به گزارش خبرگزاری صدا و سیما برنامه جهان امروز شبکه خبر با حضور آقای سهیل کثیری نژاد؛ کارشناس مسائل رژیم صهیونیستی ، توان موشکی نیروی مقاومت و شکست اطلاعاتی صهیونیست ها را در برابر حماس بررسی کرد.
سؤال: تحولات امروز را که بررسی کنیم شاید جالبترین مورد، شلیک موشکهای مقاومت از غزه به تلاویو بود. این در حالی است که ۷۴ روز از جنگ میگذرد، صهیونیستها از آسمان غزه را تحت کنترل دارند، بمباران جنگنده هایشان همواره ادامه دارد، به صورت زمینی هم شمال، مرکز و جنوب نوار غزه را وارد شدند، بخشهایی را تحت اشغال در آوردند، اما اینها باعث نشده که شلیک موشک توان موشکی مقاومت از بین برود، چه شده که به رغم تمام این عملیات نظامی و بمباران، همچنان حماس و جهاد اسلامی میتوانند چنین اقدامی انجام دهند، تلاویو را با موشک هدف قرار دهند؟
آقای کثیری نژاد؛ بله، همان طور که اشاره کردید در روزی که گذشت تقریباً بعد از یک هفته که حملات موشکی را نیروهای مقاومت در حدود ۴۰ کیلومتری مرز غزه داشتند، مجدداً این برد را افزایش دادند منطقه تلاویو، هَشیفلا در شمال تلاویو و شمال شرق تلاویو را کامل زیر ضربات موشکی شان بردند. البته یک بخشی از آن توسط سامانههای پدافندی رهگیری شد، اما اصابت هم آن جا وجود داشت. این نشان داد که در شرایطی که در این دور دوم درگیریها در حالی که اسرائیلیها هم در شمال و هم در جنوب غزه عملیات میکنند، موفقیت چندانی نتوانستند بدست بیاورند. شما این را در کنار شکستهای زمینی که اسرائیلیها داشتند اگر ببینید آن موقع متوجه میشوید که چقدر عمق این فاجعه زیاد است. اسرائیلیها در دور قبلی میگفتند که این حملات موشکی از سمت جنوب غزه انجام میشود، در صورتی که الان در دو منطقه اسرائیلیها حضور دارند و طبیعتاً باید این توان را کاهش میدادند.
مجری: یعنی یک طورهایی از بیخ گوششان این موشکها شلیک میشود.
آقای کثیری نژاد: دقیقاً، حتی یک جاهایی از پشت خط اسرائیلیها موشک شلیک میشود. مثلاً شما تونلی که این هفته اسرائیلیها با تبلیغات بسیار زیاد گفتند که ما کشف کردیم و عملاً دیگر کاربرد خاصی نداشت، این در تمام مدت حدود یک ماه گذشته که اسرائیلیها روی زمین در شمال غزه داشتند محاصره میکردند این مناطق را، کاملاً در زیر پای آنها بود؛ و نیروهای مقاومت از همین جا میرفتند و حتی یک نوبت از همان جا تبادل اسرا انجام دادند و بارها عملیات موشکی انجام شد و بارها از پشت سر به نیروهای اسرائیلی حمله کردند. این نشان میدهد که ۱- اسرائیلیها در حوزه اطلاعات شکست بسیار سنگینی خوردند؛ یعنی اطلاعات نظامی و رزمی شان بسیار ضعیف عمل کرد و نتوانست هم ارزیابی درستی از توان موشکی داشته باشد، همین این را به چه صورت دارند اجرایی و عملیاتی میکنند. نکته بعدی این که در ارزیابیها شکست خورد اسرائیل. طبیعتاً یک بخشی از این ارزیابیها را اصلاً اسرائیلیها نمیتوانند درک کنند به خاطر این که اساساً مقاومت را درک نمیکنند. این که صحبت از نابود کردن حماس میزنند؛ معلوم است که حماس را مثل یک گروهک نظامی در نظر گرفتند، در صورتی که یک اندیشه است و حذف شدن حماس نشان میدهد که اینها درک نکردند اصلاً مقاومت یعنی چه. ولی از آن فراتر حتی توان موشکی نیروهای مقاومت را هم درک نکردند. چند وقت پیش باز مجدداً دیدیم که یکی از کارشناسان اسرائیلی اعلام کرد که حماس تازه نیمی از توان موشکی اش را مصرف کرده. این اگر بخواهد ادامه پیدا کند برای اسرائیلیها تبعات سنگینی خواهد داشت بنابراین میتوانیم بگوییم که اسرائیل شاید از فناوری نظامی بالایی برخوردار باشد، اما هم در سطح راهبردی، هم در سطح راه کنشی شکستهای بسیار زیادی را دیدیم؛ چه در نبرد زمینی، چه در نبرد هوایی حتی، و این که اهداف خوب و مناسبی را علیرغم این که اعلام میکردند ۲۰ هزار هدف را در حملات هوایی ضربه به آن وارد کردند، ولی شما میبینید که توان موشکی مقاومت نبود. پس این ۲۰ هزار هدفی که مورد ضربه قرار گرفته، عملاً بخش غیرنظامی فلسطین است و شما به بدنه نظامی نیروهای مقاومت میبینید که آسیب جدی وارد نشده است.
