به گزارش «مبلغ»- حجت الاسلام محمدرضا یوسفی روز سه شنبه 21 آذر این یادداشت را در کانل خود منتشر کرده است که در ادامه میخوانیم:
نماز جمعه یکی از نمازهای واجب است که در قرآن نیز به آن دعوت شده است. هر چند در وجوب نماز جمعه در زمان غیبت، تردید وجود دارد اما بر اساس یک دیدگاه فقهی، نماز جمعه در زمان غیبت نیز واجب است و بر همین اساس، امروز در ایران نماز جمعه جریان دارد. این پرسش مطرح می شود که چرا در روز جمعه، به جای نماز ظهر، نماز جمعه واجب شده است. مرحوم صدوق در روایتی معتبر از امام رضا نقل می کند که هدف از نماز جمعه، موعظه و دعوت به تقوی و همچنین تبیین مسائلی است که رخ داده و بر زندگی مردم اثرگذار است. ( وسائل الشیعه، ج 5 / 40)
تفاوت مهم نماز جمعه با نماز ظهر این است که علاوه بر جنبه عبادی بودن آن، به مسائل سیاسی و اجتماعی موثر بر زندگی مردم پرداخته می شود و امامان جمعه به عنوان یک رسانه به بیان و تحلیل خطراتی که کلیت جامعه را تهدید می کنند، می پردازند. از این رو در خطبه اول معمولا به بیان مباحث اخلاقی و دینی و در خطبه دوم نیز مسائل مهمی که بر زندگی مردم اثرگذار است، بیان می شود. متاسفانه در دوران امویان و عباسیان، نماز جمعه به ابزاری در خدمت حکومت و در راستای اقناع مردم برای کرنش در برابر حاکمان تبدیل شد. در حالی که حکمت اصلی نماز جمعه بیان، تحلیل و هشدار خطراتی است که جامعه و حکومت را تهدید می کند.
امروز جامعه ایران با انواع ناملایمات روبروست. یکی از راههای رصد مهمترین موضوعات جاری در جامعه، تیتر روزنامه های مهم کشور است. موضوعاتی مانند ورشکستگی صندوق های بازنشستگی، خالص سازی، آلودگی هوا و تعطیلی های مکرر در کلان شهرها مانند تهران و اصفهان، افزایش سن بازنشستگی، چای دبش، فساد مدیران دولتی، افزایش مالیات 49 درصدی در بودجه سال آینده، تورم و گرانی، استفاده از مازوت در سوخت و مانند آن صفحات این روزنامه ها را به خود اختصاص دادند. مروری بر چهار نماز جمعه در کلان شهرهای ایران نشان می دهد که این مسائل جایگاهی در نزد امامان جمعه ندارند.
سید احمد خاتمی به مسائل منطقه و به ویژه فلسطین پرداخته است. موضوع مهم دیگر از نظر امام جمعه موقت تهران، روز دانشجو و مطالبات رهبری از دانشجویان بوده است. موضوع بعدی ایشان بیان شایستگی های رهبری بود. ایشان به مناسبت شهادت آیه الله دستغیب، نقل قولی از این شهید بزرگوار در بیان شایستگی مقام رهبری بیان کردند ( عصر ایران، 17 آذر 1402 ). به وضوح دغدغه ملی و مردمی در این خطبه دیده نمی شود.
سید احمد علم الهدی در نماز جمعه مشهد به طور عمده بر دو موضوع دست گذارده است. موضوع نخست، روز دانشجو و مطالبه استکبارستیزی از آنان بوده و موضوع دوم، فلسطین و مسائل منطقه بوده است( ایسنا، 17 آذر1402).
یوسف طباطبایی نژاد پس از حدود هجده ماه که به دلیل بیماری نتوانسته بود خطبه بخواند برای اولین بار نماز جمعه اصفهان به امامت ایشان برگزار شد. وی نیز در ابتدا به موضوع فلسطین و مسائل منطقه و سپس به ضرورت شرکت مردم در انتخابات اسفندماه مجلس پرداخت. او تنها امام جمعه ای بوده است که به مسئله گرانی توجه داشت. اما در مقام دفاع از دولت گفته است که گرانی ها را به گردن دولت نیندازیم. او سطح توقعات مردم از دولت را بالا و نادرست خوانده است. وی علت نادرستی توقع مردم را انحصار منابع درآمدی دولت در مالیات و نفت بیان کرده است و در پایان خطاب به مردم گفته است که نگوییم انقلاب برای ما چکار کرد، بگوییم ما برای انقلاب چه کردیم. ( خبرگزاری فارس، 17 آذر 1402)
لطف الله دژکام نیز در نماز جمعه شیراز، به مسائل فلسطین، سالگرد شهادت آیه الله دستغیب، هفته قرآن و عترت و نماز، اهمیت ازدواج و مبارزه با ازدواج سفید و همجنس بازان و در نهایت عدم مسئولیت پذیری برخی جوانان در تشکیل خانواده پرداخته است ( خبرگزاری جمهوری اسلامی، 17 آذر 1402).
وجه اشتراک همه اینان، توجه به مسئله فلسطین، فقدان دغدغه مردمی، مطالبات حاکمیت از دانشجویان و مردم، بی توجهی به خواسته های مردم و دانشجویان است. به نظر می رسد اینان در جریان مهمترین مسائل کشور در هفته گذشته نبودند و هنوز خبر چای دبش به امامان جمعه منتخب نرسیده بود.
به واقع از آنجا که تمامی امامان جمعه منصوب هستند در نتیجه می توان خطبه دوم آنان را دغدغه های حاکمیت دانست و از طرفی می توان تیتر مهمترین روزنامه های کشور را دغدغه جامعه قلمداد کرد. تهران تمامی هفته و اصفهان چند روز به دلیل آلودگی هوا تعطیل بوده است ولی امامان جمعه این دو شهر هیچ اشاره ای به این موضوع نداشتند. مقایسه این دو نوع دغدغه ما را به عمق شکاف دولت و ملت می رساند زیرا هیچکدام از دغدغه های مردم در سخنان آنان دیده نشد.