از وقتی بازار مصرف به «گل» روی خوش نشان داد، سوءتفاهمها هم شدت گرفت. سوءتفاهم این بود که گل اعتیادآور نیست در حالی که این روانگردان قوی فقط داشت زیر نام لطیف گل پنهان میشد. این پنهانکاری هم کار مافیای موادمخدر بود که خوب میدانست برای در دست گرفتن بازار و جلب نظر آنهایی که همیشه دنبال مواد تازه و کم خطر میگردند، استفاده از واژه گل که مظهر لطافت و زیبایی است، بهترین ترفند خواهد بود.
روانگردان گل، تلفیقی از دو گونه گیاه شاهدانه با نامهای ساتیوا و ایندیکاست. مسلما اگر سازندگان این روانگردان، محصول خود را با این دو اسم روانه بازار میکردند، انگیزه مصرف آن قلقلک داده نمیشد، ولی نام ایرانی شده این ماده اعتیادآور سالهاست که مثل خوره به جان مردم افتاده است. گل، مدتهاست که در کشورمان جسم و روان مصرفکنندگان را ریزریز میخورد و از بین میبرد.
در کل جهان نیز همین رویه برقرار است و در یک فقره از مطالعات که موسسه ملی سلامت آمریکا انجام داده، ثابت شده که مصرف گل با ضعف حافظه، روانپریشی، تغییرات خلقوخو، تغییرحواس و ایجاد اختلالات روانی با علائم توهم و پارانویا (بدگمانی) ارتباط تنگاتنگی دارد. این تاثیرات جسمی و روانی سالهاست که از زبان محققان و درمانگران اعتیاد در کشورمان نیز شنیده میشود، اما نه آن یافتههای آمریکایی و نه این مشاهدات و هشدارهای داخلی هیچکدام نتوانستهاند ترمز مصرف گل را در کشورمان بکشند و برای حذف تصور بیخطر بودن این روانگردان نقش باطلالسحر را بازی کنند.
مصرف گل از نوجوانی تا میانسالی
دفترمقابله با موادمخدر و جرم سازمان ملل در تحقیقات سال ۲۰۲۱ خود گزارش داد ۲۹۶میلیون نفر در جهان از کانابیسها که مشتقات گیاه شاهدانهاند استفاده میکنند که ۱۰میلیون نفر آنها فقط درعرض یک سال یعنی از سال ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۱ به کانابیس معتاد شدهاند. در مورد کشور ما البته چنین آمار دقیقی وجود ندارد و آمارهای موجود هم به روز نیست، اما اطلاعاتی که حمید صرامی، مدیرکل وقت تحقیقات ستاد مبارزه با مواد مخدر طی سالهای ۹۸ و ۹۹ و با استناد به نتایج شیوع شناسیهای اعتیاد در کشور منتشر کرده هنوز میتواند شمایی از آنچه در حال وقوع است را به نمایش بگذارد.
نیم نگاهی به این اطلاعات، حاکی است که میزان شیوع مصرف گل در دانش آموزان ۰.۶۶درصد در دانشجویان دانشگاههای دولتی ۳.۵درصد و شیوع آن در میان کارگران ۶.۸درصد است در حالی که ۱۴.۲درصد معتادان کشور حداقل یکی از انواع کانابیس که گل را نیز شامل میشود بهصورت روزانه مصرف میکنند.
گل اکنون نیز مصرف کنندگان پر و پا قرص خود را دارد و دکتر رامین رادفر، پژوهشگر اعتیاد در مرکز تحقیقات دانشگاه علوم بهزیستی که درمانگر اعتیاد نیز هست این حقیقت را در گفتگو با جامجم تایید میکند. او متاسف است از این که میگوید: «آمار متقاضیان درمان اعتیاد به گل روندی رو به افزایش دارد» و متاسفتر است از این که «نوجوانان درصد قابلتوجهی از مراجعهکنندگان به مراکز درمان اعتیاد را تشکیل میدهند.»
او میگوید: «اکنون در کشورمان دو ترکیب استنشاقی بیشترین مصرف را دارد که یکی از آنها روانگردان گل و دیگری مادهای شبیه گل به نام پیکو است که بیشترین مصرفکنندگان آن نوجوانان هستند.»، اما گل فقط تلهای برای دوره نوجوانی یا روزهای جوانی نیست، زیرا رادفر براساس مشاهدات میدانیاش توضیح میدهد «افراد بالای ۳۵ و حتی ۴۰ سال زیادی نیز برای درمان اعتیاد به گل مراجعه میکنند که برخی از آنها سابقه مصرف بیش از یک دهه را دارند.»
خداحافظی با روان
روانگردان گل در هالهای از فریب، مستور شده که شنیده شدهترین این فریبها، ادعای اعتیادزا نبودن آن است، اما گل، فریبی بالاتر از این هم دارد که تهمینه باهری، مدیرکل دفتر تحقیقات و آموزش ستاد مبارزه با مواد مخدر از آن پرده برداشته است. او میگوید: «همه کانابیسها خاصیت روانگردانی ندارند، اما همگی این ظرفیت رادارندکه با یک تغییر ساده درساختار شیمیاییشان این خاصیت را کسب کنند.
پس قاچاقچیان با شناسایی این قابلیت، موفق به ساخت کانابینوییدهای سنتزی شدهاند که به معنی ساخت مشتقات شاهدانه به روش شیمیایی است.» درواقع قاچاقچیان کاری کردهاند که میزان ماده موثره در سرشاخههای گلدار گیاه شاهدانه که حدود نیم تا ۵ درصد است، در شکل تراریختهاش وقتی به روانگردان گل تبدیل میشود تا چهار برابر افزایش یابد. گل تراریخته یعنی تفنگی سر پر با خاصیت انفجاری بالا که جسم و جان را همزمان معدوم میکند.
رامین رادفر، پژوهشگر و درمانگر اعتیاد که این انفجارها را از نزدیک دیده است به ما میگوید «همه کانابیسها ازجمله گل با اختلالات روانپزشکی رابطهای مستقیم و اثبات شده دارند، بنابراین بنا به سالهای مصرف گل، برخی از بیماران با حالتهایی همچون اسکیزوفرنی و سایکوز مراجعه میکنند و برخی دیگر با مختل شدن عملکردهای شغلی و خانوادگی. نوجوانان مصرف کننده گل نیز عموما با رفتارهای تهاجمی و خشونت زیاد شناسایی میشوند به طوری که کل ساختار خانواده خود را به هم ریختهاند.»
گل یک روانگردان مخرب به معنی واقعی است. گرچه به گفته رادفر مانند موادمخدر سنتی، خماریهای متداول را ندارد و مصرفکنندگانش را تابلو نمیکند، اما جسم و مخصوصا ذهن و روان افراد را بهشدت به بازی میگیرد و از آنها موجوداتی مسألهساز و بحران آفرین میسازد. تصور بیخطر بودن گل دقیقا به همین علت است که باید از ذهن جامعه پاک شود؛ این روانگردان اعتیاد آور خانه خراب کن.