سؤال: یک بحث جالب دیگری که داشتیم در خبرها آمده که شبکه ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی افشا کرده این است که یک چهارم تیپ معروف گولانی که تیپ نخبگانی ارتش رژیم صهیونیستی میشود از بین رفته است، نزدیک به ۸۰ نفرشان کشته شدند و تعداد قابل توجهی هم زخمی شدند، این تیپ گولانی را توضیح بیشتری درباره آن میدهید که چه ویژگیهایی داشته و این از دست رفتن یک چهارم توان این تیپ یعنی چه؟
آقای کثیری نژاد: در ارتش اسرائیل یک سری یگان ویژه داریم که اینها آموزشهای بسیار حرفهای میبینند. در نیروی هوایی داریم، در نیروی دریایی داریم شرایط چنان است که در نیروی دریایی یا سپاه مهندسی هر کدام یگانهای ویژهای دارند برای خودشان، سپاه پیاده نظام اسرائیل هم دو تا از تیپهای ویژه اش میشود تیپ گولانی و تیپ گیواتی که باهم رقیب هم هستند یعنی هر کدام ابراز میکنند که حرفه ایترین و برترین تیپ پیاده نظام اسرائیل ما هستیم.
سؤال: هدف از تشکیل این تیپها چه بوده؟
آقای کثیری نژاد: این تیپها وظیفه شان این است که بعد از این که حملات هوایی انجام میشود و دشمن را زمین گیر کنند، بعد بخواهند در تهاجم زمینی با سرعت بسیار زیاد پیشروی کنند و نابودی را از سطح زمین انجام دهند.
سؤال: یعنی به تعبیری سپاه پیشرو محسوب میشوند جلوی ارتش.
آقای کثیری نژاد: در جنگ زمینی یعنی بعد از نیروهای هوایی. تیپ گولانی در همان روز ۱۵ مهر در موج اول حمله یک ضربه سنگین خورد؛ ۷۱ کشته فقط در همان روز ابتدایی داد و البته تیپ گولانی در اصل محل استقرارش در شمال سرزمینهای اشغالی است یعنی در تقسیمی که هست گیواتی در جنوب است و گولانی در فرماندهی شمالی باید فعالیت کند. اما به دلیل شرایط ویژه سالهای اخیر بیشتر وقت را در مرزهای غزه بود و این ضربه ۷۱ نفر تلفات خیلی برای شروع، ضربه سنگین بود برای این تیپ. البته در موجهای بعدی این تلفات بیشتر هم شد. گزارشهای رسمی، آماری که به صورت رسمی ارتش اسرائیل منتشرکرده؛ نزدیک ۱۵۰ کشته دادند، بیش از ۸۰ تا در جنگ زمینی اتفاق افتاد که خیلی سنگین بود. مهمترین تلفاتشان در این جنگ زمینی بعد از درگیریهای ۱۵ مهر در نبرد شجاعیه بود. شجاعیه برای اسرائیلیها یک خاطره تلخ است. دیگر میشود گفت نبرد دوم شجاعیه، چون سال ۲۰۱۴ هم اسرائیلیها یک بار ورود زمینی کردند، دقیقاً در همین محله شجاعیه یک فاجعهای برای آنها رخ داد؛ ۱۳ نیروی اسرائیلی آن جا کشته شدند، البته آن موقع ۱۲ تا کشته شدند و یک نفرشان ناپدید شد و اسرائیلیها گفتند اسیر حماس شد و جالب این است که هنوز از سرنوشتش اطلاعی نیست . تقریباً ۹ سال بعد از آن اتفاق دوباره اسرائیلیها در شجاعیه زمین گیر شدند و این دفعه ۹ نیروی این تیپ ویژه گولانی اینجا کشته شدند. جالب این است که این ۹ نفری که کشته شدند یکی شان فرمانده قرارگاه میدانی فرماندهی منطقهای شان بود؛ اسحاق بِن شِوِت و بعدی هم فرمانده یکی از گردانهای زبده این یگان؛ گردان سیزده بود که این فرماندهان عالیرتبه این تیپ ضربه دیدند. البته در درگیریهای دیگر هم این آسیب دیدگیها خیلی زیاد بود و این باعث شد که به شدت روحیه اسرائیلیها آسیب ببیند. جالب این است که سه روز بعد از نبرد شجاعیه که روز دوازدهم دسامبر اتفاق افتاد، روز پانزدهم دسامبر یک فاجعه دیگری را این دفعه به دست خود رقم زدند. آن فاجعهای که سه اسیر اسرائیلی را به اشتباه در صورتی که تسلیم شده بودند و پرچم سفید بلند کرده بودند.
