خبرگزاری فارس مازندران- قربانعلی مسافر| همیشه هست و زنده است، گاه و گاهی میآید تا ما غافل نباشیم.
این بار هم در ایام سوگواری مادر غریب و بی مزارشان آمد تا نشان دهند گمنامی نه، خوش نامی را از مادر پهلو شکسته به ارث برده و با سربند یا زهرا(س) در عمل نشان داد و اهل ادعا نیست.
برای تلنگر آمد، عطرش در شهر و روستا پیچید تا بوی دنیازدگی، روزمرگی و غرق شدن در منجلاب رنگارنگ روزگار را بشوید و به یکرنگی و خلوص آسمانی مبدل کند.
*میزبانی از افلاکیان در دیار باران
با نهیب و تذکر آمد تا نکند دنیا جای آخرت را در کارها و رفتارمان بگیرد، با آمدنش پیامهای بی شمار دارد و فریاد بیصدا برای عاقبت به خیری و سعادتمان؛ ولی کو گوش شنوا که نوای ملکوتی و آسمانیاش را بشنود و در غفلت خوش رنگ و لعاب نفسانی جای خوش نکند.
«خوشنام» زیر باران به دیار باران آمد؛ بر روی دست مردان و زنانی از جنس باران که با شهدا و خدای شهیدان عهد و پیمان ناگسستنی دارند.
خوب جایی را نشانه گرفت، قلب صاف و بی آلایش نسل جوان و نوجوان که دشمنان قسم خورده برای صافی و پاکی آنها فتنههای پر زرق و برق در خیال باطل دارند.
*آغوش باز دهه هشتادیها برای شهدا
تیر مهر، صفا، صمیمت مردِ باران خوش جایی را هدف گرفته است، در میان نسل جوان با هدف و بیان آمد.
دهه هشتادیها با آغوش باز منتظر بودند و چه انتظار خوش و شیرین. جوانان دیار هزار سنگر که در ششم بهمن سال ۱۳۶۰ با تقدیم ۴۱ شهید روی استکبار و کمونیستها را سیاه کرد این بار با به آغوش کشیدن شهید خوشنام دفاع مقدس سیلی محکم دیگری بر صورت استکبار خون خوار زده و نشان داد که جوانان و نوجوانان دیار دماوند کوه، استوار، پایدار، مستحکم و سترگ راه پدران و نیاکان را در پیش گرفتند و روبروی جباران و معاندان کوتاهی ندارند.
خوشنام دیار حماسه، خون و عشق ۲۵ ساله است و راوی ایذایی والفجر ۸ بوارین، دانشگاه به دانشگاه را برای مهمانی انتخاب کرد، برای همزبانی با دانشجویان همانند اهل دانش و دانشگاه بی تاب بود و با نمایان شدن سپیده دم همنوا با دانشجویان بسیجی راهی دانشگاه های آزاد اسلامی، فناوریهای نوین، پیام نور، توحید، شمال، پرستاری و مامایی حضرت زینب(س)، فذا، آمل، فرهنگ و هنر، علوم قرآنی و معارف دینی، فرهنگیان و علامه ذوالفنون آیت الله حسن زاده آملی شد.
*میزبانی از فرزندان روحالله
این بار دانشجویان برای فرزندان روح الله که بی نام و نشان بودن را در پیش گرفتند برادری و خواهری کردند، یکی اسپند و گلپر دود میکرد، دیگری نوحه خوانی و مداحی داشت و دیگران آرام آرام با نجوای زیر لب و چشمان اشک بار از آبرومندان درگاه الهی خواستههای خود را طلب میکردند.
با دسته گل و گلاب به دست برای استقبال آمدند چون شهیدان جان نازنین خود را به روی دست گرفتند تا امنیت، اقتدار و عظمت برای مان به ارمغان بیاورند.
«کجایید ای شهیدان خدایی» آهنگ قدیمی گوش نواز دوباره به گوش جان آمد و همه با عشق میخواندند، همه با جان و دل فریاد میزدند یاحسین(ع)، یا ابالفضل(ع)، یا زهرا(س) و یا زینب(س).
*خنثیسازی مینهای دشمن در فضای مجازی
با شکوه و عظمت وصف ناشدنی بر روی دستان نسل جوان دانشجو خودنمایی میکرد و راه را نشان میداد تا به بیراهه، گمراهی و ظلالت گرفتار نشوند.
نه تنها دانشجویان بلکه دانش آموزان هم در میدان دلدادگی و عاشقی پیوند خود را با شهدای خوشنام گره زدند و حلقه وصل و ارادت را تنگ و تنگ تر کردند.
بار دیگر شهدا آمدند و هزینههای هنگفت دلاری و ارزی اجانب استکباری علیه نسل جوان و سازنده ایران اسلامی که زیر بمباران تبلیغاتی و مجازی بدخواهان نظام جمهوری اسلامی قرار دارند، را نقش بر آب کردند و نشان دادند دل مردم دلداده کشورمان بی تاب شهدا است.
*شهدا، معیار زندگی
آفرین و درود بر مردان و زنان دیار علویان که همیشه در میدان هستند و تا نام شهدا به میان می آید سر از پا نمیشناسند، آفرین بر طالبان علم و دانش که شهدا را چراغ راه قرار دادند و برای آیندهسازی ایران اسلامی علم و دانش را با شمع پرنور معنویت و عبودیت نورانی کردند.
بیاییم در زندگی خود شهدا را معیار قرار دهیم، هر روز معیار سنجش و ترازوی عمل مان شهدا باشند، خود را با شهدا بسنجیم و ببینیم تا چه میزان در مسیر پر فراز و نشیب دنیا ثابت قدم و مستحکم در راه ولایت حرکت کردیم.
بیاییم شهدا را فراموش نکنیم که اگر شهیدان را فراموش کردیم باید خود را در قعر چاه پستی، نابودی و زلالت در دنیا و آخرت ببینیم.
عکس از: سمانه قلیپور
پایان پیام/۸۶۰۱۲/غ