به گزارش خبرنگار مهر، در مقطع کنونی و با وجود پیشرفتهای فناورانه چشمگیر ایالات متحده آمریکا، همچنان چالشهای بسیاری در گذار از اقتصاد صنعتی به اقتصاد دیجیتال پیش روی این کشور وجود دارد. بر اساس دادههای آماری، یکی از اساسیترین مشکلات این حوزه برای کاخ سفید، مسئله نیاز مبرم به توسعه نیروی کار متخصص و آموزش علوم، فناوری، مهندسی و ریاضی (STEM) است.
به عقیده طیف گستردهای از متخصصان، پیشرفتهای فناورانه جدید در حوزههایی چون رباتیک و هوش مصنوعی، مشاغل بسیاری را درگیر فرایند خودکارسازی میکند. در این فرایند اتوماسیون، شرایط اشتغال کارگران و کارکنان، تغییر میکند و از همین روی به نیروی متخصص آمریکایی با مهارتهای مطابق با پیشرفتهای خال حاضر جهان، نیاز است.
در چنین شرایطی، رشد صنایعی چون تولید تراشههای پیشرفته رایانهای، در عرصههای فناورانه نو حیاتی هستند و از همین روی، کارخانههای محصولات دیجیتال در حال حاضر با کمبود شدید نیرو مواجه هستند. به عقیده کارشناسان آمریکایی، شکافهای مهارتی در حوزههای گوناگون، ممکن است در سالهای آینده محدودیتهایی در توانایی این کشور برای بهرهبرداری کامل از مزایای اقتصاد دیجیتال به وجود آورد. امروزه متخصصان و تحلیلگران حاضر در اندیشکدههای شاخص ایالات متحده، بر این موضوع تأکید دارند که آموزش کاربردی مهارتهای فناورانه و توسعه نیروی کار در آمریکا، جهت تأمین منابع انسانی مورد نیاز جهت افزایش تولید داخلی، مدیریت زنجیره تأمین، امنیت سایبری، تجزیه و تحلیل دادهها و به طور کلی نوآوری، ضروری و حیاتی است. بی شک تحقق پیشرفت در عرصه اقتصاد دیجیتال، مستلزم اقدامات جسورانه دولتها، کسب و کارها و سیستم آموزش عالی است. عدم ایجاد تغییرات لازم، حرکت کشورهای جهان، از جمله آمریکا به سمت تحول را کند کرده و توانایی کشور را برای بهرهمندی از فرصتهای نوظهور را مختل میکند.
به عبارت دیگر، ایالات متحده در حال تلاش برای گذار از اقتصاد صنعتی به اقتصاد دیجیتال است و چالش تأمین نیروی انسانی یک دغدغه مهم در تحقق این هدف محسوب میشود. کمبودی که چالشها و فرصتها گوناگونی را به دنبال دارد.
از سوی دیگر، مسئله بیکاری و از بین رفتن مشاغل بسیاری از افراد فاقد مهارتهای ضروری دیجیتال نیز به مسئله چالش برانگیز دیگری در ایالات متحده تبدیل شده است که حتی کارمندان فعال در شرکتهای بزرگ فناوری این کشور نیز از گزند آن در امان نبودهاند. اخراج گسترده کارمندان بخش تبلیغات گوگل، تازهترین مورد از مجموعه تعدیل نیروهای گسترده غولهای فناوری در اثر توسعه هوش مصنوعی و سایر تکنولوژیهای نوظهور است.
گزارشهای منتشر شده طی روزهای اخیر حکایت از آن دارد که گوگل میخواهد برخی کارمندان بخش تبلیغات خود که وظایفشان با استفاده از هوش مصنوعی خودکارسازی شده را اخراج کرده یا به بخشهای دیگر انتقال دهد. این بخش در شرکت گوگل حدود ۳۰ هزار کارمند دارد و توسعه ابزار هوش مصنوعی، نیاز به بسیاری از این نیروها را از بین برده است. این در حالی است که به عقیده کارشناسان، حوزه کاری تبلیغات، تنها حوزهای نیست که تحت تأثیر تحولات فناورانه قرار میگیرد. پیش از این نیز حدود ۱۲ هزار نفر از نیروی کار این شرکت در سال جاری، به دلیل تسریع فرایند خودکارسازی، اخراج شدند؛ روندی که در سایر شرکتهای فناوری نیز آغاز شده و به نظر میرسد، همچنان تداوم خواهد یافت.
بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که در برخی موارد، حتی دارا بودن مهارتهای دیجیتال و فعالیت در شرکتهای بزرگ سیلیکون ولی نیز تضمینی کامل برای حفظ مشاغل افراد در بلند مدت نیست و همین امر، مبین لزوم دانش افزایی مداوم و کسب مستمر مهارتهای مورد نیاز با سرعت منطبق بر روند تحولات این حوزه است.