سؤال: حالا واقعاً به اشتباه بوده یا از آن سناریو و پروتکل هانیبال تبعیت کرده بودند که اسیری دست طرف مقابل باقی نماند؟
آقای کثیری نژاد: این اشتباه، حالا میخواهم فراتر از آن ببرم. این اشتباهی که اتفاق افتاد یک تعدادی از نیروهای خود اسرائیلیها در آن باز آسیب دیدند، یعنی وقتی این سه اسیر در تابلوهای بزرگی به عبری نوشتند ما را کمک کنید سه نفر از این اسرا هستیم و در آن ساختمان از پنجره آویزان کردند، نیروهای اسرائیلی آمدند چند نفر خواستند وارد شوند برای این که کمک کنند و دو تا از این اسرا که آمدند بیرون، شلیک به سمت آنها انجام میشود و یکی شان فرار میکند داخل، مجدداً به او میگویند بیا بیرون و وقتی میآید بیرون باز به او حمله میکنند. در واقع انگار اسرائیلیها فقط برای این که آن اسیر را بکشند دارند عملیات میکنند، و هیچ تلاشی برای این که او را نجات دهند، البته در تحقیقات آن سربازها اعلام کردند اتفاقی که افتاد او داشت به عبری کمک میخواست و ما ترسیدیم نکند اینها نیروهای حماس باشند.
سؤال: ریشه اش ترس بوده.
آقای کثیری نژاد: کاملاً ترس و به هم ریختن روحیه تیپ گولانی و البته نیروهایی که اینجا عمل میکردند مال گردان ۱۷ بودند که یک گردان نوپا است و تازه آموزش میبیند در آموزشگاه نیروهای پیاده نظام و یکی از انتقادها همین بود که شما یک گردانی که تازه دارد دوره آموزشی اش را طی میکند در سختترین شرایط بردی و طبیعی است که آن جا خطا انجام میدهد.
سؤال: هدف جنگشان هم که آزادسازی اسراست به آنها سپرده.
آقای کثیری نژاد: طبیعتاً اینجا نمیتواند موفق باشد. این است که یک طور میشود تشکیک کرد در این که آیا هدف واقعاً آزادسازی اسراست یا این که هدف این است که این اسرا ولو شده زنده هم نه، به نوعی برگردند به دست نیروهای اسرائیلی؛ شده جنازه هایشان.
سؤال: یعنی از معادلات جنگ خارج شوند؟
آقای کثیری نژاد: از معادلات جنگ خارج شوند، کما این که الآن ۱۳۲ نفری که اعلام شد از اسرا این سه نفر از آن کم شد و ۱۲۹ نفر زنده در دست نیروهای مقاومت ماندند.
