به گزارش ورزش سه، قرار نیست لزوما به فوتبال زیباتر و جذاب ۳ امتیاز بدهند اما بی انصافی محض بود یکی از این دو تیم، در انتها مالک ۳ امتیاز بازی شود وبگوید؛ خوب بودیم و بردیم.
پرسپولیس چه قبل و چه بعد از گلش موفق نشد حتی یک سوم آن چیزی را که در توان دارد و بارها به نمایش گذاشته ، تکرار کند.به واسطه پرس شدید و دوندگی بالای آبیها در یک سوم تدافعی این تیم، شاگردان گلمحمدی هرگز موفق به آن چیزی که تبحرش را دارند، نشدند.
سروش رفیعی و میلاد سرلک شباهتی به بازیهای گذشته خود نداشتند و ریگی هم نه این بازی و نه در مصاف های پیشین ،توانایی بازیسازی را نداشته و ندارد از این رو تاکتیک اصلی قرمزها در زمین قابلیت اجرا نداشت.بدون تردید غیبت وحید امیری نقش مهمی در افتادن قرمزها در این تله تاکتیکی داشت. او همان مهره ای است که در چنین دیدارهایی، نقش بی بدیلش را ایفا میکند. حفظ توپ، قابلیت حمل آن و مهمتر از همه، ایجاد موقعیت از کانالهای کناری.
*نکونام اینگونه نیمه دوم را در دست گرفت
جواد نکونام در نیمه دوم، درست وسط سیبل را نشانه رفته بود؛عدم اجازه بازیسازی به پرسپولیس در زمین خودش.
زیر همان پرس و فشار سنگین حمله وران آبیپوش بود که بارها حسین کنعانی توپهای بلند و بی هدفی را ارسال میکرد و حتی یک نصفه موقعیت هم با این تاکتیک (مثلا آنتی فشار) خلق نشد. آنها با این روش صرفا در انتظار اشتباه مدافعان استقلال بودند. سردرگمی سعید صادقی برای فرار و استفاده از حفره های موجود و سرعت کم زاهدی هم مزید بر علت شده بود.
در این سو وضعیت آبیها هم مشخص بود؛ نفوذ از کنارهها و ارسال سانترهای کوتاه و بلند به مقصد بلانکو برای سر زنی و ساختن توپ سوم یا مهرداد محمدی برای نفوذ به قلب دفاع.
تا قبل از ورود امید عالیشاه و محمد عمری این سناریو مرتب تکرار میشد.نه پرسپولیس توانایی خلق موقعیت و ارائه بازی هجومی مختص به خودش را داشت و نه استقلال با وجود مدافعان سرزنی مثل گولسیانی و کنعانیزادگان در خط تدافعی رقیب، شانس زیادی برای برتری هوایی.
بی توجه به برد سپاهان مقابل فولاد و اهمیت رقابت با پر مهرهترین تیم لیگ برتر، هر دو مربی برای صرفا «نباختن» به میدان آمده بودند.
هر دو تیم بیش و پیش از آنکه فکر «بردن» باشند فضیلت را در «نباختن» و شکست نخوردن جست و جو میکردند.نه کاری به جدول داشتند و نه حتی برایشان ذرهای اهمیت داشت که یک ساعت قبلش سپاهان طی یک بازی هجومی و جذاب با ۳ گل از سد فولاد گذشته بود.اینها هیچکدام برای دو کادرفنی، معنایی نداشت، شعارشان یک چیز بود؛ نمیخواهیم ببازیم.
*عالیشاه و آن اشتباهی که منتظرش بودند
در چنین فضایی بود که سرانجام یکی از آنتی پرسهای ،مدافعان پرسپولیس (اینبار وحدت هنانوف به جای کنعانیزادگان توپ را ارسال کرد) منجر به بروز همان اشتباهی از سوی مدافعان استقلال شد که منتظرش بودند.
آرمین سهرابیان پاس رو به عقب پر خطری را برای حسین حسینی درون دروازه فرستاد و طی همین فعل و انفعالات،امید عالیشاه از دورترین نقطه ممکن، توپ را به درون دروازه استقلال جا داد.این «گل »همان اتفاق مهمی بود که منجر به فروریختن افکار محتاطانه یکی از دو سرمربی شد.
از زمان حضور یحیی گلمحمدی در پرسپولیس، داربی لبریز است از گلهای دقایق پایانی.
هم پرسپولیس موفق به تبدیل شکست تلخ به مساوی شیرین شده و هم عینا استقلال.
از این رو پس از پیش افتادن،با علم به این واقعیت ، قرمزها میبایست نوع دیگری از فوتبال را ارائه میدادند تا اتفاقات چندساله گذشته تکرار نشود.
حتی در آخرین داربی( فینال جام حذفی)، پرسپولیس در دقیقه ۱۰۰ گل مساوی را روی یک ضربه ایستگاهی خورد.
