معمولا تصوری که از کاربرد هوشمصنوعی در جهان میشود، ناشی از فیلمهای علمی تخیلی هالیوودی است که اغلب با هدف ترسناک نشان دادن آینده بشر با جولان رباتها است. اما توسعه فناوریهای مبتنی بر هوشمصنوعی فرآیندی فراتر از آن تصویری است که تا کنون نشان دادهاند. در حال حاضر فناوری هوشمصنوعی اقتصاد بسیاری از کشورها را در سطح دنیا بالاتر از قبل برده و رهبران این کشورها سعی در پیشگامی در این حوزه دارند. بنابراین هوشمصنوعی تاثیر بسزایی در رشد اقتصاد، رشد تولید ناخالص ملی، رشد بهرهوری نیروی کار و موارد دیگر در کشورها داشته است. اقتصاددانان پیشبینیهای مختلفی از رشد اقتصادی دنیا با حضور فناوری هوشمصنوعی کردهاند. بهگفته آنها تا سال ۲۰۳۰ اقتصاد دنیا با کمک و استفاده از هوشمصنوعی به رشد ۲۰ تریلیون دلاری میرسد. صرف هزینه برای ایجاد زیرساختهای ضروری و استاندارد یکی از ابتداییترین اقداماتی است که کشورها برای ایفای نقش مستقل خود در این عرصه بهکار میگیرند؛ آنها در تلاشند تا هوشمصنوعی را در همه عرصهها توسعه دهند تا بتوانند بهعنوان یک عامل تاثیرگذار عمل کنند. کارشناسان در این گزارش صمت معتقدند که زمانی میتوان در کشور از توسعه هوشمصنوعی و تاثیر آن بر اقتصاد سخن بهمیان آورد که از نقش مصرفکننده و مفعولی خارج شویم و با صرف هزینه و تخصیص بودجه، نقش مستقلتری ایفا کنیم. شرح مفصل این گزارش را در ادامه میخوانید.
علیرضا چابکرو، مدرس و پژوهشگر حوزه ارتباطات و رسانه: توسعه هوشمصنوعی در ارکان مختلف یک کشور، مستلزم ایجاد دیتاسنترهای بزرگی است که فرآیند پردازش اطلاعات گسترده را برعهده بگیرند. متاسفانه در شرایط فعلی، مصرفکننده دیتاسنترهای بزرگ خارج از کشور هستیم. بیشک اگر هوشمصنوعی بهعنوان یک صنعت در نظر گرفته نشود و از سرمایهگذاری بخش خصوصی محروم باشد، نمیتوان انتظار پیشرفت و تحقق آن آیندهای را که برخی مسئولان با هدفگذاری متصور شدهاند، داشت. برای مثال، همانگونه که بخش خصوصی وارد صنعت پتروشیمی شد و موجب توسعه صنعت را فراهم کرد و سوآوری و جذابیت را بهدنبال داشت، هوشمصنوعی هم نیازمند سرمایهگذاری برای فراهم کردن زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری است.
دولت باید در نقش مشوق و تسهیلکننده ظاهر شود و هدایتگری کند؛ نه آنکه تصدیگر باشد. ایفای نقش فعال در عرصههای مختلف هوشمصنوعی با در نظر گرفتن شرایطی خاص امکانپذیر است. در واقع، اگر ۲ رویکرد مهم در حوزه هوشمصنوعی بهصورت موازی و هماهنگ با یکدیگر قرار بگیرند، میتوانیم در جهان تاثیرگذار و مستقل عمل کنیم؛ اما در غیر این صورت، محکوم به عقبماندگی خواهیم شد. رویکرد نخست آموزش و دانش است که باید بیش از اینها جدی گرفته شود و رویکرد دوم، به مدیریت صحیح زیرساختها اشاره دارد. اگر این دو در یک جامعه هماهنگ با یکدیگر توسعه یابند، میتوانیم انتظار توسعهیافتگی در بحث هوشمصنوعی را داشته باشیم. اما در غیر این صورت، هر شعاری مبنی بر قرارگیری ایران در میان 10 کشور برتر که چندی پیش از سوی معاونت علمی مطرح شد، تنها جنبه تبلیغاتی دارد.
در کل، کاربری هوشمصنوعی مانند اینترنت اجتنابناپذیر است، بههمیندلیل، خواه ناخواه درگیر آن خواهیم شد. بنابراین، هر اقدامی در این حوزه بیتاثیر نیست. تاسیس شورایعالی هوشمصنوعی در کشور، هم موجب مسرت و هم موجب نگرانی است. در گام نخست اینکه به این قضیه توجه شده است، جای خوشحالی دارد، اما اگر به سرنوشت فضای عالی مجازی دچار شود، بسی موجب نگرانی است. فراگیری هوشمصنوعی در انواع جنبههای زندگی بشری بهقدری خواهد بود که تا یک یا ۲ دهه آینده میتوان آن را در جریان زندگی انسان دید و نقش کنترلکننده پررنگتری خواهد داشت.
