گروه سیاست نامه نیوز ، پس از انتشار گزارشی در «مثلثآنلاین» مبنی رایزنیهایی از سوی اصلاحطلبان برای بازگرداندن بهزاد نبوی به جبهه اصلاحات حالا برخی اصلاحطلبان رادیکال واکنشهای تندی به آن گزارش نشان دادهاند و با استفاده از کلماتی عصبانیت خود از بیان یک واقعیت موجود را عیان کردهاند. اتفاقا در آن گزارش آمده بود که رادیکالها از بازگشت نبوی به جبهه اصلاحات خوشحال نمیشوند که همین دست واکنشها مؤید گزاره مطرحشده است.
محمود میرلوحی، از اصلاحطلبانی که به طرح اتهامات بیاساس و متشنجکردن فضای سیاسی مشهور است، در واکنش به گزارش «مثلثآنلاین» از ادبیاتی مادون شأن یک فعال سیاسی استفاده کرده و گفته است: «برخی از نشریهها توهمات و خیالات خود را پرورش میدهند. آقای نبوی فعال و در صحنه حضور دارند و این خبرها شایعه است».
جواد امام، سخنگوى جبهه اصلاحات ایران در پاسخ به اظهارات اخیر محمدرضا باهنر در خصوص نحوه حضور اصلاح طلبان در انتخابات پیش رو گفت: «اینها خوابهایی است که برخی برای خود میبینند. چنین بحثی در جبهه اصلاحات مطرح نشده است. اگر آقای نبوی از ابتدای امر آمادگی پذیرش این مسئولیت را داشت، جبهه اصلاحات قطعا سراغ شخصیتهای دیگر نمیرفت. ضمن آنکه آقای نبوی آمادگی پذیرش این مسئولیت در دوره جدید را نداشت و این موضوع را در ماههای پایانی دوره گذشته مطرح کردند. امروز آقای نبوی در جلسات جبهه اصلاحات و مجمع عمومی حضور فعالانه دارد و ریاست کمیته تعامل هم بر عهده ایشان است. صدر تا ذیل شایعات مطرح شده با هم نمیخواند و این موضوعات پمپاژهای دروغینی است که انجام میدهند و به دنبال ایجاد اختلاف هستند در حالیکه این مسئله در جبهه اصلاحات وجود ندارد».
نکته قابل توجه آن است که هر دوی افرادی که منکر رایزنی برای بازگشت نبوی به جبهه اصلاحات شدهاند، جزو همان نیروهای تندرویی هستند که در همگرایی با اتحاد ملتیها زمینه خروج نبوی را فراهم کردند. حزب جواد امام با نام مجمع ایثارگران اخیرا بیانیهای منتشر کرد و در آن از نیروهای اپوزیسیون هم چند قدم فراتر نهاد و ضمن اتهامات بیاساس به نهادهای مختلف نظام، به ولایت فقیه هم تاخت. موضعی که تعجب همگان را برانگیخت که یک حزب اصلاحطلب چهطور میتواند ادعای فعالیت قانونی و در چارچوب نظام داشته باشد اما همزمان به همه چیز حتی ولایت فقیه حمله کند.
جواد امام از آن دست نیروهایی است که تئوری عدم مشارکت یا همان تحریم انتخابات را پیش میبرد و با توجیه اینکه نظام اجازه ورود اصلاحطلبان به انتخابات را نمیدهد از یک سو به آن اصلاحطلبانی که انگیزه حضور و مشارکت در انتخابات را دارند حمله میکند و از سوی دیگر میخواهد جامعه را نسبت به اصل انتخابات ناامید کند. امام و حزبش دقیقا همنظر حزب اتحاد ملت است؛ حزبی که در آن گزارش هم گفته شد باعث استعفای اجباری بهزاد نبوی شد و با این اوصاف طبیعی است که جواد امام و اتحاد ملتیها از مطرحشدن دوباره نام نبوی به عنوانی اصلاحطلبی معقول و میانهرو به شدت عصبی شوند.
محمود میرلوحی که سابقه محکومیت به نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی در کارنامه خود دارد. فردی که با اتهامزنی که مقامات نظام سعی در بیاعتمادکردن مردم نسبت به مسئولان داشته است و از قضا نظرات سیاسیاش هم مانند همین افراطیهایی است که اوصافشان بیان شد.
با این همه چرا افراطیها درباره سخنان اعضای کارگزاران سازندگی توضیح نمیدهند که بعد از استفعای نبوی سخن از فشارهایی زندند که با نبوی وارد میشد و او نیز تحمل نکرد و استعفا داد. چرا توضیح نمیدهند چهطور در آستانه انتخابات بهزاد نبوی ناگهان متوجه وضعیت جسمیاش میشود و میگوید به دلیل شرایط جسمانیام نمیتوان ادامه دهم؟ آیا آنها مخاطبان خود را فاقد هرگونه درک سیاسی فرض کردهاند که چنین آشکارا خلاف واقع میگویند؟ از طرفی جواد امام میگوید که هیچ اختلافی در میان جبهه اصلاحات وجود ندارد. این سخن را باید از آن سمت محور هم شنید و دید که آیا کارگزاران، مردمسالاری و اعتماد ملی هم همین را میگویند؟ افراطیها به صورت یکپارچه با پادگانیکردن جبهه اصلاحات هر نوع نظر مخالف را سرکوب میکنند و میخواهند تحریم انتخابات را به همه اصلاحطلبان حقنه کنند. آنها هر نوع گزارش در رسانهها که واقعیت را بیان کند، توهم میدانند و نمیخواهند جامعه از آنچه در جبهه اصلاحات میگذرد خبردار شوند. این طیف حتی خاتمی را در محاصره خود قرار داده است و حرفهای خود از جمله اتهامزنی به نهادهای نظام و زیرسؤالبردن انتخابات را در دهان او میگذارند. طیفی که حتی آبروی سیاسی خاتمی را دستمایه اغراض سیاسی خود کرده است.