ و مارکسیست عقب بمانند و پرچم مبارزه با سرمایه داری و امپریالیسم در دست آنها باشد.
کمی بعد از پیروزی انقلاب چریک های فدایی خلق سفارت آمریکا در تهران و کنسولگری در تبریز را اشغال کردند و چون مارکسیست بودند بیرون رانده شدند. بعد این فکر به ذهن نیروهای مسلمان و خط امام افتاد که چرا خودمان نه و این بار آنها و با تاکید بر عنوان «مسلمان» سفارت را اشغال کردند و وقتی به امام خبر دادند یک روحانی با آنهاست (موسوی خویینیها) خاطر امام آسوده شد در حالی که قبل از اطلاع از حضور او که معتمد و امین امام بود گویا به دکتر یزدی گفته بود بیرون شان کنند ولی بعد گفتند انقلاب دوم است.
دغدغه انقلابیون مسلمان این بود که بگویند کمونیست نیستیم. یا بانکها را شورای انقلاب که نصف آن لیبرال بودند ملی کرد تا کمونیستها طعنه نزنند انقلابیون مسلمان طرفدار سرمایهداریاند و انگار با کمونیست ها رودربایستی داشتند در حالی که هاشمی رفسنجانی در سخنرانی مراسم شهید مطهری با لفظ تحقیرآمیز دو درصدی ها از آنها یاد کرده بود (اشاره به آرای مخالف جمهوری اسلامی در رفراندوم ۱۰ و ۱۱ فروردین ۵۸).
خلاصه این که در فضای هژمونی گفتمان چپ همه مرعوب آنها شده بودند الا مهندس بازرگان و مهدوی کنی و بقیه میکوشیدند اشتراکاتی بیابند. برخی هم سبقت بگیرند و بگویند از کمونیستها ضد آمریکاییتر و ضد سرمایهداریتریم.
اکنون نیزاین نگرانی وجود دارد که دولت آقای رییسی برای آن که خاطر حامیان رادیکال خود را آسوده کند که بوروکرات و لیبرال نشده و همچنان انقلابی است از رادیکالها هم سبقت بگیرد. همان سبقتی که اول انقلاب از کمونیستها گرفتند و مهندس بازرگان گفت: «دعا کرده بودیم باران بیاید سیل آمد». جناب رییسی هم وعده باران داده بود. مراقب باشند سیل نیاید. گاهی سبقت خیلی خطرناک است.
۴. دستآخر این که گاه جوری از دولت قبل سخن گفته میشود که انگار داریوش همایون وزیر ارشاد آن بوده که البته در آن زمان اطلاعات و جهانگردی میگفتند. حال آن که وزیر ارشاد دولت قبل که تغییر منصوبان او مصداق انقلابیگری اعلام شده با حکم مقام معظم رهبری اکنون نماینده ایشان و سرپرست موسسه اطلاعات است و این انتصاب از این رو مورد استقبال اهل فرهنگ و هنر قرار گرفت که نگرانی از تبدیل اطلاعات به همتای آن در غیاب سید محمود دعایی را زدود.
در حکم انتصاب دکتر سید عباس صالحی به «سوابق درخشان مبارزاتی و اسلامی و انقلابی» او اشاره شده در حالی که تا ۹ ماه قبل وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بود و مهم ترین سابقه هم طبعا وزارت ارشاد در دولت قبل بوده است.
ملاحظه می فرمایند که وزیر ارشاد دولت قبل داریوش همایون نبود که نسبتی با مبارزات انقلابی و اسلامی نداشته باشد و تازه همان داریوش همایون هم اواخر عمر مثل اردشیر زاهدی نگران پروژه تجزیه ایران از راه برانداختن جمهوری اسلامی بود و به همین خاطر خبرگزاریهای اصولگرا سخنان او را نقل میکردند.
مراد این است که دولتهای مختلف در جمهوری اسلامی ذیل یک نظام فعالیت میکنند و درست است که در شدت یا ملاحت با هم متفاوتاند اما شروع انقلابیگری را از ۱۴۰۰ نمیتوان دانست.
۲۷۲۱۸