بیشک ارکانهای متنوع جامعه بهتدریج در سیطره هوشمصنوعی قرار میگیرند و این یک وضعیت غیرقابلاجتناب است. با درک این شرایط اگر تنها بهعنوان یک مصرفکننده ظاهر شویم، متحمل ضررهای جبرانناپذیری در بخشهای مختلف اقتصاد خواهیم بود. بنابراین، ما هم باید بهعنوان یک بازیگر نقش خود را در کاربری هوشمصنوعی در جهان اثبات کنیم و این نیازمند اقدامات مناسب و فراهم کردن زیرساختهای مهم است. بنابراین، ایجاد زیرساختهای آموزش و راهبری هوشمصنوعی از ارکان مهم توسعه کاربری هوشمصنوعی است، اما متاسفانه هیچگاه چنین نگاهی به فناوریهای جدید؛ برای مثال اینترنت نداشتیم که برای این منظور باید هزینه و بودجه مشخصی را هم در نظر بگیریم.
متاسفانه هنوز نگرش اصلی کشور به هوشمصنوعی در جایگاه یک پدیده فانتزی است، نه یک پدیده جاری و سیال که میتواند نقش تعیینکنندهای در ارکان کلان کشور بگذارد. بهگفته برخی از نظریهپردازان باید در همهجا نسبت به توسعه هوشمصنوعی هوشیارانه عمل کرد. از آنجایی که هوشمصنوعی هم در اغلب ارکان کشور جا باز کرده است و باید برای توسعه آن در هر جایی که کاربرد دارد، سرمایهگذاری کرد. بنابراین، هوشمصنوعی مقوله گستردهای است که هر دستگاهی باید بخشی از بودجه خود را به این اختصاص دهد. میتوان یک بخش واحد برای هوشمصنوعی در هر دستگاهی تعیین کرد؛ بهنوعیکه خود آن دستگاه متولی کاربری هوشمصنوعی باشد. بهعبارتروشنتر، تمامی ارکان باید بخشی از بدنه خود را به هوشمصنوعی و توسعه آن تخصیص دهند. بهعبارتدیگر، هنوز مفهوم واقعی و کاربری دقیق هوشمصنوعی و متعاقب آن، تاثیری که هوشمصنوعی در کشوری میتواند داشته باشد، برای مسئولان جا نیفتاده است. ناگفته نماند که بسیاری از مدلهای کاربری هوشمصنوعی هم، در تضاد با سیاستهای حکومتها و دولتها قرار دارد. برای مثال، هوشمصنوعی میتواند جایگزین دهها کارگر در یک کارخانه شود. از طرفی هم، دولت وظیفه تامین اشتغال را برعهده دارد. بههمیندلیل، بهطبع تمایلی برای توسعه این کاربری در نظام شغلی وجود ندارد، اما روی دیگر سکه این است که هوشمصنوعی قدرت تولید کشورها را بالا میبرد و میتواند بازار را از آن خود کند، چراکه نرخ تمامشده کالایی که با کمک هوشمصنوعی تولید شده، پایینتر از کالایی است که با نیروی کار انسانی تولید شده است.
بنابراین کالاهایی که به کمک هوشمصنوعی تولید شدهاند، در بازار رقیب قدرتمندتری برای دیگر کالاها هستند. در صورت ادامه این شرایط، بخش تولید روزبهروز لاغرتر میشود و در نهایت، ضربه نهایی به اشتغال کشور وارد میشود که از هوشمصنوعی بهره نگرفته است. بنابراین، کشورها ناچار هستند که در نظام شغلی خود از هوشمصنوعی بهره بگیرند. در نهایت، جبر جهانی هر کشوری را بهسمت کاربری وسیع در هوشمصنوعی تحریک میکند، اما اینکه دولتی نقش تسهیلگر داشته باشد یا تصدیگر، تعیینکننده فاعلیت یا مفعولیت آن است. بنابراین، آن دسته از کشورهایی میتوانند نقش مهمی در عرصه هوشمصنوعی ایفا کنند که تسهیلگرند و فقط جنبه بهرهبرداری و بهره گرفتن را در نظر ندارند و خود بهعنوان یک فاعل اثرگذار عمل میکنند. بیشک در آینده نهچنداندور، اغلب افراد توسط هوشمصنوعی کنترل میشوند و در جریان زندگی دخالت میکنند. در کل، هوشمصنوعی مانند یک تونل تاریک است که اگر چراغ نداشته باشیم، نمیدانیم که کجای آن قرار داریم و ترسهای زیادی را باید در اینباره تحمل کنیم.
