به گزارش خبرگزاری صدا وسیما شبکه خبر در برنامه جهان امروز استانداردهای دوگانه آمریکا در قبال حقوق بشر را با آقای توحید اسدی؛ کارشناس مسائل آمریکا تحلیل و بررسی کرده است.
سؤال: نظر و تحلیل شما در قبال استانداردهای دوگانه امریکا چیست؟
آقای توحید اسدی؛ کارشناس مسائل آمریکا: نکته اول این است که ما در ایالات متحده با استانداردهای دوگانه مواجه نیستیم، استانداردها مبتنی بر تأمین منافع آمریکا است، این رفتارهای آمریکاست که در واقع دوگانه است و نوعی تلقی را در اذهان عمومی ایجاد میکند که استانداردها دو گانه است. این چیزی که در ایالات متحده شاهدش هستیم این است که رفتارهای آمریکاییها در مقایسه با سیاستهای تبیینی شان و حرفهایی که میزنند نه تنها تطابق ندارد، بلکه به یک معنی در تضاد و تناقض است با حرفهایی که گفته میشود و اقداماتی که به عمل میآید و این تناقض در مورد موضوع رژیم صهیونیستی بسیار آشکارتر شد، نمونههای بسیار متفاوتی میتوانیم اشاره کنیم؛ ازجمله این که ما در ایالات متحده شاهد این هستیم که با مقاومت فلسطینیها در مقابل اشغال و تسخیر رژیم صهیونیستی مخالفت میشود، اما با همین مقوله اشغال و تسخیر توسط اسرائیلیها اتفاق میافتد موافق هستند، حمایت میکنند و ادعای ایفای نقش صلح سازی را دارند در مجامع عمومی، به رغم این ادعا ما شاهد بودیم چندین بار قطعنامهها و پیشنهادهایی که برای آتش بس در نوار غزه مطرح شد با وتوی مستقیم آمریکا رد شد. ارائه کمکهایی که به رژیم صهیونیستی از سوی آمریکاییها در این چند وقت مطرح شده ازجمله بسته بیش از صد میلیارد دلار کمک که قرار بود به اوکراین و رژیم صهیونیستی تعلق بگیرد، در حالی است که آمریکاییها جلوی هر گونه کمک بشردوستانه و غیرنظامی به مردم غزه را گرفتند. در ساحت رسانه شما ملاحظه بفرمایید نه تنها در ۷۴ روز گذشته که تعداد قابل توجهی از اصحاب رسانه کشته شدند، بلکه قبلتر از آن خبرنگار الجزیره توسط تک تیراندازان رژیم صهیونیستی کشته شد.
سؤال: شیرین ابوعاقله.
آقای اسدی: بله، و خبرنگاران دیگری که توسط نیروهای رژیم صهیونیستی کشته میشوند و نگاه آمریکا به این مسأله بر خلاف ادعای واهی که در رابطه با آزادی رسانه و حمایت رسانه دارد این است که سکوت اختیار میکند و سعی میکند از رسانه هیچ حمایتی به عمل نیاورد و جالبتر از اینها نگاه دو گانهای است که در بحث تسلیحاتی ما شاهدش هستیم. ایالات متحده ادعای این را دارد که به دنبال کاهش تسلیحات هستهای است و از یک سو این ادعا مطرح میشود، از سوی دیگر رژیم صهیونیستی کلاهکهای هستهای را در اختیار دارد و زیر بار هیچ گونه کنترل و تفاهمی برای کاهش قدرت تسلیحات هستهای اش نمیرود.
سؤال: حتی در این جنگ اذعان هم کردند ما میتوانیم از این تسلیحات علیه غزه استفاده کنیم.
آقای اسدی: این نشان میدهد این تسلیحات در دست رژیمی قرار گرفته که هیچ حد و مرزی برای اعمال خشونت و جنگ افروزی نمیشناسد و در طرف مقابل ما ایالات متحده و بسیاری از کشورهای هم پیمان آن در اروپا را داریم که ترجیح میدهند نسبت به این موضوع با یک نگاه بی تفاوت و مبتنی بر منافع کار را دنبال کنند.