سؤال: اگر بخواهیم برگردیم به ۷۴ روز پیش صهیونیستها و نتانیاهو در ابتدای این جنگ از دو سه هدف حرف زدند؛ یکی آزادسازی اسرایشان بدون مذاکره و با عملیات نظامی بود، ۷۴ روز گذشته هنوز این هدف برآورده نشده، بخشی از اسراء هم که توانستند آزاد کنند با پذیرش شروط مقاومت بود و این که آخر تن دادند به مذاکره. هدف دیگر نابودی حماس بود که موشکهای حماس همین امروز هم به تلاویو شلیک شده. بحث دیگر کوچاندن اجباری مردم غزه و تخلیه آنها از سرزمینشان. ۷۴ میگذرد از این جنگ، اما این سه هدف هنوز محقق نشده، تأثیری که دارد از لحاظ سیاسی روی معادلات داخل رژیم در کابینه جنگ و دولتشان چیست و چه اثری داشته است؟
آقای کثیری نژاد: بله، این سه هدف را در هر سه تا اسرائیلیها خیلی بارز دچار مشکل شدند. تلاشهای این روزهای آمریکاییها را میبینیم که مدام به مصر سفر میکنند که آنها را متقاعد کنند اجازه دهند فلسطینیها به سرزمینهای مصر وارد شوند و دیدیم مصر مخالفت کرد و یک دیوار هم کشید. نکته بعدی این که در آزادسازی اسرا فقط توانستند یک اسیر را به صورت زنده آن هم که نیروهای مقاومت خود اجازه دادند در همان روزهای اول، و به جز آن یک مورد استثنایی، هیچ اسیری را زنده نتوانستند اسرائیلیها آزاد کنند و فقط با مذاکره توانستند یک تعدادی از اسرا را تحویل بگیرند. این باعث شد که در داخل هم بسیار متشتت شدند. جلسه دیروز کابینه اضطراری، سیاسی و امنیتی که شکل گرفته بود، یک اتفاق جالب در آن افتاد، البته چند اتفاق جالب بود، ولی یک نقل قولی از یکی از وزرا برایم خیلی جالب بود، وزیر ترابری اسرائیل که جزو چهرههای نزدیک به نسبتاً نتانیاهو است یک حرف جالبی زد. رئیس ستاد ارتش موقعی که در مورد ترور یحیی سنوار آن جا گزارش میداد و عملاً به این نتیجه رسید که ما نتوانستیم کاری کنیم.
سؤال: این از آن آرزوهای قدیمی صهیونیست هاست.
آقای کثیری نژاد: بله، وزرا از او پرسیدند چه شد چرا تا الآن هیچ اتفاقی نیفتاد؟ یک جمله جالبی را گفت. گفت آمریکاییها هم که بن لادن را ترور کردند بعد از گذشت ۱۰ سال از یازده سپتامبر بود. یعنی شما هم باید به من ۱۰ سال را وقت بدهید تا من این کار را انجام دهم.
سؤال: دو هفته پیش نتانیاهو نگفت ما به نزدیکی خانه سنوار رسیدیم؟
آقای کثیری نژاد: بله، دقیقاً همین اتفاق، همین نقل قول را آن جا داشتیم، ولی الآن میبینیم که رئیس ستاد کل آن، کسی که این وظیفه بر عهده اوست میگوید که ۱۰ سال وقت هم کاملاً منطقی است؛ و این وزیر ترابری یک جمله جالبی میگوید، میگوید تا ۱۰ سال دیگر معلوم نیست ما اصلاً باشیم یا نباشیم و وقت نداریم تا ۱۰ سال آینده صبر کنیم. البته بلافاصله بعد از آن وزیر خارجه اسرائیل؛ کوهن اصلاح میکند جمله اش را و میگوید البته تا ۱۰ سال دیگر ما هستیم ولی نباید تا ۱۰ سال صبر کنیم. خود این نشان میدهد که چقدر حتی در عالیترین سطوح اسرائیل این نگرانی برای آینده اسرائیل در این حد وجود دارد و اگر این یکی از بزرگترین دستاوردهای طوفان الاقصی باشد، هیچ دستاورد دیگر هم نداشته باشد، همین یکی کافی است.