حسین خوشرفتار، توسعهدهنده فول استک نرمافزار در پلتفرمهای وب، موبایل و دسکتاپ: آن فرآیندی که امروز با آن پردازش انجام میشود، فناوری دیجیتالی است که از ارقام صفر و یک برای پردازش اطلاعات و دادهها استفاده میکنیم؛ اما نوع دیگری از پردازش وجود دارد که بهعنوان پردازش کوانتومی شناخته میشود که این پردازش کاملا متفاوت از شیوه دیجیتالی و مبتنی بر رابطهای است که میان اتمهای یک مولکول برقرار است. باتوجه به اینکه نزدیک به یک دهه میشود که در حوزه سختافزاری هوشمصنوعی از دنیا عقبتر هستیم، هرچقدر هم که بخواهیم در این حوزه پیش برویم، شاید نرسیم. البته نباید از این موضوع غافل باشیم که جهان بهزودی بهسمت فناوری کوانتوم و پردازش کوانتومی گرایش پیدا میکند که همین امر فرآیند هوشمصنوعی را دچار تغییرات عمده میکند. بیشک در چالش فناوری دنیا که تمام کشورها با یکدیگر مسابقه میدهند، اگر قرار باشد در پیچی از کشورها جلو بیفتیم، فناوری کوانتوم است؛ اما نمیتوان روند کنونی را هم نادیده گرفت، چراکه پیشبینی دقیقی از زمان بهبارنشستن فناوری کوانتومی نداریم. بنابراین، نمیتوان تمام تمرکز سرمایه خود را هم منوط به این حوزه کرد و باید در حوزه هوشمصنوعی اقدامات واجبتری را انجام داد. بنابراین، در هر دو زمینه باید با قدرت حرکت کنیم و لزوم برنامهریزی سرمایهگذاری در هر دو احساس میشود. بیشک این شیوه صفر و یکی در آینده وجود نخواهد داشت و اگر از امروز محاسبات کوانتومی را جدی نگیریم و نسبت به آن غافل باشیم، شاید در ۱۰ سال آینده این شیوه استفاده از هوشمصنوعی منسوخ شده و دنیا بهسمت دیگری رفته باشد. نکته حائزاهمیت پردازش کوانتومی این است که سرعت و دقت آن بهقدری بالاست که تمام فناوریهای کنونی را دچار چالش میکند. برای مثال، در بحثهای رمزنگاری ایده ما این است که سختترین رمزنگاریها توسط سوپرکامپیوترها انجام شود که بهطور متوسط ۱۰۰ سال طول میکشد تا شکسته شود، اما با فناوری کوانتومی، شکستن این رمزها شاید در عرض چند ثانیه انجام شود. یعنی حضور و وجود پردازش کوانتومی کل اکوسیستم دیجیتال را دچار چالش میکند و بسیاری از ساحتهای آن را با ترس رو به رو میکند. برای مثال، رمز ارزها مبتنی بر رمزنگاری و کریپتو هستند که تمام این رمزنگاری آنها با حضور پردازش کوانتومی دچار چالش جدی میشود و در عمل باید تغییر شکل پیدا کنند. فناوری کوانتوم یک فناوری جدید است که هنوز فضای ابهامآلود آن برای دانشمندان زیاد است و بسیاری از ابعاد آن در سطح دانشگاه و آزمایشگاه جلو میرود و هنوز محصول چندان جدی در حوزه کوانتوم نداریم. برخی مدیران در سطوح پایینتر از این مفاهیم تنها برای پروموت کردن خودشان استفاده میکنند و بهمحض اینکه یک کلیدواژه ترند میشود، روی آن سوار میشوند و سعی میکنند که از این کلیدواژه برای بهتر جلوه دادن خود استفاده کنند و این خطرناک است. نباید به شکل ابزاری خطرناک از عنوان این فناوریها استفاده کرد. بیشک نیازمند انجام امور ارگانیک هستیم. در واقع، اتفاقی در این جریان نمیافتد که توسعهدهندگان خارجی، کاری برای ما کنند و این دانش باید در کشور ما مانند دانشهستهای در کشور نهادینه شود. باید کمک کنیم که دانش هوشمصنوعی در کشور تهنشین شود تا اقشار مختلفی که علاقهمند هستند، بتوانند کار کنند.
آینده هوشمصنوعی ممکن است شاهد رونق بیسابقهای باشد که توسط این فناوری هدایت میشود. کشورهایی که سرمایهگذاری هنگفتی روی فناوری هوشمصنوعی انجام دادهاند، در حال حاضر از مزایای آن با پیشرفت در صنایعی مانند معماری، بازاریابی، پزشکی، کشاورزی، رباتیک، حسابداری، بازاریابی دیجیتال (دیجیتال مارکتینگ)، کاربردهای جنگی و نظامی و ... بهرهبرداری خواهند کرد. این فناوری توانایی بالا بردن کیفیت زندگی را برای بخش بزرگتری از جمعیت جهان داراست.