اگرچه در وقتهای اضافه آنها کار را تمام کردند اما دلبستن به یک گل و پرداختن به دفاع بدون خلق ضدحمله کارساز ،مشخصا تاکتیک پرخطری بود که آنها به آن تن دادند و مطابق انتظار مجازات هم شدند.
اگرچه دست کادرفنی قرمزها برای تعویضهای شجاعانه تر، چندان باز نبود اما مشخص بود دفاع چند لایه هم روش قابل اعتمادی برای حفظ نتیجه نیست. اگر از شوت غافلگیر کننده و ناگهانی امید عالیشاه پس از گل زیبایش صرف نظر کنیم، عملا پرسپولیس هیچ موقعیت خاصی را روی دروازه حریف ایجاد نکرد. همان اشتباه بزرگی که گویا گلمحمدی هیچ راهکاری برای آن یافت نکرده است.
*نعمتی بی توجه به توصیه کادرفنی
علی نعمتی با وجود اصرار بسیار زیاد کادرفنی که در دو تمرین نهایی،بارها به آن گوشزد شده بود همچنان پر خطر و بی محابا بازی میکرد. بی توجه به اینکه کمک داور ویدیویی وجود دارد و کوچکترین شیطنتی مورد بازبینی قرار میگیرد، او همانند مدافعان قبل از عصر وار، بازی کرد.
در مرتبه نخست خوششانس بود که موعود بنیادیفر گرفتن و ول کردن دست پیمان بابایی از سوی او را مستحق اعلام ضربه پنالتی ندانست اما در مرتبه دوم او بدترین انتخاب ممکن را انجام داد؛ تکل پرخطر دو پا که در محاسباتش فرض را بر این گذاشته بود رضاوند قصد شوت زدن دارد و بس!
یکی از تاکتیکهای اصلی استقلال در این فصل گرفتن خطا در اطراف هجده قدم رقباست. با علم به این موضوع، به گفته یکی از افرادی که در تمرینات پرسپولیس حضور داشت،کادرفنی بیشترین تاکیدش روی خطا نکردن در این مناطق بود به طوری که طبق آمار بازی در طول ۱۰۰ دقیقه،پرسپولیس تنها ۶ مرتبه مرتکب خطا شد دقیقا نصف آنچه آبیها انجام دادند. با این وجود با توجه به فشار مضاعف بازی در وقتهای اضافه و چندبرابر شدن آدرنالین در خون، علی نعمتی همه آن فرامین را فراموش کرد و آن کاری را کرد که نباید.
داور بازی اگرچه به صحنه برخورد بسیار نزدیک بود و حتی رای به ادامه نبرد داد اما در تصاویر آهسته ،آشکار ساخت که این تکل بی محابا مجازاتی را در بر دارد.خواسته یا ناخواسته دیگر اهمیتی ندارد پای نعمتی به آرش رضاوند برخورد کرد و او سرنگون شد.نعمتی از خطای چند دقیقه قبلش درس نگرفت و با وجود بازیکنان پر تعداد قرمزپوش در هجده قدم خودی به گونهای تکل رفت که گویی هیچ چارهای برایش باقی نمانده جز آن حرکت پر خطر. گویی اگر هافبک استقلال او را رد میکرد با بیرانوند تک به تک میشد!
نه اینکه داوران عراقی در اتاق بازبینی صحنههای مشکوک بازی، بی اشتباه و درست عمل کرده باشند اما حقیقتا عدالت را در این بازی پیاده کردند.پرسپولیس با آن سبک بازی به هیچ وجه مستحق برد نبود همانطور که اگر استقلال پیش می افتاد لایق ۳ امتیاز بازی لقب نمیگرفت.
* سپاهان، سپاهان
سپاهان قبل از پایان نیمه نخست داربی و به صورت همزمان با ارائه یک بازی جذاب و جاندار با نتیجه ۳ بر یک از سد فولاد گذشته بود، اما در تهران هیچ یک از مربیان هیچ اعتنایی به آن نتیجه نکردند .اگر کمیته انضباطی ۴ امتیاز از زردها کم نمیکرد آنها هم اکنون با یک بازی کمتر و ۲۸ امتیاز در صدر جدول بودند.
اما بی تفاوت به این موضوع ، آنچه برای هر دوتیم تهرانی اهمیت داشت، نباختن بود و بس. اگر سهرابیان و نعمتی اشتباه نمی کردند شاید از دقیقه ۸۰ به بعد هر دو به همان تساوی بی گل رضایت می دادند.
از این رو می شود مورایس و سپاهان را فاتحان اصلی داربی تهران دانست، ۱۰۰ دقیقه هر دو تیم علیه فوتبال جذاب و زیبا جنگیدند و همه آرزویشان را در نباختن جستجو کردند.
مهدی طاهرخانی