سؤال: همچنان محبوبیت حماس حتی در کرانه باختری بالا است، از سال ۲۰۰۶ که انتخابات در فلسطین برگزار شد، حماس برگزیده مردم فلسطین بود، به نظر همچنان حتی این جنگ هم نتوانسته محبوبیت حماس را کم کند و حتی افزایش پیدا کرده، این هدف صهیونیستها برای نابودی حماس است، اما به هر حال آنها دارند جنگشان را پیش میبرند، اخیراً لیبرمن از مقامات سابق صهیونیست گفته که جنگ به ابزاری برای نتانیاهو برای ادامه حیات سیاسی اش تبدیل شده، هنوز از روزهای ابتدای هفت اکتبر که گذشته مقایسه کنیم، صهیونیستها نتوانستند به دستاوردی برسند. شاید آن اشاره شما به نمایش تونلی از تونلهای حماس یک طور برای این است که بگویند ما دستاوردی بدست آوردیم، اما قطعاً افکار عمومی صهیونیستها را نمیتوانند اقناع کنند و زمان به نفعشان نیست. الآن بخواهند از شرایط جنگی خارج شوند، دستاوردی نداشتند، ولی هزینههای جنگ در تمام زمینهها به آنها فشار وارد میکند، افکار عمومی، صحنه بین المللی، داخل سرزمینهای اشغالی اختلافاتی که بین آنها بیشتر میشود، ادامه جنگ و آینده را با توجه به جمیع این شرایط چطور تحلیل میکنید؟
آقای کثیری نژاد: بله، اوضاع شاید بشود گفت از همه سختتر برای نتانیاهو است، یعنی بسیاری از رقبای نتانیاهو چنگ و دندان تیز کردند که این جنگ تمام شود و شاهد افول و سقوط نتانیاهو باشند، مخصوصاً چهرههایی که در اپوزیسیون هستند؛ مثل لیبرمن، لاپید و حتی گانتس، گانتس به عنوان کسی که خودش را به عنوان منجی وارد کابینه اضطرار ملی کرد، الآن توانسته به نوعی جایگزین نتانیاهو شود از نظر آرای مردمی، به خاطر همین نتانیاهو تقریباً میتوانیم بگوییم راهی ندارد که این جنگ را ادامه دهد تا به دستاوردی برسد، و عملاً هیچ دستاوردی هم در این چند وقت دیدیم ندارد.
سؤال: این مسیر تا کی ادامه دارد؟ چون مثلاً دو تا سه هفته پیش هم شرایط دقیقاً به همین شکل بود.
آقای کثیری نژاد:، چون چند تا سناریو متصور است؛ یک این که فشاری که از سمت متحدین اسرائیل وارد میشود آن را به سمت این که به یک آتش بس بلندمدت برسد وارد میکند.
سؤال: فشار یک ذره که افزایش پیدا کرد هفته پیش آمدند گفتند که ما در یک نقطهای قرار داریم که بخواهیم مستقل از آمریکا تصمیم بگیریم.
آقای کثیری نژاد: بله دقیقاً به خاطر چه؟ مثلاً بار سنگینی که فعالیتهای انصارالله در یمن بر اقتصاد غرب گذاشته، آنها را به سمت این سوق داده که بروند با اسرائیلیها صحبت کنند که جنگ را زودتر خاتمه ببخشند. دیدیم جلسهای که در لهستان اتفاق افتاد بین رؤسای سی آی ای، موساد و نخست وزیر قطر، بعد از این فشارها بود که دوباره یک آتش بسی اتفاق بیفتد. این یکی از سناریوها است. نکته بعدی این است که یک سری قوانین داخل سرزمینهای اشغالی وجود دارد که میتواند باعث از بین رفتن این ائتلاف شود. از بین رفتن ائتلاف به معنی کنار رفتن نتانیاهو و انتخابات است. طبیعتاً اگر انتخاباتی برگزار شود نتانیاهو کسی نیست که بخواهد دولت تشکیل دهد و احتمالاً گانتس است که میتواند با چند حزب دیگر ائتلاف کند و دولت جدید را تشکیل دهد و آن موقع کاملاً قضیه متفاوت خواهد شد و یک نکتهای که به وجود میآید نقل قولی است از لاپید. لاپید اظهار نظر عجیب کرد دیروز و اعلام کرد که اسرائیل باید برود به سمت راهکار دو دولتی و دیگر نمیشود فلسطین را حذف کرد و ما باید در کنارش...
سؤال: کاملاً نقطه مقابل نتانیاهو و گروه حاکم است.
آقای کثیری نژاد: دقیقاً، شعارهایی که تا یک هفته پیش میدهند، الآن دارد شعار این مطرح میشود که ما باید فلسطین را به رسمیت بشناسیم و دیگر صحبت از حذف حماس مطرح نمیشود.