سؤال: مواضع جان کربی را دیده ایم در قبال مسأله جان غیرنظامیان وقتی جنگ اوکراین و روسیه پیش میآید یک مواضعی میبینیم حتی بغض میکند به راستی یا دروغ، اما وقتی ، همان بشریت در جنگ غزه توسط صهیونیستها کشته میشوند میگوید که به هر حال هر جنگ یک تلفات غیرنظامی دارد و ساده و عادی از این موضوع رد میشود . این رویکرد و واکنش در قبال یک جان واحدی که بین انسانها مشترک است از کجا ریشه میگیرد؟
آقای اسدی: نکتهای به خاطرم رسید که شاید جالب باشد مرتبط با همین موضوع اشاره کنم. در جریان جنگ افغانستان زمانی که ایالات متحده با ادعای مبارزه با تروریسم وارد این کشور شد، طبعاً تعداد قابل توجهی غیرنظامی به دست نظامیان آمریکایی کشته شدند و اصطلاحی که در ادبیات آمریکاییها استفاده میشد، تلفات جانبی بود...
سؤال: مثل عوارض جانبی که یک دارو دارد.
آقای اسدی: بله، دقیقاً، شما وقتی افرادی را به ضرب گلوله میکشید و بعداً متوجه میشوید و شاید از قبل متوجه بودید غیرنظامی هستند، این را با لفظ جانبی از آن یاد میکنید و این نشان میدهد نگاه آمریکاییها یا حداقل افرادی که در پنتاگون در رأس کار هستند تا چه اندازه به مقوله جان انسان میتواند متناقض باشد. تناقض یکی از ماهیتهای رفتارها و بیانات سیاسی به ویژه در حوزه سیاستهای خارجی آمریکایی هاست. در حوزه اوکراین چند تناقض آشکار وجود دارد؛ نکته اول این است ما دو سناریوی مشخص داریم؛ یکی جنگ اوکراین و یکی جنگی که در فلسطین در حال اتفاق است و باز به استناد ادبیات خود آمریکایی ها، در داستان اوکراین روسیه را اشغالگر تلقی میکنند و متجاوز، در همین ادبیات باز پذیرفته شده که رژیم صهیونیستی به اراضی فلسطینیها تعرض کرده و به نوعی آن لغت occupiertion آن جا هم استفاده میشود، منتهی در یک ماجرا که اوکراین باشد، ما طرف آن جناحی که تسخیر شده است میایستیم و در سوی دیگر طرف آن جناحی که تجاوز و تسخیر می کند.
سؤال: یعنی یک صورت مسأله واحد، اما یک جا با متجاوز و یک...
آقای اسدی: بله، دو راهکار و دو نگاه متفاوت که این ابتدا به ساکن این را به نظر میرساند که مبنای برخورد، طرفین جنگ نیستند، مبنای برخورد منافعی است که در هر جنگ ایالات متحده میتواند داشته باشد.
سؤال: یعنی همان حرفی که ابتدای گفتگو زدید؛ استاندارد واحد است؛ استاندارد منافع است.
آقای اسدی: منفعت ملی است و پیرو همان استاندارد؛ رفتارها بازتعریف میشود. نکته دوم این که عجیب است که ایالات متحده از روسیه انتقاد میکند به خاطر حمله نظامی یا هر لغتی که در ادبیات آمریکاییها استفاده میشود من با آن کاری ندارم، ولی عجیب است که این کشور خودش در همین ۱۰ تا ۱۵ سال گذشته سابقه جالب توجهی در حمله و تجاوز به کشورهای دیگر بدون چراغ سبز دولتهای حاکم دارد، موضوع افغانستان، موضوع عراق، یمن و پروندههای دیگری که در کشورهای مختلف غرب آسیا دیدیم و اگر عقبتر برگردیم باز یک لیست طولانی از تجاوزهای ایالات متحده به کشورهای مختلف وجود داشته؛ به اسم جنگ، مداخله نظامی، کودتا یا هر اسم دیگری که بخواهید روی آن بگذارید این همیشه جزو سیاستهای آمریکا این مداخله گری و تعرض بوده و حالا دارند در یک اقدام متناقض از این حرکت روسیه، من جانبداری نمیکنم ولی اصل این کار که شما به عنوان یک کشوری که دائماً در حال حمله و تجاوز به خاک کشورهای مختلف بودید، دائماً در حال مداخله گری بودید میآیید و راجع به تعرض کشور دیگری صحبت میکنید، فی نفسه یک مقداری متناقض است. نکته دیگر که به نظرم