فرارو- شاخص بورس در پایان نیمه اول آذرماه، عملکردی غیرمنتظره داشته و توانسته دلار و طلای ۱۸ عیار را شرمنده رفتار و منش خود کند.
بهگزارش فرارو؛ بورس روز چهارشنبه ۱۵ آذرماه نسبت به هفته معاملاتی قبل ۱۲۷ هزار واحد بالاتر ایستاد تا بازدهی ۶.۲ درصدی را به یادگار بگذارد. وضعیت سرمایهگذاران در بازار طلا و دلار تعریفی نداشت و ارزش سرمایه آنها به ترتیب هفتدهم درصد و دودهم درصد آب رفت. اگر از بازه زمانی کوتاهمدت که ریسک بالایی دارد و از دقت پایینی برخوردار است فاصله بگیریم، برتری بورس بیشتر به چشم میآید. احتمالا باور نمیکنید، اما در حالی که دلار از اول سال تا الان دو درصد ارزان شده و بازدهی سرمایهگذاری روی طلای ۱۸ عیار، تقریبا منفی چهار درصد برآورد میشود، ارزش دارایی سرمایهگذاران در بورس بهطور متوسط ۸.۶ درصد رشد کرده است. آیا میتوان اتفاق اخیر را نشانهای بر آغاز خواب زمستانی خرس و حاکم شدن گاو بر بورس دانست؟
شاخص بورس در پایان معاملات منتهی به هشتم آذرماه روی ارتفاع دو میلیون و ۴۴ هزار واحد ایستاده بود و نهایتا میتوانست بابت پس گرفتن محدوده دو میلیونی که اهمیتی حیثیتی دارد خوشحال باشد، اما روند صعودی در شروع معاملات هفته جدید ادامه پیدا کرد.
شاخص بورس روز شنبه ۱۱ آذر به ارتفاع دو میلیون و ۸۸ هزار واحد صعود کرد و پس از پنج روز استمرار در حرکت روی مدار صعودی، نهایتا در آخرین روز معاملاتی هفته یعنی چهارشنبه ۱۵ آذر، به ارتفاع دو میلیون ۱۷۱ هزار واحد رسید. قدر و منزلت بهبود ۱۲۷ هزار واحدی جایگاه بورس در هفته گذشته را کسانی میتوانند بهتر درک کنند که نیمنگاهی به سایر بازارها از جمله دلار و طلا داشته باشند.
قیمت طلا ۱۸ عیار در هفته گذشته کاهش پیدا کرد و از دو میلیون و ۴۹۳ هزار تومان به دو میلیون و ۴۷۵ هزار و ۶۰۰ تومان رسید. شرمندگی طلا وقتی بیشتر میشود که بدانیم رکورد قیمت جهانی طلا همین هفته گذشته شکسته شده است.
قیمت طلا ابتدای سال ۱۴۰۲، گرمی دو میلیون و ۵۷۶ هزار و ۷۰۰ تومان بود. با گردوخاکی که انس جهانی هفته قبل به راه اندخت و بهنظر میرسید انگیزه کافی برای گردنکشی دوباره برای طلا در بازار داخلی فراهم شده است. طلای ۱۸ عیار اول در ابتدای هفته با همین خیال و آرزو تا دو میلیون و ۵۲۵ هزار و ۴۰۰ تومان پیش رفت، اما انگیزه و توان تداوم راه را به سرعت از دست داد، چون حمایت رفیق و همپیمان قدیمی خود یعنی دلار را در اختیار نداشت.
قیمت دلار پنجشنبه ۹ آذر به ۵۰ هزار و ۵۳۴ تومان رسید. نشانههایی از تمایل به رفتار تهاجمی در بازار دلار هم به چشم میخورد با این حال وقتی بازار فعالیتش را در هفته جدید از سر گرفت، دلار مانند اسبی خسته قدم سست کرد. این روند تا آخر هفته ادامه داشت و قیمت دلار روز پنجشنبه ۱۶ آذر، روی سکوی ۵۰ هزار و ۴۲۱ تومان آرام گرفت.