در این نوشتار کوتاه، به بررسی مختصر ابعاد مختلف برنامه کلان دولت بایدن برای مقابله با چالش کمبود نیروی انسانی متخصص در حوزه فناوری میپردازیم. از جمله سیاستها و اقدامات دولتمردان آمریکایی در زمینه تأمین نیروی انسانی عبارتند از:
• اجرای مؤثر قانون چیپس و علم ایالات متحده (chips and science act)
• تقویت قابلیتهای تولید داخلی
• بهبود آموزش و توسعه نیروی کار و به طور گسترده
• آموزش علوم، فناوری، مهندسی و ریاضی
• اولویتبندی یادگیری مادامالعمر شاغلان
• اتخاذ سیاستهای مهاجرتی معقول، و مؤثر
• مدیریت تنشهای ژئوپلیتیک
چالشها و پیامدها
در این بخش به بررسی کوتاه چالشهای این حوزه برای صنایع فناورانه آمریکا خواهیم پرداخت.
تغییر چشم انداز اشتغال:
پیشرفتهای صنعت فناوری، مانند رباتیک، هوش مصنوعی و تولید محصولات پیشرفته، روز به روز بیشتر بازار کار را در ایالات متحده تحت تأثیر قرار میدهد. شرکتهای فناوری با ظهور مدلهای زبانی بزرگ، برخی وظایف خاص کاری را خودکار و مجموعه مهارتهای جدیدی را از کارمندان خود طلب میکنند.
از سوی دیگر، برخی حوزههای راهبردی و کلیدی در نبرد فناورانه میان چین و آمریکا، مانند تولید تراشههای پیشرفته رایانهای نیز در اثر کمبود نیروی متخصص در ایالات متحده با محدودیتهایی در زنجیره تأمین و خطرات ژئوپلیتیکی مواجه هستند. همین امر، نیاز به قابلیتهای تولید داخلی را بیش از هر زمان دیگری برای دولت بایدن برجسته میکند.
وجود شکافهای مهارتی در زمینههای حیاتی، در کنار روند دیجیتالیسازی و کسب مزیت رقابتی در تقابلهای بین المللی، مانع از توانمندی حداکثری این کشور در زمینه سرمایهگذاری به منظور استفاده از مزایای اقتصاد دیجیتال نیز میشود.
همه این عوامل، مسئله توسعه منابع انسانی در بخش فناوری را به عاملی حیاتی برای موفقیت آمریکا در عصر حاضر بدل کرده و موضوعی محسوب میشود که ماهیت مشاغل و مهارتهای شغلی را تا حدود زیادی دچار دگرگونی ساخته است.
نواقص سیستم آموزشی و کمبود مهارت در نیروی کار
به عقیده بسیاری از کارشناسان، سیستم فعلی آموزشی علوم و مهارتهای فناورانه در ایالات متحده، در زمینه تربیت تعداد کافی افراد ماهر برای پاسخگویی به نیازهای اقتصاد دیجیتال این کشور ناکام مانده است. گزارشهای آماری حاکی از آن است که دانشجویان بومی به رشتههای حوزه علوم، فناوری، مهندسی و ریاضی تمایل چندانی ندارند و محدودیتهای موجود در مسیر جذب دانشجو و نیروی کار خارجی، بیش از پیش تعداد استعدادهای عرصه فناوری را در این کشور محدود ساخته است.
از سوی دیگر، متخصصان عواملی چون وجود نابرابریهای جنسیتی و عدم حمایت از برخی گروههای اقلیت را مانعی دیگر در مسیر بالفعل شدن کامل پتانسیل نیروی کار در این کشور میدانند. این در حالی است که کمبود شدید نیروی کار و مهارتهای مورد نیاز برای توسعه فناورانه، خطرات قابل توجهی برای اقتصاد و رقابت آینده ایالات متحده ایجاد میکند.
تنشهای ژئوپلیتیک و آسیبپذیری زنجیره تأمین
وجود مصادیق گوناگون تنش فناورانه میان ایالات متحده و چین مانند محدودیت صادرات تراشه و نگرانی درباره از دست رفتن مزیت رقابتی آمریکا در حوزه فناوری، در کنار عدم قطعیت ژئوپلیتیک، چالشهایی را برای زنجیره تأمین جهانی و ثبات اقتصادی ایجاد کرده است.
کارشناسان مسائل امنیتی، همواره تاکید دارند که اختلال در زنجیره تأمین میتواند پیامدهای فاجعه باری برای امنیت ملی و رونق اقتصادی این کشور در پی داشته باشد. از همین روی، مدیریت مؤثر تنشهای ژئوپلیتیکی برای حفظ همکاریهای جهانی و اجتناب از درگیریهایی که میتواند نوآوری و رشد اقتصادی را به خطر بیندازد، حیاتی است. بی شک در این میان، مسئله توسعه منابع انسانی مولفهای کلیدی به شمار میرود.