میرسد بحث ورود تسلیحات است. در موضوع اوکراین ایالات متحده نه تنها از ورود انواع تسلیحات به اوکراین و کمکهای نظامی که در اختیار این کشور قرار میگرفت، حمایت کرد بلکه سعی کرد خودش این کار را انجام دهد، زمینه را برای کشورهای دیگر ایجاد کند ، اما در درگیریهای دیگر حتی امکان دسترسی به تجهیزات دفاعی حتی در برخی موارد امکان دسترسی به موارد بشردوستانه، حتی در مواردی امکان دسترسی به غذا و مسائل پایهای که برای زندگی وجود دارد را اجازه اش را نداده است. نگاه کنید ببینید در یمن، عراق و افغانستان چه اتفاقی افتاده و آمریکاییها در آن جا بازیگر کلیدی بودند، نکته آخر را اضافه کنم باز این جا موضوع رسانه جالب توجه است. در بحث روسیه مجموعهای از رسانههای غربی و در رأس آن ایالات متحده به صورت شبانه روزی دارند پروپاگاندای ضد روسی تولید میکنند و این با توجه به ماهیت روسیه و غرب غیرعادی نیست میشود تا حدودی پذیرفت، اما زمانی که شما ادعای آزادی رسانه را مطرح میکنید و در عین حال میآیید تمام رسانههای روسی را اسپوتنیک، راشا تودی؛ همه این شبکهها را شما میآیید به هر طریق ممکنی دسترسی به شبکه و وبسایتشان حتی وقتی سرچ میکنیم شما دیگر اخباری که مثلاً اسپوتنیک و راشا تودی منتشر میکنند الان دیگر به ندرت میتوانید از طریق سرچ ببینید.
سؤال: در برخی کشورهای اروپایی دولت هایشان گوگل را مجبور کردند اگر شهروندی وارد شود و مثلاً جستجو کند آرتی؛ شبکهای که متعلق به روسیه است اصلاً این جزو نتایج گوگل نمیآید و به عنوان اینترنت نشان داده نمیشود.
آقای اسدی: بله، این در شرایطی است که ما ادعای آزادی رسانه داریم. خارج از بستر جنگ اوکراین و تجاوز رژیم صهیونیستی به غزه و اراضی فلسطینی، رفتارهای دوگانه ایالات متحده آمریکا دامنه اش وسیعتر است شما ببینید مثلاً در حوزه چین دائماً ایالات متحده در سالهای گذشته به موضوعات حقوق بشری انتقاد داشته، دولت پکن را مورد نقد قرار داده، در حالی که شما در روی دیگر سکه اگر داخل آمریکا را نگاه کنید. یک سایتی است که آمار خشونتهای پلیس در داخل آمریکا را منتشر میکند من چند دقیقه پیش نگاه میکردم؛ ۱۱۹۱ کشته در درگیریهایی بوده که پلیس عامل بوده و افراد را با شلیک، تیراندازی یا اقدامات خشونت آمیز کشته است.
سؤال: از ابتدای امسال؟
آقای اسدی: بله، ۲۰۲۳.
سؤال: یعنی در سال ۲۰۲۳ بیش از هزار و صد نفر را در خیابانهای آمریکا و داخل شهرها خود پلیس در محل کشته است.
آقای اسدی: اگر شما در ایالات متحده سیاهپوست باشید احتمال این که در درگیری توسط پلیس کشته شوید سه برابر میشود، یعنی تعرض، تبعیض نژادی و مجموعهای از این اتفاقات در ایالات متحده وجود دارد، اما وقتی در خارج از کشور این بحثها مطرح میشود، همیشه ما این ادعا را داریم که باید دفاع کنیم، باز اینجا مبنا؛ مبنای حقوق بشری و حقوقی نیست، مبنا قطعاً مبنای سیاسی و در مواردی اقتصادی است. شما گروههای مقاومت را نگاه کنید، در مواردی که از استقلال کشورها دفاع میکنند برچسب تروریست به راحتی از سوی ایالات متحده به این گروهها اطلاق میشود. از یک طرف گزارشهای رسانههای آمریکایی که از سوی خود آمریکایی منتشر شده نشان میدهد ما حمایت مستقیم از گروههای تروریستی مثل داعش را داشتیم، نامههایی که منتشر شد، افشا شد و اینها را نشان داد. باز گروههای مختلف دیگر که به نظرم میرسد؛ گروه منافقین بالأخره سابقه اش و کارهایی که کردند مشخص است، کاملاً وجاهت تروریستی این گروه اظهر من الشمس است.