قیمت دلار از اول سال تا الان به این ترتیب هزار و ۹۰ تومان کاهش پیدا کرده است که معنایی جز افت دو درصدی ارزش دلار در بازار آزاد ارز ندارد. قیمت طلای ۱۸ عیار در همین مدت چهار درصد کاهش پیدا کرده و بدجوری توی ذوق سرمایهگذاران میزند.
شاخص بورس رفتاری غافلگیرکننده به نمایش گذاشته و توانسته پاورچین پاورچین از جایگاه یک میلیون و ۹۹۸ هزار و ۲۸۱ واحد به ارتفاع دو میلیون و ۱۷۱ هزار واحد برسد. ارزش دارایی سرمایهگذاران بورس به این ترتیب با وجود ناملایمات، بیمهریها و انواع و اقسام دستاندازها، از ابتدای سال تا پایان نیمه اول آذر ماه بهطور متوسط ۸.۶ درصد تقویت شده است.
بورس با وجود رشد ۶.۲ درصدی هفته قبل و تقویت ۸.۶ درصدی نسبت به اولین روز معاملاتی سال ۱۴۰۲، در مسیر شکننده قدم برمیدارد. کنار آمدن به این واقعیت کار سخت و پیچیدهای نیست. معاملات روز چهارشنبه پانزدهم آذر، با افت پنج هزار و ۴۵۲ واحدی شاخص بورس به پایان رسید تا بورس در نهایت روی ارتفاع دو میلیون و ۱۷۱ هزار واحدی آرام بگیرد.
پیشبینی بورس در روز شنبه ۱۸ آذرماه، براساس دو نظریه مثبت و منفی امکانپذیر است. افزایش حجم معاملات روزانه در قیاس با هفتههای گذشته را اولین نشانه مثبت امیدوارکننده در نظر بگیرید. حجم معاملات روزانه بورس هفتههای قبل بهطور متوسط پنج یا شش هزار میلیارد تومان بود، اما روز سهشنبه هفته قبل این شاخص را روی عدد ۹ هزار میلیارد تومان مشاهده کردیم و در آخرین روز هفته هم ۶.۸ هزار میلیارد تومان پول در بازار سرمایه دست بهدست شد.
بورس چشمانتظار انتشار گزارش ۹ ماهه شرکتهاست و طبق انتظار و پیشبینیها، بیشترشان سودآور بودهاند. این مسئله به ثبات بیشتر شاخص کمک میکند.
قیمت دلار میتواند نقش موتور محرک شاخص بورس را بازی کند، چون با رسیدن روزهای آخر سال میلادی، تقاضای بازار ارز بهخاطر موعد تسویه حساب شرکتها و حضور مسافران، تحریک خواهد شد. قیمت دلار در این بازه زمانی بهشکل سنتی بالا میرود و امسال هم از این قانون و قاعده مستثنا نیست. بانک مرکزی در کنترل و مهار قیمت دلار مصمم است و اگر فرض را بر موفقیت تاکتیکها و تکنیکهای این نهاد بگذاریم، باز هم ثبات قیمت دلار گزینهای محتملتر خواهد بود. در صورت محقق نشدن دیگر سناریوهای اقتصادی نیز بعید است بورس تغییر جهت داده و در مسیر سراشیبی بیفتد.
مهمترین دغدغه بورس فعلا حضور پررنگ نمادهای منفی و حاضر در صف فروش است که تعدادشان به ۵۰ تا ۶۰ درصد میرسد. این مسئله معنایی جز مکدر کردن خاطر سهامداران ندارد، اما آنهایی که معمولا نیمه پر لیوان را نگاه میکنند اعتقاد دارند حرفهایها دقیقا در شرایطی که آماتورها خستهاند و انگیزهشان را از دست دادهاند، قدم جلو میگذارند و سهمهای ارزنده را یکی یکی تصاحب کرده و به پرتفوی خود اضافه میکنند.
تداوم حضور نامیمون ریسکهای سیستماتیک و تعدد آنها را میتوان عامل منفی دیگری برای سرمایهگذاران حرفهای بورس دانست. این عامل مخرب با ایجاد ترس و هراس میان سرمایهگذاران و ایجاد تردید برای وارد کردن سرمایه تاثیر خود را روی عملکرد بورس میگذارد و ظاهرا برای دفع شر از این ناحیه کاری از دست کسی ساخته نیست.