زمانیکه آمارهای تجارت ایران در سالجاری منتشر شد، اولین نکتهای که توجه تحلیلگران را به خود جلب کرد، کاهش ارزش صادرات ایران به سطح کمسابقه در سالهای اخیر بود. توجه کارشناسان اقتصادی به این مساله باعث شد تا برخی از مسوولان با تاکید بر اینکه ارزش صادرات ایران در سطح معقولی قرار دارد، نسبت به این انتقادات واکنش نشان دهند. البته این یک اصل طبیعی است که مسوولان تلاش داشته باشند که از عملکرد دستگاه خود دفاع کنند، اما واقعیت آن است که بررسی روند تجارت ایران در سالهای اخیر نشان میدهد که وضعیت حاضر نتیجه جایگاه تجارت در استراتژی کلان حکمرانی است. روند تعاملات تجاری ایران از حدود یک دههقبل تغییرات قابلتوجهی را شاهد بوده که عمده آن مربوط به بخش صادرات و جذب سرمایهگذاری خارجی است.
با توجه به اینکه نمودارهای سری زمانی صادرات، واردات و سرمایهگذاری مستقیم خارجی میتوانند وضعیت رابطه ایران با جهان خارج را به تصویر بکشند، در این نوشته بر اساس این نمودارها وضعیت بخش تجارت و سرمایهگذاری خارجی بررسی خواهد شد و این گزاره که تحریمها اثر قابلتوجهی بر اقتصاد ایران نداشته، موردتحلیل قرار خواهد گرفت.
جذب سرمایهگذاری خارجی علاوهبر اینکه میتواند موتور محرکه رشد اقتصادی یک کشور باشد، آثار قابلتوجه دیگری نیز بر فضای اقتصادی دارد. کشورها تلاش میکنند تا سرمایه خارجی بیشتری جذب کنند تا از این طریق نشان دهند که اقتصاد این کشورها استراتژی بلندمدتی برای همکاری با کشورهای خارجی را در دستور کار دارد و همچنین امنیت فضای اقتصادی خود را نشان دهند؛ در واقع مسیر جذب سرمایه خارجی همانند یک چرخه است.
این چرخه میتواند پیشبرنده یا عقببرنده باشد.اگر کشورها بتوانند واحدهای اولیه سرمایه را جذب کنند، دیگر گروههایی که در سرمایهگذاری مردد هستند، اطمینان بیشتری برای سرمایهگذاری خواهند داشت. به مرور این چرخه میتواند تا زمانیکه اقتصاد امکان جذب سرمایه خارجی را داشتهباشد ادامه یابد، در مقابل اگر کشوری در یک بازه زمانی طولانی موفق نشود سرمایهای را به کشور جذب کند، به مرور بهعنوان یک کشور ناامن برای سرمایهگذاری شناختهمیشود.
نمودار1)، ارقام سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) در ایران که توسط وزارت امور اقتصاد و دارایی منتشرشده را نشان میدهد.
بر اساس دادههای این نمودار ایران در بازه زمانی سالهای 1392 تا 1400 مجموعا موفقشده 7میلیارد و 180میلیون دلار سرمایهگذاری مستقیم خارجی به کشور جذب کند. از این میزان البته نزدیک به 3میلیارد و 400میلیون دلار در سالهای 95 و 96 وارد کشور شده و رقم سرمایهگذاری در 4 سالبعدی از سالانه 600میلیون دلار فراتر نرفته است. مقایسه آمارهای ایران با آمارهای سرمایهگذاری مستقیم خارجی در امارات نشان میدهد که میزان جذب سرمایهگذاری در ایران تا چه حد ناچیز است. بر اساس آمارهای وزارت اقتصاد امارات، تنها در سال2021 میلادی این کشور موفق شده 20میلیارد و 700میلیون دلار سرمایهگذاری مستقیم خارجی را جذب کند؛ رقمی تقریبا معادل 3برابر آمار 9ساله ایران.
آمارهای وزارت اقتصاد امارات نشان میدهد که این کشور در سالهای 2010 تا 2021 میلادی بیش از 130میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب کرده، بنابراین مشخص است که میزان جذب سرمایهگذاری خارجی در ایران با ظرفیتهای اقتصادی ایران تناسبی ندارد. همچنین همانطور که در نمودار یک مشخص است، در یک دوره کوتاه در زمان مذاکرات برجام حجم سرمایهگذاری در ایران رشد محسوسی داشت که پس از خروج آمریکا از این توافق میزان سرمایهگذاری بهسرعت به سطح قبلی بازگشته است.