راهکارهای پیشنهادی برای مقابله با شکاف مهارت
با عنایت به مسائل و چالشهای متعدد ناشی از کمبود نیروی متخصص، کارشناسان، به ارائه برخی راهکارهای عملی جهت مقابله با شکاف مهارتی موجود میان شاغلان آمریکایی پرداختهاند. برخی از محورهای پیشنهادی عبارتاند از:
اجرای کامل مفاد قانون تراشه و علم
متخصصان بر این باورند که اجرای مؤثر قانون تراشه و علم (CHIPS and Science Act) برای تقویت قابلیتهای تولید داخلی، تأمین مالی تحقیقات علمی و توسعه نیروی کار ماهر، بسیار حیاتی و کارآمد است.
بر اساس مفاد این قانون، مشارکتهای بخش دولتی و خصوصی و همچنین سرمایهگذاریهای استراتژیک، میتوانند تأثیر بودجه فدرال را به حداکثر برسانند و نیازهای صنعت نیمههادی آمریکا را به طور جامع برطرف کنند. در متن این قانون، الزاماتی کلیدی در راستای توسعه منابع انسانی و تربیت نیروی متخصص، به چشم میخورد.
با این حال، اجرای این قانون، با چالشهایی نیز مواجه است؛ زیرا همکاری بین دولت، صنعت و دانشگاه برای دستیابی به اهداف آن ضروری است.
احیای آموزش رشتههای علوم، فناوری، مهندسی و ریاضی
در شرایط کنونی جهان، سیاستگذاران آمریکایی به این نتیجه رسیدهاند که بازنگری در مفهوم نیروی کار حوزه فناوری، برای تقویت تنوع و فراگیری جهت استفاده از پتانسیل نوآوری بسیار مهم است. از همین روی، کاهش الزاماتی چون ایجاد فرصتهای «درآمد و یادگیری» میتواند دسترسی شهروندان به آموزش رشتههای مرتبط با فناوری را افزایش دهد.
در همین راستا، تقویت برنامههای تشویقی برای مهارتآموزی و یادگیری مادامالعمر و ارتقای سطح توانمندیها، نیروی کار را قادر میسازد تا با تقاضای روزافزون ناشی از تحول اقتصاد دیجیتال سازگار شوند. در چنین چشماندازی، تقویت کالجها، دانشگاهها و برنامههای آموزشی آزاد نیروی کار، همگی نقشی حیاتی در تجهیز افراد به مهارتهای لازم دارند.
بازنگری در سیاستهای مهاجرت
مسئله ساماندهی مجدد و بازنگری در سیاستهای مهاجرتی آمریکا، یکی دیگر از محورهای پیشنهادی متخصصان برای کاهش اثرات مخرب کمبود نیروی کار متخصص محسوب میشود. آنها بر این باور هستند که افزایش مشارکت دانشجویان و نیروی کار خارجی در اکوسیستم نوآوری ایالات متحده، برای حفظ مزیت رقابتی این کشور در مواجهه با چین، ضروری است.
از همین روی، کارشناسان مدعی هستند که سیاستهایی چون تسهیل فرآیندهای مهاجرت و حمایت از استعدادهای خارجی میتواند افراد ماهر را در زمینههای حیاتی علوم فناورانه جذب و حفظ کند. این در حالی است که ایجاد توازن میان تأمین امنیت ملی و بهرهمندی از مزایای نیروی انسانی متخصص مهاجر، نیازمند رویکردی مدبرانه و عملگرا است.
مدیریت تأثیرات ژئوپلیتیک
با توسعه فناوری و افزایش مداوم پیوستگی میان ابعاد گوناگون این صنعت، حفظ خطوط ارتباطی باز و تداوم گفتگوی سازنده با رقبای ژئوپلیتیک در راستای کاهش تنشها و جلوگیری از تشدید درگیریهای این حوزه ضروری است.
متخصصان در همین راستا، باور دارند که تلاشهای مشترک برای رسیدگی به چالشهای مشترک، مانند تغییرات آب و هوا و بحرانهای بهداشت جهانی، میتواند درک مشترک و همکاری را تقویت کند. از همین روی، ابتکارات دیپلماتیک با هدف حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات و ارتقای ثبات بین المللی در جهت حفظ منافع اقتصادی جهانی ضروری است و میتواند تأثیر شگرفی در کاهش تأثیرات منفی کمبود نیروی متخصص داشته باشد.
سخن پایانی
با وجود مزیتهای بیشمار آمریکا در حوزه توسعه فناوریهای نوظهور و استقرار طیف گستردهای از شرکتهای فناوری بزرگ جهان در این کشور، کارشناسان و متخصصان این کشور، مسئله لزوم تأمین نیروی انسانی متخصص را برای حفظ و تداوم برتری مذکور، حیاتی میدانند. چنین سطحی از توجه و دغدغه، تنها به آمریکا محدود نمیشود و بسیاری از کشورهای جهان با درک تحولات روزافزون در بخش فناوری، ضرورت افزایش مهارتهای مورد نیاز برای ادامه حضور در گردونه رقابت فناورانه را به خوبی درک کردهاند.