سؤال: نکته جالب درباره منافقین این است که اینها که وارد فهرست ترور آمریکا شدند، علتش این بود که این تروریستها برخی از خود آمریکاییها را ترور کرده بودند، با این حال آمریکاییها چند سال بعد این را از لیست خارج کردند .
آقای اسدی: در واقع اگر بخواهیم رفتار ایالات متحده را بررسی کنیم چه در قبال اوکراین چه در قبال موضوع غزه، دوگانگی رفتارها بر مبنای منافعی که برای این کشور ممکن است در این جنگها ایجاد شود، اصل کار است که باید مورد توجه قرار بگیرد.
سؤال: اخیراً یک سری نظرسنجیها در آمریکا هم انجام شده، خصوصاً به طیف افراد ۱۸ تا ۳۰ سال میرسد، نتایج شگفت انگیزی دارد، مورد آخر که هاروارد نظرسنجی کرده بود از طریق مؤسسه هریس، ۵۲ درصد جوانان آمریکایی راهکار حل مسأله فلسطین و اسرائیل را نه راهکار دو دولتی که آمریکاییها مطرح میکنند بلکه راهکار تک دولتی که دولت فلسطین باشد، میدانند. ۵۲ درصد نسل جدید آمریکا این طور فکر میکنند. چه شده که افکار عمومی آمریکا این قدر متفاوت از آن سیاستهای رسمی دولت شده است؟
آقای اسدی: بخشی از واقعیت است. یعنی اگر ما چنین نظرسنجی را میبینیم؛ بازتاب واقع بینانهای است که در بین قشر جوان نه تنها در ایالات متحده بلکه در سراسر جهان شاهدش هستیم. یک ذره از آمریکا خارج شویم در چند هفته گذشته ما در کشورهای مختلف اروپایی که دولت هایشان به شدت حامی رژیم صهیونیستی هستند تظاهراتهای گستردهای دیدیم، جوانها آمدند بالأخره از فلسطین حمایت کردند و این نشان میدهد که رویکرد و نگاه غالب دولت ها؛ بازتاب درستی از اراده جمعی و افکار عمومی در کشورهای مختلف اروپایی نیست. نکته دوم این است که در ایالات متحده اساساً نه تنها در مسأله رژیم صهیونیستی بلکه به طور کلی اعتماد به حاکمیت به شدت در سالهای گذشته کاهش داشته، نظرسنجی بررسیهایی که انجام شده مختلف است، من ترجیح میدهم به آن بررسی که مرکز پی یو انجام داده استناد کنم که در سالهای گذشته نشان میدهد که اعتماد به خود دولت امریکا به زیر ۲۰ درصد رسیده و این خود یک شکاف و دوگانگی جدی را در ساحت سیاسی ایالات متحده نشان میدهد. اما برگردم به موضوع رژیم صهیونیستی، اینترنت را قطع کردند، از همه ابزارهای رسانهای استفاده کردند، مقامات رسمی یکی بغض میکند، یکی میآید پای دوربین گریه میکند که نه اینها آدمهای علیه السلامی هستند، آن ۱۸ تا ۲۰ هزار نفری که در فلسطین کشته شدند آدمهای بدی هستند، همه این ادبیات و گفتمان سازیها و تلاشها صورت میگیرد تا آن قشر جوان در ایالات متحده که جالب است زمانی به این قشر میگفتند «whatever generation» یعنی نسلی که به لحاظ سیاسی برایش آن آمد و شدها لااقل به اندازه کشوری مثل ایران اهمیت ندارد.
سؤال: با آن صنعت سرگرمی مشغول شده بودند.
آقای اسدی: بله، خیلی اساساً با این که در حوزه سیاست چه اتفاقی میافتد کاری ندارند. خشونت، درگیری و بی عدالتی چه مرزهایی را پشت سر گذاشته که نسلی که در ایالات متحده زمانی نسبت به سیاست اهمیت نمیدادند، الان آمدند و در یکی از موضوعات سیاست خارجی. سیاست خارجی باز موضوعی است که آمریکاییها در نسبت با سیاست داخلی خیلی ارتباط مستقیم معنادار عمیق ندارند با آن، یعنی همین که بحثهای اقتصادی، بیمه و سلامت دغدغههای اولشان است، با این حال موضوع سیاست خارجی تا اندازهای بحرانی شده که در بین نسل جوان؛ شما این نگاه را میبینید.