نمودار2) آمار واردات ایران از نظر وزن و ارزش در بازه زمانی سالهای 1383 تا 1401 را نشان میدهد. همانطور که از نمودار مشخص است، از سال1391، نمودار وزن واردات و ارزش واردات شباهت بالایی با یکدیگر داشته و تنها در عرض از مبدا با هم تفاوت دارند؛ در واقع هر زمانیکه وزن واردات افزایش یافته، تقریبا به همان نسبت ارزش واردات نیز رشد داشتهاست.
تنها استثنای این روند سال1401 است که بهدلیل افزایش سطح عمومی قیمتها در جهان بهرغم افت وزن واردات، ارزش کل واردات افزایش قابلتوجهی داشتهاست. ارزش هرتن واردات ایران در سالگذشته 1604 دلار محاسبهشده که نزدیک به 25درصد بیشتر از سالقبلتر است. همچنین بین سالهای 92 تا 1401، ارزش هرتن واردات ایران بین 1152 دلار و 1604 دلار در نوسان بودهاست.
نمودار 2 به روشنی بیانگر آن است که در سمت واردات تغییرات کاملا منطقی بوده و اثر تحولات جهانی مانند تورم کاملا بر هزینه واردات ایران مشهود است. نکته دیگری که در نمودار2 مشخص است، تغییرات زیاد در وزن و ارزش واردات کشور است. با وجود این نوسان در میزان واردات هنوز ارزش واردات به سطح سالهای انتهایی دهه80 و سالهای ابتدایی دهه90 شمسی نرسیده که مشخصا نشاندهنده اثر تحریم بر میزان واردات کشور است.
برخلاف تناسب وزن و ارزش در آمارهای واردات، این روند در آمارهای صادرات ایران مشاهده نمیشود. نمودار3، میزان وزن و ارزش صادرات ایران در سالهای 1383 و 1401 را نشان میدهد. برخلاف نمودار2 (نمودار سری زمانی واردات)، در نمودار3، میزان وزن و ارزش صادرات در برخی از برهههای زمانی همبستگی بالایی با هم ندارند. بهعنوان نمونه در حدفاصل سالهای 90 تا 98، وزن صادرات ایران از 78میلیونتن به 134میلیونتن افزایش یافتهاست؛ با این وجود ارزش سالانه صادرات در این مدت معمولا کمتر از 45میلیارد دلار محاسبه شدهاست. بر اساس دادههای وزارت اقتصاد، در سال90 ارزش صادرات غیرنفتی ایران در حدود 44میلیارد دلار بوده که در سال98 به 41میلیارد دلار کاهش پیدا کردهاست. همانطور که مشخص است در نمودار 3 شکاف بین ارزش و وزن صادرات کشور در حال افزایش است که به روشنی بیانگر آن است که ارزش صادرات ایران به مرور در حال کاهش است. در نهایت با مقایسه نمودارهای سری زمانی سرمایهگذاری مستقیم خارجی، صادرات و واردات ایران میتوان گفت که پس از اعمال تحریمها گرچه میزان واردات ایران کاهش پیدا کرده، اما تناسب لازم بین وزن و ارزش وجود دارد، در مقابل تحریمها بیشترین ضربه را به صادرات ایران وارد کردهاست. این روند باعث شدهاست که تجارت ایران به جاده یکطرفه تبدیل شود. رشد ارزش صادرات ایران تناسبی با رشد وزن صادرات ندارد؛ نتیجه این وضعیت کسری تجاری بالا، کاهش درآمدهای ارزی و اختلال در رشد اقتصادی کشور خواهد بود، بنابراین مشخص است که روند کاهش ارزش صادرات در دهه90 باعث اتلاف منابع و اختلال روند رشد اقتصادی در کشور شده که مشخصا از نتایج تحریمهای اقتصادی علیه ایران است که جریان درآمدی ورودی به کشور را مختل کردهاست، بنابراین این گزاره که تحریمها اثر عمدهای بر اقتصاد ایران نداشته، به هیچوجه درست نیست.